eitaa logo
شهدای مارچین
33 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
544 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شاخص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨حمایت روحانی از حساس‌ترین سلاح دشمن در کشور!! 🔻عملیاتی شدن سند۲۰۳۰ به شکل محسوس و نامحسوس در دولت روحانی، از جمله خسارتهای جبران ناپذیر این رئیس‌جمهور بر کشور است. آیا وقت محاکمه نرسیده؟! شماهم شکایت کنید: asle90.24on.ir 🏴eitaa.com/shakhes3 ایتا 🏴splus.ir/shakhes.1 سروش
هدایت شده از شاخص
واکنش ها نسبت به مداحی مداحان ایرانی در عراق ⭕️ محتوای عربی مداحان اهل بیت ، و در بصره فراتر از مداحی عرفی بود.جهت گیری هوشمندانه،محتوای وحدتگرا و آمیخته با سیاست و مقاومت و در یک کلمه پرهیز از هیات سکولار ویژگی آن بود.تصویری از تشیعی که ذاتا سیاسی است.قابل تقدیر و تشکر است 👤 عبدالله گنجی 🏴eitaa.com/shakhes3 ایتا 🏴splus.ir/shakhes.1 سروش
هدایت شده از شاخص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خبرنگار در مصاحبه با ادوارد بورلا رییس شرکت فایزر : شما خودتان واکسن Pfizer را زده اید؟ ‼️ مدیر عامل فایزر: نه! ‼️ خبرنگار: چرا؟! 😳 مدیر عامل فایزر: من حالم خوب است. احتیاجی به واکسن Pfizer (فایزر) ندارم! جالبه تولید کنندش نمیزنه! 🏴eitaa.com/shakhes3 ایتا 🏴splus.ir/shakhes.1 سروش
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔹رفته بود زیتون بخره ! 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
اگر حجاب شما کم رنگ شد سر مزار من نیایید.. ◽️چه زیباست سیاهی چادر شما، نمی‌دانم این چه حسی بود که چادر شما به من می‌داد اما می‌دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو می‌گرفتم. ◽️باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا🌹 بدست آمده است. ◽️ امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمی‌دارم به ملاقات من سر مزار بیایید. ✍حجاب‌لباس‌رزم‌زن‌مسلمان‌است 🌺شهیدمدافع‌حرم‌مجتبی‌بابایی‌زاده @ala_allah
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
📰 یکشنبه 14 شهریور 1400 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
📂 📆یکشنبه 14 شهریور 1400 در کیهان امروز می خوانیم: 📂 🔹نمایش اقتدار ایران با تحقیر آمریکا در مدیترانه https://kayhan.ir/fa/news/225095 ▫️فقدان آیت‌‌الله سید محمدسعید حکیم ضایعه‌ علمی برای حوزه نجف است https://kayhan.ir/fa/news/225099 ▫️همه ظرفیت‌های شهرداری برای کمک به نظام سلامت پای کار می‌آید https://kayhan.ir/fa/news/225059 ❗️ میرزا علی‌اصغر‌خان، دست تکان نده ! https://kayhan.ir/fa/news/225094/ 🖌 🔹برنامه بُرد- بُرد مقاومت https://kayhan.ir/fa/news/225098 📌 🔹بلومبرگ: ایران توانسته از فشار حداکثری آمریکا عبور کند ▫️عامل تورم‌زا، توقف تولید است نه تولید انبوه مسکن https://kayhan.ir/fa/news/225100 💰👥 🔹پیام تشکر رهبر انقلاب از کاروان کشورمان در مسابقات پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو https://kayhan.ir/fa/news/225112 🌎 🔹اخبار ضد و نقیض از به جان هم افتادن طالبان بر سر تقسیم غنائم و قدرت https://kayhan.ir/fa/news/225108 📎موجی که از تپه‌های قیطریه آغاز شد https://kayhan.ir/fa/news/225085 📎ساخت یک میلیون مسکن موجب رشد 9 درصدی اقتصاد می‌شود https://kayhan.ir/fa/news/225041 📎رزمندگان فاطمیون عاشق «حاج ‌احمد» بودند https://kayhan.ir/fa/news/225026 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔹فلان فلان شده! 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
