eitaa logo
🌷شهدا دست ما را بگیرید🌷
302 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
113 فایل
شبیه شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ترویج بی‌حیایی است 🔹 اهمیت زیاد امر به معروف و نهی از منکر در اسلام به دلیل همین عدم رواج پرده دری در جامعه است. 🔹 اگر پرده حیا و گناه علنی در جامعه دریده شود جامعه می‌رود به سمت حیوانیت و دشمنان هم برای همین به دنبال ترویج بی‎حیایی هستند.
19.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑خداحافظی شهبازی از برنامه پاورقی! ❌ من نمی‌توانم بغض پدر شهید عجمیان را ببینم و در یک قاب با کسانی که از اغتشاشات حمایت کردند باشم. خون بسیجی این قدر بی ارزش نیست. 💢الان صداوسیمای زمان شاه نیست که ما به دنبال یک ربع برنامه در آن باشیم، صداو سیمای جمهوری اسلامی است! 🔻ما اگر کاسب بودیم پیام و تعریف رهبرانقلاب از برنامه خودمان را علنی می کردیم ولی کاسب نبودیم. 🔻شجاعت آقای شهبازی قابل تحسین است. 📛حد سکوت سه قوا تا کجاست؟؟؟؟ ✾═┅┄┈
هدایت شده از مدار 01:20
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥ما گشنگی می‌کشیم پول کنار بذاریم، قرض می‌کنیم تا با اون بریم زیارت ولی با پول شبهه‌ناک نمی‌ریم زیارت کاسبی راه انداختین!؟ خجالت نمی‌کشین!؟ دو ونیم بخوابون و ۲۳ درصد هم سود بده!؟ @madare0120
میگفت: سرباز (عج) اونیه که تو اوج هم گمنام باشه...! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14 🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما را غم فراقت بحری است بی کرانه...💔 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14 🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگه‌های امتحانات میان‌ترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم  و زود خوابم برد، در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. ازکوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.   ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمه‌های شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم. چهره‌ی نورانی و چشمان مشکی شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را می‌دانستم. به امید دوباره‌ی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوباره‌ی چشمهایش! خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانه‌ای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم:  به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ هر کس اظهار نظری می‌کرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟  گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته  باید آنجا بروی!   دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم. همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود، با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده  گفت: بله کاری دارید؟! با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟ نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه  شروع به گریه کرد. شانه‌های نحیف و استخوانی‌اش می‌لرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشته‌اش می‌لغزید. حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم. در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه.   الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید. او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانه‌های او می‌لرزید و قلب مرا هم می‌لرزاند. ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم می‌کرد اما دید باطنی‌ام را زیاد.  تا دیشب معنای آیه قرآن را که می‌فرماید: شهیدان زنده‌ هستند و عند ربّهم یرزقون‌اند را نمی‌فهمیدم اما حالا ...واقعا شهیدان زنده‌اند 🌷اللهم عجل لولیک الفرج بدما الشهدا🌷 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا