eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
229 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝وصیت نامه منسوب به ⁧باکری🌹🍃 🌟دعا كنيد شهيد شويد؛ بعد از جنگ، رزمندگان به سه دسته تقسيم مى شوند 👈دسته‌ اول به گذشته خود پشت كرده و از آن پشيمان مى شوند 👈دسته‌ دوم با برگزيدن راه بى تفاوتى در زندگى مادى غرق مى شوند و همه چيز را فراموش مى كنند. 👈دسته سوم كسانى اند كه به اصول خود پايبند بوده و از غصه دق می‌كنند... 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️حاج حسین یکتا: ما انقلاب رو مردمی شروع کردیم، داریم دولتی ادامه میدیم ، این باید حل بشه! 🆔 @shohada_tmersad313
گرماے خونه هامون توے این روز هاے سرد ازسوختن نفت و گاز نیست این گرما را مدیون مردانے هستیم ڪه براے ما سوختن.... #یادشان_گرامی_باد 🌷 #باذکرصلوات ╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮ @shohada_tmersas313 ╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•• 🌿🌸 🌷 💠رسم خاص 🔸وقتی پیدا نمیشد یه رسم خاص داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و می خوابوندیم تا با رویش خاک بریزن اونم کنه تا شهدا خودشون رو نشون بدهند تا ولش کنیم ... 🔹اون روز هر چه گشتیم شهیدی پیدا نشد، شده بودیم،😟 دویدیم و رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس بریزه ، پیدا شد.😳 دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی عباس بریزیم ... 🔸بچه ها در حالیکه از می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره شهید! تا دید می خوایم تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😂 🔹چون تو می خواستی کنارش بشی خودش رو نشون داده ها!!!😂😂 و کلی ...😁 😁 👈شادی روح از شهدای تفحص 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 ! 🌷مهمات ما تمام شده بود. چهل عراقی مسلح هم صد متری ما بودند. منتظر اسارت یا شهادت بودیم که احد با مشت گره کرده بلند شد، بلند به عربی گفت: «اگه تسلیم نشید این نارنجک رو سر شما ميندازم!» 🌷....عراقی ها تسلیم شدند. اسلحه آنها را که برداشتیم، احد مشتش را باز کرد، مشتش پر از خاک بود...! 🌹خاطره اى به ياد شهید احد طاهرى پور، فرمانده گردان حضرت زینب (س) 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 .... 🌷روزهای اول جنگ تشکیلات منظمی برای مقابله با دشمن در اختیار ما نبود، دشمن هم از این ضعف استفاده کرده و تا نزدیکی های سرپل ذهاب پیشروی کرد و تقریباًً تمام ارتفاعات منطقه را به تسخیر خود درآورده بود. قرار شد بر روى ارتفاعات بازی دراز که یکی از مناطق حساس بود عملیاتی انجام شود، اما به علت کمبود نیرو و امکانات تردیدهایی در انجام عملیات در فرماندهان به وجود آمد. 🌷....نبود جاده مناسب برای انتقال نیروها به منطقه عملیاتی هم مزید علت شده بود. خدا رحمت کند شهید پیچک، فرمانده عملیات بود به قرآن استخاره کرد و آیه ای آمد با این مظمون شما کار خود را شروع کنید ان شاءالله پیروزی نصیب خواهد شد. صبح زود بود که عملیات با نفرات محدودی شروع شد. عجیب اینکه در یک فاصله زمان کوتاه، بچه ها سنگرهای دشمن را در بلندترين ارتفاعات ١٠٥٠ بازی دراز، تصرف کردند. 🌷عراقی ها سردرگم و گیج شده بودند و در مدت کوتاهی هفتصد نفر آنها به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند. همین جا بود که یکی از عجایب زندگی خود را شاهد بودم. یکی از اسرای عراقی وقتی به رزمندگان رسید؛ سئوال کرد: فرمانده شما کجاست؟ یکی از برادران را به او نشان دادیم. با حالتی عجیب که حیرت و ناباوری در چهره اش به وضوح مشخص بود گفت: این را که نمی گویم. آن فرمانده را می گویم که سوار بر اسب سفید در جلو شما حرکت می کرد، او را به من نشان دهید. 🌷اشک چشمانم را در خود غرق کرده بود. از اینکه در عملیاتی شرکت کرده بودم که فرماندهی آن را امام زمان (عج) به عهده داشته است، می لرزیدم! البته بعدها بنی صدر چند بار این جریان را مسخره کرده بود، اما خود من شاهد اعترافات آن اسیر عراقی بودم. راوى: شهید محمد اثری نژاد، فرمانده لجستیک نیروی دریایی سپاه 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  🌷 🌷 ! 🌷از نیروهای پر توان و شجاع در عملیات بیت المقدس شهید علی آقا نادعلیان بود، از اطلاعات فنی و مکانیکی، نسبت به وسائل نقلیه استفاده می کرد و کامیون ها و وسائل نقلیه به غنیمت گرفته شده را به عقبه خودیها منتقل می نمود. 🌷یادم نمی رود فردای عملیات پس از اینکه در پشت خاکریز مستقر شدیم؛ در پشت سرِ ما سنگرهای استراحت عراقی ها بود، خواستم درون سنگرهاى آنان شوم که صدای «الدخیل الخمینی» بگوشم آمد، برای مقابله یک لحظه تصمیم گرفتم نارنجک داخل سنگر بیندازم ولی.... 🌷ولى از تصمیم خود پشیمان شدم وارد سنگر شدم تا سرباز بجا مانده در سنگر عراقی ها را اسیر نمایم ولی با تعجب با چهره خندان شهید علی آقا نادعلیان مواجه گشتم...!! 🌹خاطره اى به ياد شهيد على آقا نادعليان راوى: رزمنده دلاور گل محمد نورانی 🌹 🆔 @shohada_tmersad313