✨🌸#عهد_ثابت پنج شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه
🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز پنج شنبه
2/ دعای کمیل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمدده مرتبه سوره توحید را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.
🍃
🌸🍃 @shohadaiy1399✨
پنجشنبہ: نـاهار :جواد الائمه،امام محد تقی ( درود خدا بـر او بـاد )
شـام: هادی دلها،امام علی النقی ( درود خـدا بـر او بـاد)
═❁🌷@shohadaiy1399 🌷❁═
🌷امام على عليه السلام:
فرصت ها چون ابر بهارى در میگذرند. پس آن را در انجام دادن انواع خير غنيمت بدانيد؛ زيرا در غير اين صورت، پشيمانى به بار میآيد.
📗غررالحكم حدیث ۳۵۹۸
🍃
🌼🍃@shohadaiy1399 🕊
#داستانهای_قرآنی
✅ داستان قرآنی اصحاب فیل
قسمت اول
❇️ الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل . الم یجعل کیدهم فی تضلیل .
( سوره فیل : 1 )
🌴 نجاشی پادشاه حبشه در راه تبلیغ دین مسیح به فعالیت زد و به وسائل مختلف کوشید تا دین مسیح را به صورت اول برگرداند و نیروی از دست رفته اش را تجدید کند .
🌴 وقتی دید از همه کشورها مردم برای حج به سوی مکه می روند ، به اندیشه فرو رفت که کاری کند تا توجه مردم را از مکه و کعبه برگرداند و این تاج سیادت را از قریش و اهل مکه بر باید و دلهای مردم را به کشور خود متوجه نماید .
🌴 بدین جهت کلیسای مجللی در صنعاء ( یکی از شهرهای یمن ) بنا نهاد و در ساختمان آن منتهای دقت را بکار برد و پس از پایان ، آن را به بهترین زینتها تزئین کرد و عالی ترین فرشها و پرده ها را در آن فراهم نمود به طوریکه زیبائی آن چشم را خیره و بیننده را مبهوت می ساخت .
🌴 او تصور می کرد با بودن چنین کلیسای معظمی دیگر کسی به سوی مکه نخواهد رفت و همه مردم حتی قریش و اهل مکه به آن کلیسا خواهند آمد .
🌴 اما بر خلاف تصور او ، نه تنها اهل مکه په آنجا توجه نکردند بلکه اهالی یمن و حبشه هم مکه را فراموش نکردند و بازبرای حج ، به سوی مکه رفتند .
🌴 اینجا دیگر کاری از نجاشی ساخته نبود . زیرا تصرف در دلهای مردم با زور سر نیزه محال است و عقیده ، قابل تحمیل نیست .اتفاقا یک کاروان تجارتی از مکه به حبشه آمد ، کاروانیان همه عرب و برای تجارت به آن کشور آمده بودند .
🌴 چندین تن از کاروانیان عرب ، در یکی از اطاقهای آن کلیسا منزل کردند و چون هوا سرد بود آتش افروختند . ولی وقت رفتن ، فراموش کردند آتش را خاموش کنند . آتش به آن کلیسا رخنه کرد و حریق مدهشی بوجود آورد .
🌴 وقتی خبر سوختن کلیسا و علت پیدایش آن را به اطلاع نجاشی رساندند ، سخت غضبناک شد و با خود گفت عربها از راه دشمنی کلیسای ما را آتش زده اند و قسم یاد کرد که کعبه را ویران کند و آن را نابود سازد .
#ادامه دارد...
🍃
🌸🍃 @shohadaiy1399✨
#داستانهای_قرآنی
✅ داستان قرآنی اصحاب فیل
قسمت دوم
❇️ الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل . الم یجعل کیدهم فی تضلیل .
( سوره فیل : 1 )
🌴 نجاشی فرمانده سپاه خود ( ابرهه ) را طلبید و با لشگری مجهز به انواع تجهیزات ، از اسب و فیل و سواره و پیاده به سوی مکه فرستاد .
🌴 ابرهه با آن سپاه عظیم ، مانند سیل بنیان کن به محل ماموریت خود رهسپار شد . در بین راه غارتگری ها کرد و هر کجا گوسفند و گاو و شتر دید آن را تصرف نمود . در بیابان حجاز ، شبانی را با دویست شتر ملاقات کرد .
