فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احترام به نفوس انسان ها
#علامه_جعفری
هدایت شده از فضائلامیرالمومنین و بقیه الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅پيامبر اكرم ﷺ خطاب به علی فرمودند:
💠به تو مژده دهم ای علی! بی شک هیچ مومنی با تو دشمنی نمیورزد و هیچ منافقی به تو علاقه پیدا نمیکند، و اگر تو نبودی، حزب خداوند و حزب رسول او شناخته نمیشد.
📚تفسير فرات الکوفي - صفحه ۳۱۰
#امام_علی
#سلام_صبحگاهی
#اهل_بیتعلیهمالسلام
#اللهملَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#سبحانالله
🌿♥️↴
@fazayell_amiralmomenin_Ali
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدنش خیلی با ارزشه
🎤سید الاسرا شهید حسین لشگری
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
👈هیچ وقت حق پدر و مادر را نمی توانی ادا کنی.
.
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
✅👈 بهار مؤمن
💠 قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِهِ.
💠 امام صادق عليهالسلام فرمودند: زمستان بهار مؤمن است؛ شبهايش طولانى است و براى عبادتِ نيمهشب از آن كمك مىگيرد. و روزهايش كوتاه است و براى روزه گرفتن از آن مدد مىجويد.
📚 أمالی صدوق، ص ۲۳۷
🆔👉@tavasolitabrizi
🔴 توجه خاص آقا امام زمان (عج) به مادرشان حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
🔵 حضرت بقیه الله روحی له الفداء عنایتی خاص به مادرشان دارند.
🌕 مثلاً یک ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می شوی، دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را هدیه کن برای نرجس خاتون..
🔹 حاج محمد که از صلحا بود می گفت: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم.
🔹 طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم.
🔹 حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت.
🔹 خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم..
🔹 آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید»
🔹 یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می کنند و تبسم می کنند.
🔺 بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول می کند؛ ان شـاء الله».
🔹 یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم:
«اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...»
📚 منابع :
کمال الدین، ج ۲ ص ۶۷۰
بحارالأنوار، ج ۶۸ ص ۹۶