فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️
اباصالح تورا به جان مادرت زهرا نگاهم کن ....ابا صالح ای امام غریبم* 😭🌹
#اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
#سهشنبههایمهدوی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
عاشقان وقت نماز است 🌱
رفیق گوش ڪن 🙃
خـــــدا مبخواد صداٺ بزنه 😍🗣
نزدیـــــک اذانه🍃🕌
بلند شو مؤمݩ 😇📿
اصآ زشتھ بچه مسلموݩ موقع نماز تو فضاے مجازی باشه !!🙄
بسم الله💌
نٺ گوشے ⇦"OFF"
نٺ الهے "ON"
وقت عاشقیہ😍
بدو بدو هنوز که اینجایی 🙂
بدو انجام وظیفه کن 💛🙂
☘نماز
نماز راه اولیای خداست🌕
نماز راه مستقیم انسان هاست 🥀
نماز درس شكر گزاری است💐
نماز جنگ با شیطان است🌾
نماز راس همه ی عبادات است🐾
نماز نردبان ترقی است🌱
نماز میزان سنجش است🍀
نماز اوج اخلاص مومن است☘
نماز آرامش دهنده ی دلهاست🕊
نماز طهارت روح است😊
نماز لوح نیازمندی به خالق است🦋
نماز عزت دهنده ی مومن است 🐥
نماز كلید بهشت است🧣
نماز زیباترین جلوه نیایش است🎩
نماز موجب خشنودی خداست🎀
نماز وسیله ی جهت یابی مومن است🤲
نماز بهترین ذكر است
نماز كامل ترین وصف است
نماز سرچشمه ی خوبی هاست✌
نماز عطر جان بخش مومن است 💥
نماز حماسه ای الهی است💢
نماز كلاس خداشنا سی است😇
نماز بهترین راه خودكاوی است.
نماز بهترین راه تكامل است.
نماز اتصال به محبوب است💠
نماز سلاح مومن است💟
نماز معراج مومن است✅
نماز احیاگر دین است♻
نماز احیاگر ارزش هاست🔰
نماز تكرار نیست معراج است🍇
نماز الفبای زندگی است🍒
نماز نشا نه ی قدرت اسلام است🍡
نماز حق ا... است ☕
نماز بی نیازی از مخلوق خداست🏁
نماز ستون دین است 🎲
نماز دژی در برابر حملات شیطان است 🎯
نماز انسان را از سركشی باز می دارد🎵
نماز عامل تحرك و پویایی است..🎶
نماز روشنی چشم مومن است📔
نمار زینت عبادات است📓
نماز پیو ند دهنده ی مخلوق به خداست📙
نماز كمال ادب است📘
نماز از فحشا و منكر باز می دارد📗
نماز اوج نواضع است📕
نماز خلوتگاه عارفان است📒
نماز دل را صفا می دهد✏
نماز كدو رت ها را می زداید📝
نماز توكل انسان را زیاد می كند✉
نماز پرواز روح است💊
نماز گیرنده ی الطاف الهی است🔅
نماز موجب ریزش فیض است🔆
نماز بریدن از خود است🎌
نماز مظهر وارستگی است🎓
نماز نگهدارنده ی دین است🎆
نماز پرچم اسلام است🎄
نماز تعهد به خداست🔮
نماز افق ساز زندگی است🎁
نماز امر به معروف و نهی از منكر است 🎇
نماز اصلاح كننده فرد و اجتما ع است🎋
نماز نشاط آور است🎉
نماز تولد است🎊
نماز زایل كننده پریشانی است🎈
نماز جرات آفرین است🌸
نماز اولین سوال در قیامت است☺
نماز سرود وحدانیت است😉
نماز جلوه حق پرستی است☺️
نماز وصل عاشقانه است🌟
نماز معامله با خداست💫
نماز مدال مسلمانی است👏
نماز عطیه الهی است👌
نماز مایه ی فخر بشر است🌱
نمار حضور در محضر است👒
نماز فرهنگ ساز است👑
نماز آشنا ترین رفیق مومن است🌂
نماز بیدار كننده هر غافلی است.
نماز امید مومن است💌
نماز هستی مومن است🍁
نماز ذكر در بهشت است🍂
نماز همه ی خواسته حق است🍁
نماز تسلا بخش انسان در بحران است🍂
نماز خروش دریای درون است💞
نماز فریاد رهایی موجود است🌼
نماز فریاد رهایی از زمین است🌼
نماز فریاد تنهایی در زمان است🌼
نماز ناله زندانی در خاك است🌼
نماز شعر بلند رهایی است🌼
نماز شكوفایی شوق پرواز است🐣
نماز راز گفتن است❄
نماز پلی است از خاك تا افلاك☀
نماز پیوستن قطره به دریاست☁
نماز پنجره ای از برهوت یه ملكوت⭐
نماز پنجره ای است به تماشاگه راز🌙
نماز گسستن طوق علایق است🌛
نماز شكفتن اندیشه است و سبز شدن ریشه🌳
نماز سرمایه ی وصال محبوب است🍁
نماز وصیت انبیای الهی است🌺
نماز ملاك قبولی اعمال است🦋
نماز بهشت خلوت انسان است✨
نمار نوسازی معنوی است🌼
نماز عالی ترین مظهر عبودیت است🌷
نماز راه همه ی انبیاست 🌿
نماز مبارزه با هوی و هوس است🌸
نماز مبارزه با خواسته های غیر عقلی است
نماز اوج خشوع است.،🌹
💚💛💚
••
..
