eitaa logo
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
884 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
17 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin کانال همراه باشهدا تا آسمان @shohadabarahin_amar آیدی مدیران @Sotoudeh2 @Janemanoseyedali
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 مصیبت فاطمه ی زهراء (س) 🖊 «دست نوشته ی غواص شهید محمد علی معصومیان» ⚫️ ساعت نزدیک دهِ شب است. برادران رزمنده اکثر شان در این موقع از شب می‌ خوابند. بنده کتاب و دفتر ریاضی را برداشتم و از چادر آمدم بیرون که بروم به بهداری گردان، تا با هم کاری برادری کمی ریاضی حل کنیم. هنوز چند قدمی نیامده بودم که ندای زمزمه‌یی به گوش ام خورد. خیلی جان‌ سوز و دردناک بود. بی‌اختیار پایم از حرکت ایستاد. گوش ام را تیز و چشمان ام را باز کردم و کمی جلو تر رفتم. آن طرف، پایین تپه، دو - سه نفر روی خاک‌ ها نشسته بودند به طرف کربلا و داشتند از آقا امام زمان (عج) اشک می‌ گرفتند و مصیبت فاطمه ی زهراء (س) را می‌ خواندند؛ با صدایی آهسته ولی خیلی عاشقانه و با درد. خیلی متأثر شدم!. خدا می‌ داند عظمت این عزیزان را؛ حالت خوب این عزیزان را که در خود... نه... در خدا فرو رفته و حل شده بودند! رعشه ی عجیبی بر بدنم حاکم شد. دور زدم و دوست ام را که در چادر بغلی بود، صدا زدم: - جواد... جواد! بیا بیرون. آمد. گفت: + چیه؟ - بیا برویم آن جایی که امام زمان هست! تعجب کرد. کمی که جلو تر رفتیم، گفت: + این صدای زمزمه از کجا ست که این‌قدر با سوز دل می‌ خوانند؟. - پایین تپه! آن جا ست. بیا برویم بزم شادمانه است؛ یک بزم خصوصیِ خصوصیِ خصوصی!. + ما لیاقت اش را نداریم. شاید از وجود ما ناراحت شوند. - باباجان! این چه حرفیه؟ ما هم دُزدَکی از این فرصت استفاده می‌کنیم و به بزم عارفانه ی شان وارد می‌ شویم!. یواش‌ یواش حرکت کردیم و رفتیم پشت سر شان نشستیم! چهار نفر بودند؛ سه نفر جلو، یک نفر عقب. با سوز دل گریه می‌ کردند و یکی‌ شان هم مصیبت فاطمه ی زهراء (س) را می‌ خواند. از مصیبت زهرای مرضیه می‌ خواندند و از امام زمان تقاضای ظهور می‌کردند که بیاید و انتقام مظلومیت مادر شان را بگیرد. اشک از چشمان مان جاری شد. بله؛ مثل این‌که آن بزم، جای ما هم شده بود و ما را هم راه مان دادند. و السلام محمد علی معصومیان ۱۱ فروردین ۱۳۶۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داااارم میمیررررم از خجالت الله اکبر از این امت دارم شکایت ..الله اکبر شیرین ترین روزای زندگیمو ازم گرفتن ... خدا شریک خوب بندگیمو ازم گرفتن ...😭 ▪️ای نور خدا سرشـــته با آب و گِلَت ای مِـهر علـــی راز هویــدایِ دلت... ▪️این ذکر هزار سالۀ مهدی توست ای یاس نبی « بِــاَیِّ ذنـبٍ قُتِلَتْ» ؟😔 🏴و چقدر این دست سنگین بود! قرن ها از ماجرای کوچه می گذرد ، ولی گوش شیعه هنوز درد میکند! ضمن عرض تسلیت از این مصیبت عظما محضر امام عصر روحی الفدا و امت مسلمان هر دلی لرزید و اشکی بر گونه ها جاری التماس دعای شهادت و عاقبتی خیر داریم برای این بنده حقیر و پر از معاصی خدا . 🌘▪️شبتون فاطمی▪️🌘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - دنیا بدون تو - ابوذر روحی.mp3
8.62M
🔳 🌴دنیا بدون تو معنایی نداره 🌴دنیای علی کاش سرپاشی دوباره 🎙 👌بسیار دلنشین التماس دعا🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی درباره شهادت حضرت زهراسلام الله علیها و اشک‌ .... مقام معظم رهبری امام خامنه ای روحی فداه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 ‌‌ ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد بلافاصله میگفت: سلام الله علیها. یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد. ابراهیم همینطور که شنا میرفت باصدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ابراهیم گفت وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا س بخوانم. دعام کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا