May 11
🌷🌷🌷
زندگینامه شهید مدافع حرم محمد طحان
شهید محمد طحان فرزندعبدالرحمن دربیست ونهم دیماه سال شصت ویک(1361/10/29)درسمنان به دنیا امد.میزان تحصیلات محمد لیسانس است شهید بزرگوار دارای یک فرزند9ساله به نام امیر هست اوبعنوان پاسدار درسپاه سمنان-تیپ 12-سپاه قدس مسئولیت فرمانده گروهان دژبانی و تشریفات رابرعهده داشت محمدفردی دلپاک وواقعا ساده وخوش اخلاق بودمحمد به عنوان مدافع حرم ویک جهادگرعازم سوریه شد 30روز درسوریه ماند ودرتاریخ 1394/8/15دریک عملیات مستشاری بدلیل اصابت گلوله به سروگردن درروستای سابقیه درجنوب استان حلب سوریه شهیدشدوبرای همیشه اسمانی شد پیکرشهیدمحمدطحان چهارشنبه ۲۰ آبان ماه سال94 در میان حزن و اندوه اقشار مختلف مردم سمنان، از معراج الشهدا این شهر تشییع و در گلزار شهدای امامزاه یحیی(ع) خاکسپاری شد.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
.بعد از مدتی بجای اینکه موضوع را مستقیم مطرح کند، شروع به آمادهکردن ما کرد. مثلاً برخی کارهای بانک را به من میسپرد، یا اینکه میگفت «من زمان ندارم، فلان خرید را شما انجام بده.» یا خیلی کارهای دیگر که تا آن زمان خودش آنها را انجام میداد.حتی یکبار پدرش به او گفته بود «چرا این کارها را از همسرت میخواهی؟» گفته بود «نمیخواهم وقتی به ماموریت یا سفر طولانی میروم، همسرم گرفتار و محتاج دیگران شود. اگر الآن یاد بگیرد خیلی بهتر است. زن من باید همه کار را بلد باشد.»جالبتر اینکه بجز کارهای معمول زندگی، حتی برخی از آموزشهای محل کار را هم با دقت برایم توضیح میداد. تا حدی که واقعاً اگر بیشتر علاقمند بودم و دقت میکردم، الآن حداقل یک دیدهبان حرفهای بودم! (هر دو میخندیم)حتی یادم هست ماه رمضان سال گذشته، محمد کلاس تفسیر سوره «تغابن» را داشت و مواردی را که باید در کلاس ارائه میداد، شبها برای من میگفت. حرفهایش را با ذوق و شوق گوش میدادم.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
✨خاطرات
1.لولهکش و برقکار ماهری بود. حتی ماههای آخر تمام لولهکشی خانه مادرش را انجام داد. محمد حسابی خوش صحبت بود و معمولاً وقتی به جمعی وارد میشد، به اصطلاح جمع را دست میگرفت. اگر بنا بود از کاری نهی کند، طوری این کار را انجام میداد که شخص مقابل او حس نمیکرد مجبور به پذیرش حرفهای اوست. مزایا و معایب کار را میگفت و دستآخر او را برای انجام دادن یا ندادن آن آزاد میگذاشت. همه میتوانستند روی کمک او حساب باز کنند، از خانوادههای هردومان تا دوست و آشنا. از طرفی مقید بود حتماً ماهیانه هزینهای را برای کمک به محرومان اختصاص دهد. انگار خیرخواه همه بود.
دعای عهد، نماز شب و سوره واقعهاش هیچگاه ترک نشد. محمد دائم ذکر بود و زیارت عاشورای روزانه با صد لعن و صد سلام جزء برنامه اصلیاش بود.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
📜فرازی از وصیتنامه شهید
خطاب به همسر:
همسرم وقتی نامه مرا می خوانید گریه نکنید و همانند خانم حضرت زینب صبر پیشه کنید وقتی از شما خداحافظی می کردم روحیه و صبوریتان مرا در این ماموریت مصمم و استوار تر کرد.
از شما خواهش می کنم پسرمان امیر را ولایی تربیت کنید و او را سرباز خوبی برای رهبرمان آماده کنید تا در صحنه های مورد نیاز بتواند با بصیرت عمل کند.
از طرف من پسرم امیر را ببوس و به او بگو ببخشید بابا نتوانست به قولش عمل کند و تو را به استخر ببرد از تو خواهش می کنم قولی که به فرزندم دادم را برآورده کنی.
خطاب به پدر و مادر:
از شما پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم شما باعث شدید که من در این عرصه پا بگذارم و از شما خواهش می کنم در غم فراق من گریه نکنید و همانند کوه استوار باشید و از همسر و فرزندم خوب مواظبت کنید.
خواهرم بعد از مرگم خواهش میکنم برایم گریه نکن و مانند حضرت زینب صبر پیشه کن.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
✨🌺✨
ما...
تو را ندیدهایم!
اما یک دل، نه...
صد دل، عاشقت شدیم!
ما...
تو را ندیدیم!
اما از کودکی...
یادمان دادند...
به تو #تکیه کنیم!
که جانیّ و جهانی!
ما...
تو را ندیدیم!
اما جان و جوانیمان را...
با دعا برای #فرج
سپری کردیم!
کاش...
عیدی این روزهای ما...
دیدنِ رویِ ماهَت باشد؛
آقای عزیز!
آغازِ امامتتان مبارک!
صبحتون مهدوی🌺
🆔 @shohada_tmersad313