[روزِ قیامت هر ڪسے
در دست گیرد نامہ اۍ
من نیز حاضر مےشوم
تصویرِ جانان در بغل💔]
#شهدا
+هرروز براۍ شما
#روز_شهـید است مادر!
#سلامحاجعمار🌱'
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
- به افراد عصبی که در خیابان به شما تنه میزنند راه بدهید تا عبور کنند
- به رانندگان عصبانی و بی منطق که میخواهند از هر گوشه ای زودتر به مقصد برسند راه بدهید
- به کسی که در خیابان به شما بی احترامی میکند بی اهمیت باشید
- در برابر کسی که بی محابا به شما ناسزا میگوید سکوت کنید و محیط راه ترک کنید
- در برابر کسی که کارهای وقیحانه خود را به شما نسبت میدهد کوتاه بیایید
- در برابر کسی که مدام دروغ میگوید لبخند بزنید و بگذرید در پی انتقام نباشید
چون آنها به راحتی هر کاری که بخواهند را میکنند.
به سادگی شما را وارد بازی های کثیف خود میکنند و با بی حیایی و فریاد و دریدگی شما را تا سطح خودشان پایین میکشند
یادتان باشد آنها همیشه حق به جانب هستند و آدم سالم و باشرف از پس آنها بر نمی آید
ضرب المثل باید با هر کسی مثل خودش بود...
را برای رسیدن به آرامش فراموش کنید و از چنین افرادی فقط دور باشید و یقه تان را دست هر دیوانه ای ندهید چون به قول معرف مردم از دور دیوانه اصلی را تشخیص نمیدهند
🌼 ✨
#عـمـــــار_دلـღـا♥️🥀
فاصلہشانیڪوجباست
ولادتتـاشھـادترامۍگـویم
اگراینیڪوجبراباولایتپرڪنۍ؛
قطعاشھیدخواهۍشد( :🖐🏿!
#سلامعزیزبرادرم🌱
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
°
#ایسٺگاهٺفڪــــــــــر
+تازمانےڪه
همنشینِ گناه باشیم
همنشینِ امامِزمان نخواهیم بود
_تازمانےڪه
گرفتارِ نَفس باشیم
همنَفَسِ امامِزمان نخواهیم بود
#ترڪگناهماروبهامامزماننزدیڪمیڪنه
#یاصاحبالزماݧادرڪنے🌺
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج🤲🏻
🍃
🦋🍃 @shohadaiy1399 ✨
نامش #عبدالمطلباَکبری
بود.😊🌖
زمان جنگ توی محل ما #مکانیکی🚘 میکرد و چون #کر و #لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.😞
یه روز رفتیم سر قبر #پسرعموی شهیدش ” شهیدغلامرضا اکبری“🌹
🧡عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با #انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش #نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!🤗🌹
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ #قبر کرد و با دست، نوشتهش رو #پاک کرد😶 و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…😞👤
🖇فردای اون روز عازم #جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد #شهید شد🥀 و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی #دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و #مسخرهش کردیم!😔
← #وصیتنامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:👇🏼
..
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من #میخندیدن!🙂
یک عمر هر چی میخواستم به مردم #محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!😞
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی #تنها بودم.💔
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام #امامزمان (عج) حرف میزدم.😊🌸
آقا خودش گفت: تو #شهیدمیشی...😍❤️
#شهید_عبدالمطلب_اکبری🌙
.
.
[حالا که با این شهید بزرگوار
آشنا شدین لطف کنید ده تا صلوات نثاره روح باشکوهِ شهید کنید و به نیابت از ایشون دعای فرج بخوآنید و هدیه به امامزمان(عج) کنید🌻
💥تلنگر💥
🌱آیت الله بهاءالدینی
☀️ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻥ باحجابﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ، ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﻋﺮﻗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﮔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺣﺠﺎﺏ ﻣﯿﺮﯾﺰﻧﺪ، ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﺵ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﺳﺖ. ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
👈 ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺛﻮﺍﺏ ﺍﻻﻋﻤﺎﻝ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ : ﻋﺮﻗﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺳﻪ ﺟﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻮﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ:
〽️ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻗﺒﺮ
〽️ﺩﺭ ﺑﺮﺯﺥ
〽️ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ
🌱 ﻭ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺏ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﯼ ﺳﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ.
ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺁﺗﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ.🔥
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
.همین طور ڪه تلاش مےڪنے
به نداشتههاتــ برسے
به داشتههاتــ همــ فڪر ڪن
و از این بابتــ خدا رو شڪر ڪن🍃🌸
🦋🍂
🔸سه علامت مومن از منظر امام هشتم
✍️امام رضا عليه السلام:
مؤمن، كسى است كه هرگاه خشمگين شود، خشمش او را از جادّه حق بيرون نمیبَرد و هر گاه خشنود شود، خشنودیاش [از كسى]، او را به باطل نمیكشانَد و چون قدرت پيدا كند، بيشتر از آنچه حقّ اوست، نمیگيرد.
📚الكافی، جلد2، صفحه233
چهارشنـبههایرضــوی💛
#حدیث_نورانی🌼
#قـرارعـاشـقـے ❤️
#شهیدناصرکاظمی🕊
🥀فاطمه میرزایی
#روزبیستوهفتم
#التماس_دعا 🤲
#بانو_گمنام_سلاماللهعلیها
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نهم
💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و #عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
💠 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب #عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها #عشق من سعد است که رو به همه از #همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد #سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
💠 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم #ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش #اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که میخواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون #دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز #اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم #تهران سر خونه زندگیمون!»
💠 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصهخرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و #عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمیبرد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه دارد
#شهیدانه🕊
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•