🌴 شترها از عبدالمطلب و شبان هم شبان او بود ، ابرهه شترهای عبدالمطلب را گرفت و به راه خود ادامه داد تا در پیرون شهر مکه منزل نمود .
🌴 ابرهه در خیمه خود روی تخت نشسته و سران سپاه در اطرافش ایستاده بودند که دربان او وارد شد و گفت : اینک عبدالمطلب رئیس مکه و سرور قریش بیرون خیمه است و اذن ورود می خواهد . ابرهه اجازه داد و پس از لحظه ای عبدالمطلب وارد شد .
🌴 آثار بزرگی و عظمت در چهره او نمایان بود . ابرهه وقتی او را دید بی اختیار از جا پرید و چند قدم او را استقبال کرد و کنار خود روی تخت نشانید و مراسم احترام را به عمل آورد . سپس به مترجم خود گفت : از عبدالمطلب بپرس برای چه اینجا آمده ای ؟
🌴 گفت : به من خبر رسیده که سپاهیان تو شتران مرا گرفته اند . آمده ام درخواست کنم شتران مرا به من برگردانید .
🌴 ابرهه گفت : عجبا ! من برای خراب کردن کعبه و ویران کردن اساس عظمت این مرد آمده ام،او به فکر شتران خویش است . به خدا قسم اگر این مرد از من درخواست می کرد از همین جا برگردم و کعبه را خراب نکنم ، من به احترام او بر می گشتم .
🌴 عبدالمطلب گفت : من صاحب شترها هستم و این خانه هم صاحبی دارد ، من باید شتران خود را حفظ کنم و صاحب این خانه هم ، خانه خود را .
#ادامه دارد...
🍃
🌸🍃 @shohadaiy1399 ✨
🔶🌺عهد ثابت جمعه ها🌺🔶
🔸 ⤵️ اذکار روز،،،
🔶صلوات👈 100 مرتبہ
⭐️ ⤵️ سوره روز،،،
✨ سوره مبارکہ ق✨
🌟آسان شدن سکرات موت
🍃🌺🍃🌺🍃
💠 ادعیه و زیارت روز،،،
🔹 دعای ندبه صبح جمعه
🔷 دعای سمات غروب جمعه
🍃🌺🍃🌺🍃
🌸 نماز روز⤵️،،،
نماز آقا امام زمان (عج) 👇🏻
🕌دو رکعت نماز به نیت امام زمان ( عج) می خوانی ، و در هر رکعت یک حمد و یک توحید باید خوانده شود . موقع خواندن حمد هنگامی که به " اِیّاکَ نَعبُدٌ و اِیّاکَ نَستَعین " رسید باید آن را ۱۰۰ مرتبه تکرار کند .ذکر های رکوع و سجود نیز باید هفت بار خوانده شود .
در رکعت دوم نیز به همین کیفیت می باشد .
پس ازپایان نماز تسبیحات حضرت زهرا (س) خوانده شود.
🍃
🌸🍃 @shohadaiy1399 ✨
جمعه: ناهار : امام حسن عسگری(درود خدا بر او باد)
شـام :حضرت ولیعصر(درود خـدا بر او باد)
═✧❁@shohadaiy1399❁✧═
#داستانهای_قرآنی
قسمت اول داستان حضرت عُزَير عليهالسلام
🍀يكى از پيامبران حضرت عُزَير عليهالسلام است كه نام مباركش يك بار در قرآن آمده، آن جا كه در آيه 30 سوره توبه مىخوانيم:
وَ قالَتِ اليَهُودُ عُزَيرٌ ابنُ اللهِ،
يهود گفتند: عُزَير پسر خدا است.
🍀نيز داستانى در قرآن به طور فشرده (در آيه 295 بقره) راجع به مرگ صد ساله شخصى، و زنده شدن او بعد از صد سال آمده كه طبق روايات متعدد، اين شخص همان عُزير پيامبر بوده كه خاطرنشان مىشود.
🍀عزير كه نامش در لغت يهود عزراء است در تاريخ يهود داراى موقعيت خاصى است.