🔳 *در قرآن کریم ۹ آرزویی که انسان بعد از مرگ می‌کند ذکر شده است: * ۱ *- يَا لَيْتَنِیٖ كُنْتُ تُرَابًا* ﺍی ﮐﺎﺵ خاک می‌بودم ‏ (ﺳﻮﺭة النبأ‏ء ۴۰) ۲ *- يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِیٖ* ﺍی ﮐﺎﺵ برای آخرت خود چیزی پیش میفرستادم ‏( ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺠﺮ ۲۴ ‏) ۳ *- يَا لَيْتَنِیٖ لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ* ﺍی ﮐﺎﺵ نامه اعمالم برایم داده نمی‌شد(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﺤﺎﻗﺔ ۲۵) ۴ *- يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِیٖ لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا* ﺍی ﮐﺎﺵ فلان انسان را به دوستی نمی‌گرفتم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ ۲۸ ) ۵ *- يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا* ﺍی ﮐﺎﺵ فرمانبرداری الله و رسولش صلی الله علیه و آله و سلم را میکردیم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ ۶۶ ) ۶ *- يَا لَيْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا* ﺍی ﮐﺎﺵ راه و روش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را تعقیب می‌کردم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ ۲۷) ۷- *يَا لَيْتَنِیٖ كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمً* ا ﺍی ﮐﺎﺵ من هم با آنها می‌بودم حال کامیابی بزرگ حاصل می‌کردم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ ۷۳) ۸ *- يَا لَيْتَنِیٖ لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّی أَحَدًا* ﺍی ﮐﺎﺵ با رب خود کسی را شریک نمی‌آوردم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻜﻬﻒ ۴۲) ۹ *- يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين* ﺍی ﮐﺎﺵ راهی پیدا شود که دوباره به دنیا برگردیم و نشانی‌های رب خود را انکار نکنیم و از جمله مؤمنین شویم‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﻧﻌﺎﻡ ۲۷) 👈 _این‌ها آرزوهایی‌ هستند که بعد از مرگ برآورده شدن‌شان ناممکن است پس کوشش نماییم که تا در دنیا هستیم با یاری خداوند خویش را اصلاح نماییم تا در آخرت از نادمین نباشیم. _ ‌🔘 *اللهم عجل لولیک الفرج*
*این داستان واقعی بسیار زیبا و منقلب کننده است حتماً بخوانید و اگه هوای امام حسین رو کردید، التماس دعا* 💖💖💖💖 یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربلا بودو300 مرتبه به کربلا مشرف شده بود ، تعریف می‌کرد: سال1396 شمسی در فرودگاه مشهد، در حال سر و سامان دادن به زائرین بودم، در همان اثـنا پروازهای دبی و ترکیه درحال مسافرگیری بودند. تعدادی از زائران به من گفتند: تفـاوت پـروازها را با هم ببینـیـد، آنها با چه ظاهر و سر و وضعی هستند، گویی بعضی ها هیچ اعتقادی به اسلام و مسلمانی ندارند، حتی در آرایش کردن گوی سبقت را از غربی‌ها.. ربوده اند... همینطور که درحال گفتگو بودیم، آقا و خانومی به همراه دختر جوانی به سمت ما آمدند. وضع ظاهرشان به همان پروازهای دبی و ترکیه می‌خورد. وقتی به ما رسیدند گفتند: کاروان اعزام به کربلا همینجاست؟ من که توقع این سوال را نداشتم گفتم: بله، چطور مگه؟ آنها با خوشحالی گفتند: اگر خدا قبول کند ما هم زائر کربلا هستیم. من که بعد از حدود 300بار مدیر کاروان عتبات عالیات بودن، تا به حال اینگونه زائر نداشتم، کمی جا خوردم، ولی بعلت اینکه زائر حضرت بودند، به آنها خوش آمد گفتم. بالأخره همه زائرین سوار هواپیما شدند من هم براساس وظیفه دینی و حتی شغلی قبل از پرواز شروع کردم اصطلاحا به امر به معروف و نهی از منکر، (یعنی به درب می‌گفتم که دیوار بشنود) می‌گفتم این مکان‌های مقدسی که خداوند به ما توفیق زیارتشان را داده حُرمت بالایی دارند و زائرین باید حرمت این اماکن را نگه دارند، اما دختر این خانواده که گویا منظور اصلی من او بود با حالت ناراحتی و بی‌اعتنایی به من فهماند که اهمیتی برای حرف های من قائل نیست. به نجف اشرف رسیدیم من هم در زمان‌های گوناگون می‌گفتم که این مکان ها مقدس است و هر فرد حداقل باید ظاهرش را حفظ کند و آن دختر هم، بی اعتنایی می‌کرد. تـااینکه روز آخر که در نجف اشرف بودیم و فردا قرار بود عازم کربلاء معلی شویم؛ پدر آن دختر پیش من آمد و گفت: https://chat.whatsapp.com/DC27NIqZEDoF6Zk8xCA6sI حاصل زندگی من و همسرم همین یک دختر است که پزشک اطفال است،شاید بخاطر عدم توجه ما، او فقط در درس و شغلش موفق شده و از اعتقادات دینی و اخروی تقریباً چیزی نمی‌داند! ما تصمیم گرفتیم او را به کربلا نزد سیدالشهدا علیه السلام بیاوریم بلکه حضرت جبران کاستی ها و کمبودهایی که ما طی این سالیان از نظر اعتقادی و دینی برای فرزند دلبندمان گذاشتیم را بنمایند، چون آرزوی هر پدر و مادری عاقبت بخیری فرزندش می‌باشد. دختر ما بخاطر نوع دوستان و جَـوی که بزرگ شده تقریبا هیچ چیزی از مبانی دینی و اعتقادات نمی‌داند و وقتی شما از لزوم رعایت حجاب صحبت می‌کنید، او به اتاق می آید دائم می‌گوید: منظور حاج آقا فقط من هستم! چون فقط در این کاروان منم که سر و وضعم اینگونه است. ما از شما می‌خواهیم که رعایت حال ما و دخترمان را بفرمائید و دیگر چیزی نگوئید. گفتم: این وظیفه من است که این مسائل را برای زائرین گوشزد کنم تا حریم اهل بیت علیهم السلام شکسته نشـود. گفتگوی ما تمام شد، و ما روز بعد عازم کربلاء شدیم. صبح روز اول که در کربلا بودیم به لابی هتل آمده و دیدم خانمی با مقنعه بلند و چادر و حجابی کامل منتظر من نشسته است و تا من را دید سلام کرد. وقتی دید من با تعجب او را نگاه می‌کنم گفت: ظاهراً من را نشناختید؛ من همان دختر بی‌حجاب چند روز پیش هستم. از شما تقاضا دارم اجازه دهید عبایتان را بشویم. من که شوکه شده بودم گفتم: اولا من معنای حرکات و رفتار قبل با حالت امروزتان را نمیفهمم؛ ثانیاً شما هم زائر هستید هم پزشک؛ در شأن شما نیست که عبای من را بشوئید، من این کار را نمی کنم. درحالیکه گریه می‌کرد از من خواهش کرد که اجازه دهم!! توجه که کردم دیدم واکس تهیه کرده و تمام کفش های کاروان را واکس زده بود. به او گفتم تا نگویی چه شده من نمی‌گذارم.. باحال گریه گفت: دیشب وقتی وارد کربلا شدیم من در عالم رؤیا خدمت سـیدالشهـدا آقا ابـاعبـدالله الحسین علیه السلام شرفیاب شدم. حضرت من را به اسم مستعاری که دوست داشتم صدا زدند و فرمودند: دخترم ؛ من خواستم که تـو به کربـلا و به زیارت من بیایی و تا وقتی که من کسی را دعـــوت نکنــم هیچکس نمی‌تواند به این مکان بیاید. حرف‌هایی که مدیر کاروان می‌زد همانی بود که ما دوست داشتیم و به زبانش جاری می‌شد، برو عبایش را بگیر و آن را بشوی تا از او دلجویی کرده باشی. و بعد فرمودند: دخترم تو دکتر اطفال هستی، طفل مریضی دارم می‌خواهم درمانش کنی. او در حالیکه گریه می‌کرد می گفت: حضرت طبیب همه عالم هستند... ولی به من فرمودند دنبال من بیا... بـه همراه حضرت از دو اتاق رد شدیم و وارد اتاق دیگری شدیم، روی سکویی طفلی شـش ماهه دیدم که مثل قرص ماه می‌درخشید و تیری سه شعبه به گلویش اصابت کرده بود. حضرت فرمودند: پسرم را درما