eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
235 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه... 🌸یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم، من کتانی نداشتم. به یکی از رفقای ابراهیم که کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم: کتانی ات را بده من برم توی زمین. دمپایی خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم. مشغول بازی شدیم. بعد از بازی دیدم که او رفته. من هم به خانه برگشتم. 🌸هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد. با خوشحالی به استقبالش رفتم. گفتم: چه خبر از این طرفا؟! بی مقدمه گفت: سعید، خدا توی قیامت از هر چی بگذرد از حق الناس نمی گذرد. برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه. 🌸بعد ادامه داد: تا می تونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو. خیلی مراقب باش! گفتم: آقا ابرام من نوکرتم. چشم. راستی این رفیقت که کتونی ازش گرفتم، نمی دونم کجاست. قبل از پایان بازی رفت.... ( خیلی روی حق الناس حساس بودند ) 📚 سلام بر ابراهیم۲ /ص ٦۰ 🆔 @shohada_tmersad313
رهبرعزیزم جانم به فدایت سلامتی رهبر فرزانه صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 ✍در ایام نوروز بودیم که (شهید) علی بهزادی به سراغم آمد ‌و گفت برویم پادگان کرخه ، تا با گروهان به فاو برویم برای تحویل خط پدافندی. وسایلم را جمع کردم و به پادگان رفتیم ، شب که شد ، گروهان را جمع کرد تا ‌صحبت کند. 🌀یکی از بچه ها به نام قاسم شرایط آمدن به خط را نداشت و علی بهزادی نمیخواست قاسم را به منطقه ‌ببرد. در بین صحبت ها گفت که ، یکی از بچه های خوب و زبده را اینجا نگه میداریم تا از چادرهای گروهان حفاظت کند. بعد رو کرد به قاسم و گفت ، به نظر من بهترین نفر آقا قاسم است. 💠ناخودآگاه خنده بلندی کردم و ‌گفتم ، قاسم؟! ، اینجا شب ها گرگ می آید و تو دست خالی چیکار می خواهی بکنی؟! قاسم با لهجه محلی گفت ، که علی! ، مو نیواسم. علی گفت ، نگران نباش ، یک کلاش به تو می دهم. قاسم با خوشحالی گفت ، اسلحه بهم ایده !! 🌀منم‌ گفتم ، چه فایده اسلحه خالی و بدون تیر بهت ایده و گرگ ها میان می خورنت. دیدیم قاسم گفت ، علی مو نیواسم ! حالا همه بچه های گروهان می خندیدند !! ‌علی گفت ، قاسم جان! خشاب با سی تا تیر بهت میدم. قاسم خیلی خوشحال شد و‌ رو کرد به طرف من و ‌گفت ، سی تا تیر بهم ایده ! ‌ گفتم ، آقا قاسم! ، این قبول ، ولی میدونی اینجا گرگ زیاد است و اگر سی و یک گرگ به طرفت آمدند و حمله کردند ، ‌هر چقدر هم تیر انداز خوبی باشی فقط می توانی سی تا از گرگ ها را بزنی ، با گرگ سی و یکم چه می کنی؟ همان یکی می آید و تو را می خورد !! یک دفعه قاسم با عصبانیت تمام گفت ، علی ! ، بخت بوم ، مو نیواسم. خنده گروهان بلند شد و خود شهید بهزادی هم خنده اش گرفت و بلند شد و دنبالم کرد و من پا به فرار..... بیاد 📚رفاقت به سبک تانک 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍درود بر شما ای ملت ایران، ای مشعل داران راه امام حسین (ع) تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید. 🌹 📚کتاب تا کربلا ، صفحه 16 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید احمد محمد مشلب از دوران کودکی با عشق به اهل بیت در خانواده اش که منشأ این عشق به اهل بیت از آن هاست وبابخشندگی ومحبت تربیت شد وخوگرفت
در راه اسلام ناب محمدی گام برداشت واز نو نهالان تابزرگان را با حضرت مهدی (عج)آشنا کرد. وصیت ایشان به تمام زنان این است که:عبا (چادر)است او می گوید عبا مدل است و اولین زنی که صاحب عبای زنانه است حضرت زینب(س)بود او اینگونه بود وهمیشه عبا روی سرش قرار داشت ولی حجابی که الان میکنیم وچیزهایی غیرمعلوم است مهم ترین مسئله این است که دختران وزنان حجاب خود را حفظ کنند. ودختری که بیرون می آید وبه صورت عادی وبدون زینت در برابر دیدگان مردم برود و نگاه هایش  را به زمین بدوزد واحترام حجاب وعبایش را نگه دارد.
