eitaa logo
🌹شُهَدایی🌹
314 دنبال‌کننده
532 عکس
67 ویدیو
1 فایل
" 🌹 شهدا 🌹 سنگ نشانند که ره گم نشود" ♥️شرط شهید شدن ♡شهید بودن♡ است اینجا 'شهیدانه زیستن' را می اموزیم... #شهادت #شهدا کپی باذکر صلوات حلال♥️👌 👩‍💻اَدمین(پیشنها،انتقاد،تبادل): @Ivajpu https://eitaa.com/joinchat/1662386420C8a396aba88
مشاهده در ایتا
دانلود
««,همیشه پس از اتمام کار از اولین لحظه ای که به خانه می آمد برای خبرگرفتن از ما و یا هماهنگی برای سرگرمی و دورهمی های دوستانه مان به ما زنگ میزدهمیشه فوتبال یا با کامپیوتر بازی میکردیم. از کوه ها بالا میرفتیم تا به مقام حضرت صالح علیه السلام برسیم و طبق خواسته احمد ناهار و شام میخوردیم،یادم میاد که قرار گذاشته بودیم بار دیگر به آنجا برویم ولی خوش شانس نبودیم...،»» 🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
⛓رسيديم به جايي که دشمن سيم خاردار کشيده بود.فرصت نبودکه سيم خاردارها راباز کنيم.مانده بوديم که چکار کنيم . يه لحظه احساس کردم اتفاقي افتاد . نگاه کردم ديدم يکي از رزمنده هاخودش رو انداخته روي سيم خاردار و بچه ها را قسم ميده که ازروي بدنش رد بشن و برن جلو تا عمليات به تعويق نيفته.بچه ها با اصرار او رد شدند و گوشت و پوست اين رزمنده ي دلاوربه سيم خاردار دوخته شد...⛓ 🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
✅خيره شده بود به آسمان . حسابي رفته بود توي لاک خودش.بهش گفتم : « چي شده محمد؟ » انگار که بغض کرده باشه ،گفت:«بالاخره نفهميدم ارباً اربا يعني چي؟ميگن آدم مثل گوشت کوبيده ميشه...يا بايد بعداز عمليات کربلاي 5 برم کتاب بخونم ياهمين جا توي خط مقدم بهش برسم »...توي بهشت زهرا که مي خواستند دفنش کنن ، ديدمش جواب سوالش رو گرفته بود.با گلوله توپي که خورده بود به سنگرش ،ارباً اربا شده بود.مثل مولايش حسين عليه السلام...🟢 🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
🖊درسال 62به فرماندهی قرارگاه حمزه وسپس فرماندهی لشکر 23 نیروهای ویژه منسوب میشود. بخاطر رشادتش درجنگ به او لقب "شیرصحرا " دادند. وی در عملیات قادر درمنطقه سرسول براثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید . زمان شهادت رادیو عراق باشادی مارش پیروزی پخش کرد...🔖 سرلشکر 🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
💚💛يک روز استاد توي کلاس درس گفت : تمام عضله هاي بدن از مغز دستور مي گيرند . اگر ارتباط مغز با اعضاي بدن قطع شود ، حرکت و  فعاليت آنهامختل مي شود و اگر هم واکنش داشته باشند ، غير ارادي و نامنظم است.يکي از دانشجويان که سن بيشتري نسبت به بقيه داشت وهمواره خاموش بود ، بلند شد و گفت: ببخشيد استاد! وقتي ترکشِ توپ سرِ رفيقِ من را از زير چشم هايش برد ، زبانش تا يک دقيقه الله اکبر مي گفت...!   🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
✨احمد همیشه لبخند روی لبهایش بود و مثل نور همیشگی بود...✨✨ ذکر ده صلوات برای 🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
🔴 شیرصحرا 🔴 🟠فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد . 🟡وی فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کردکه یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است. 🟢درسال 1335 وارد ارتش شد سریعا به نیروهای ویژه پیوست . 🟡فارغ التحصیل اولین دوره رنجری درایران بود . 🔵دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلند گذراند. 🟣دراسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان اول شد وقدرت خود وایران رابه رخ کشورهای صاحب نام کشاند . ⚪️وی اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت... 🌹 ٜٜ ٜ‌❰‌♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ‌❰‌♥️❱
💢قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : " شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است " گفتم : " چه آرزویی داری .. ؟ " در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت : " اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید " از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم . وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم . آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. ! مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد . نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند ‼️ 🌹 @shohadaei_zistan
💓ما متوجه غیبتش می شدیم و از این غیبت کوتاه مدتی که بخاطر رفتنش به جهاد بود احساس ناراحتی میکردیم چون با حضورش بین دوستان احساس برادری شدیدی بینمان ایجاد میشد.او برای ما مثل یک قلب تپنده بود که وقتی (از جهاد) می آمد وقت های زیادی را با ما می گذراند تا روزهای غیبتشی را جبران کند.روزها و ساعات زیادی باهم وقت می گذراندیم و بعد از شهادتش از زمانهایی که در اختیار ما قرار داده بود قدردانی میکنیم چون او اگر میخواست میتوانست تمام وقت خود را فقط با خانواده اش باشد... 💓 🌹 @shohadaei_zistan
⬅️از صفحه اول شناسنامه اش یه کپی گرفت بعد 1349 رو کرد 1339، می خواست دوباره از روش کپی بگیره که باباش از دور پیداش شد. پرسیدداری چیکار می کنی؟جواب داد اومدم برا ثبت نام کپی بگیرم اما نگفت واسه چه ثبت نامی. توی مجلس سومش ،صاحب عکاسی به باباش گفت محمد تقی از  شناسنامه اش چندبار کپی گرفت ، شما نمی دونید برای چی میخواست؟ و باباش تازه متوجه شده بود ثبت نامی که پسرش اون روز جلوی درب عکاسی بهش گفت ، کاروان کربلا بوده و باباش حالا به این نتیجه رسید که نباید برای نرفتنش به جبهه مانع تراشی می کرد. چون پسرش گلچین شده بود...➡️ 🌹 @shohadaei_zistan
🌿💔میگفت‌من‌یہ‌چیزوفہمیدم خداشہآدتوهمیشہ‌بہ‌ آدمایی‌داده‌که‌توکار سختڪو‌ش‌بودن ... !💔🌿 🌹 @shohadaei_zistan