يهوديان معتقدند كه با بروز بخت النصر پادشاه بابل، و كشتار وسيع او، وضع يهود در هم ريخت. او معبدهاى آنان را ويران كرد و توراتشان را سوزانيد و مردانشان را به قتل رسانيد و زنان و كودكانشان را اسير كرد. سرانجام كورش پادشاه ايران بابل را فتح كرد و روى كار آمد. عزير عليهالسلام نزد او آمد و براى يهود شفاعت كرد، كورش موافقت كرد، آن گاه يهوديان به شهرهاى خود بازگشتند. در اين هنگام عُزير طبق آن چه در خاطرشان مانده بود، تورات را از نو نوشت و خدمت شايانى در بازسازى جمعيت يهود كرد. از اين رو يهوديان براى او احترام شايانى قايلند و او را نجاتبخش و زنده كننده آئين خود مىدانند.
🍀همچنين موضوع باعث شد كه گروهى از يهود را ابنُ الله (پسر خدا) خواندند.
امروز در ميان يهود چنين عقيدهاى وجود ندارد، ولى اين مطلب (كه در قرآن آمده) حاكى است كه در عصر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم گروهى از يهود بودند كه چنين عقيدهاى داشتند.
🍀مرگ صد ساله عُزَير، و زنده شدنش پس از صد سال
در قرآن داستان مرگ صد ساله عزير، و سپس زنده شدن او به طور خلاصه در يك آيه (بقره - 295) آمده است، كه بسيار شگفتانگيز است. نظر شما را به شرح آن كه در روايات آمده جلب مىكنيم.
#ادامه دارد...
🍃
🌸🍃 @shohadaiy1399 ✨
#داستانهای_قرآنی
🌹قسمت دوم
💠حضرت عُزَير عليهالسلام
🍀پدر و مادر عزير در منطقه بيت المقدس زندگى مىكردند، خداوند دو پسر دوقلو به آنها داد و آنها نام يكى را عزير، و نام ديگرى را عزره گذاشتند. عزير و عزره با هم بزرگ شدند تا به سن سى سالگى رسيدند، عزير ازدواج كرده بود، و همسرش حامله بود، كه بعدها پسر از او به دنيا آمد.
عزير عليهالسلام در اين ايام (كه سى سال از عمرش گذشته بود) به قصد سفر از خانه بيرون آمد و با اهل خانه و بستگانش خداحافظى كرد و سوار بر الاغ شد و اندكى انجير و آب ميوه همراه خود برداشت تا در سفر از آن بهره گيرد.
عزير از پيامبران بنى اسرائيل بود و همچنان به سفر خود ادامه داد تا به يك آبادى رسيد. ديد آن آبادى به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده است. و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مىخورد، هنگامى كه اين منظره وحشتزا را ديد، به فكر معاد و زنده شدن مردگان افتاد و گفت:
🌺اَنِّى يُحيِى هذِهِ اللهُ بعدَ مَوتِها؛
🍀چگونه خداوند اين مردگان را زنده مىكند؟
او اين سخن را از روى انكار نگفت، بلكه از روى تعجب گفت.
او در اين فكر بود كه ناگهان خداوند جان او را گرفت،
او جزء مردگان در آمد و صد سال جزء مردگان بود، پس از صد سال خداوند او را زنده كرد. فرشتهاى از طرف خدا از او پرسيد:
چقدر در اين بيابان خوابيدهاى، او كه خيال مىكرد، مقدار كمى در آن جا استراحت كرده، در جواب گفت:
لَبِثتُ يوماً او بَعضَ يومٍ؛ يك روز يا كمتر.
🍀فرشته از جانب خدا به او گفت: بلكه صد سال در اينجا بودهاى،
اكنون به غذا و آشاميدنى خود بنگر كه چگونه به فرمان خدا در طول اين مدت هيچگونه آسيبى نديده است،
ولى براى اين كه بدانى يكصد سال از مرگ گذشته، به الاغ سوارى خود بنگر و ببين از هم متلاشى شده و پراكنده شده و مرگ، اعضاء آن را از هم جدا نموده است.
#ادامه دارد..
🍃
🌼🍃 @shohadaiy1399 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸| #استوری
وفاٺحضرٺ امالـادب
حضرٺ امالبنیـن(س)🖤
@shohadaiy1399