شهیداحمد محمد مشلب در یک نگاه اسم جهادی:غریب طوس اسم مادر:سلام بدرالدین شهرستان:نبطیه محله ی السرای سکونت میگزید سن او ۲۱سال وتاریخ تولدش:۱۹۹۵/۸/۳۱میلادی تاریخ شهادتش:۲۰۱۶/۲/۲۹ که باتوجه به تاریخ هجری قمری ۱۹ جمادی الاول۱۴۳۷ محل شهادتش:تل حمام روستایی در جنوب حلب درجه علمی اش :فارغ التحصیل هنرستان امجاد است  نفرهفتم درلبنان ورشته اش تکنولوژی اطلاعات (انفورماتیک)است آرامگاهش:محل شهدای شهر نبطیه است
علی علی احمد احمد جان به گوشم به بچه ها بگو:ماڪه رفتیم ولے حواسشون به"حیات عند رب شهدا"باشه چیزے ڪه تو می نویسن روهمه شهدا می بینن
میگویند مردم به خاطر 500دلار  به احزاب و به خاطر بیکاری وجهالت می گرایند درحالی که شهیداحمد مَشلب نفرهفتم لبنان در رشته ی تکنولوژی است وچیزی از نیازهای دنیا را احتیاج نداشت وهمه چیز در اختیار داشت وهرچیزی که میخواست در اختیار داشت و چیزی که او را به سوریه کشاند کرامت وغیرتش بود که در بسیاری از دنیا آن را نمیبینیم.
مادر شهید مدافع حرم احمد مشلب : این رسم عاشقی برای اهل بیت (ع) است زمانی که زینب (س) در خطر است، زمانی که حسین (ع) در خطر است، زمانی که مهدی (عج) در خطر است مگر می توانم فرزندم را نگه دارم ؟ اگر احمد دوباره زنده شود بازهم به او خواهم گفت که برو و در راه حضرت زینب فداکاری کن
49.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬وصیت نامه شهید حزب الله تقدیم به عاشقان شهدایی
اسطوره دلها خداست: شهید مدافع حرم با لقب جهادی متولد ۱۰_شهریور_۷۴ ۳۱/۰۸/۱۹۹۵ نفر هفتم رشته تکنولوژی لبنان شهادت ۱۰_اسفند ۱۳۹۴ سوریه ۲۹/۰۲/۲۰۱۶
🔹شهید BMW سوار 🔸 ✍یه سلامی بکنیم به اونایی که میگن مدافعان برای پول میرند...
احمد محمد مشلب از اهالی شهر نبطیه لبنان بود .از همان کودکی با عشق به اهل بیت (ع) در خانواده اش تربیت شد ، نفس کشید و بزرگ؟ شد . شهید احمد محمد مشلب، شهید ۲۳ ساله حزب الله لبنان که به خاطر شیک پوشی به القاب مختلفی مشهور و معروف بود ،  اما خودش دوست داشت به او غریب طوس بگویند چرا که به امام رضا (ع) علاقه فراوان داشت .
‌ ﷽ خدا تو را کمک کند ای امام زمان! ما انتظار او را نمی کشیم او انتظار ما را می کشد وقتی خودمان را درست کنیم و اصلاح کنیم بعد ساعاتی ظهور می کند... تولد ۱۱۸۲ سالگی ات مبارک مولا جان
چقدر خوب بود روزهای که با تو بودم تمام رفاقت ما را فقط عکس های یادگاریمان ثابت میکند
جوان خوش تیپ  و خوش سیمایی که در تصویر معروف کنارخودروی گرانقیمت خود ایستاده ولبخندی به لب دارد؛ ازهمان لبخندهایی که به خاطرمی ماند ، مثل لبخند «جهاد» که انگاراینجادیگر هیچکس شبیه او لبخندنمیزند
💠فرازی از وصیت نامه شهید احمد محمد مشلب :
وصیت نامه شهید مدافع حرم احمدمحمد مشلب به مادرش 🌹🌹مادرم دوستت دارم وتو خسته شدی وزحمت کشیدی تامرا بزرگ کردی و میخواهم به تو بگویم مثل حضرت زینب صبرکنی مثل ام البنین که چهار پسر تقدیم کرد وصبورماند وبرای پسرانش ناراحت نشد برای امام حسین ناراحت شد وتو یک پسر تقدیم کرده ای وهنوز پسران بیشتر وجوانان بیشتری باید تقدیم کنی وصبورباشی وقطعا توباید صبورومومن باشی چون تومارا دراین خط بزرگ کردی وچیز عجیبی برای تو نخواهد بود که پسرت شهید بشود توبودی که برای شهید شدنم دعا کردی ومرا برای آن تربیت کردی پس صبور ومومن باش برایم دعا کن وهمچنین مرا ببخش این چیزیست که میخواهم به تو بگویم دوری سخت است ولی دوباره همدیگر را ملاقات میکنیم دربهشت از من راضی باش -مراببخش و... نمیدانم دیگر چه بگویم میخواهم توهم مثل مادر دیگر شهدا صبورباشی وسرت رابالا بگیری که پسرت شهید شده قطعا خودمادرم هم میداند قلب پسربه مادرش نزدیک است وبرای هم قلبشان تحت تاثیر قرار میگیرد همه چیز بین مادر وفرزند جداست اون چقدر دوستم داره ومن هم بیشتر دوسش دارم که مرا ازبچگی بازحمت بزرگ کرد وبه اینجا رساند وقطعا خداوند پاداش این زحمت را به او خواهد داد ونمیدانم چطور خواهد شد وقتی درمنطقه ی کوچک وبزرگ بگویند پسرت شهید شد وچگونه گریه خواهدکرد وقسمت اخر وصیت نامه بالبخندی میگوید (الان تحت تاثیرقرار میگیریم وگریه میکنیم)🌹🌹 🌷شهیدمدافع حرم 🌷احمدمحمد مشلب 🌹🌹
کودکی شهید احمد محمد مشلب الطفل الشهید مشلب 🌹🌹