هدایت شده از کیهـــان آنلاین
.
به نام مردم سوریه
به کام اسرائیل و امریکا
🔻عجیب است که همزمان با استقبال رژیم صهیونسیتی از اشغال دمشق توسط گروه های مسلح تروریست، برخی محافل رسانه ای و سیاسی در ایران نیز ذوق زدگی نشان می دهند، یا چنین تصویر سازی می کنند که «مردم سوریه» میداندار تحولات هستند!
🔹این در حالی است که از یکسو غارت و ناامنی و تخریب و ارعاب در برخی مناطق حکمفرما شده، و از سوی دیگر اسرائیل تا عمق چند ده کیلومتری پیشروی کرده و به ۲۰ کیلومتری دمشق رسیده، زیر ساخت های نظامی و پدافندی و هواپیماها و فرودگاه های سوریه را منهدم کرده و در عین حال موساد، در حال ترور دانشمندان این کشور است.
🔻منابع نفتی هم که سالهاست توسط اشغالگران آمریکایی و قاچاقچیان وابسته به دولت اردوغان غارت می شود. اگر «مردم سوریه» کمترین اهمیت و اعتباری برای آمریکا و غرب داشتند، در طول دو دهه گذشته مورد تحریم قرار نمی گرفتند و منابع شان غارت نمی شد.
🔹اساسا اگر ملت های منطقه کمترین موضوعیتی برای غرب داشتند، رسانه ها و سیاستمداران آمریکا و اروپا باید قبل از هر کس دیگری، گریبان دیکتاتورهایی مانند بن سلمان در عربستان و ملک عبدالله در اردن و دیگر زمامداران سرکوبگر در بحرین و امارات و مصر و حتی اردوغان را می گرفتند.
🔻اما مسأله آنها مردم نیست، بلکه مشابه همان بلایی را که بر سر ملت های لیبی و افغانستان و عراق و فلسطین در آوردند، برای سوریه تدارک دیده اند.
🔹با وجود چنین واقعیت های غیر قابل انکاری، درباره ابراز ذوق زدگی برخی محافل داخلی چه قضاوتی باید کرد؟ انفعال و بی خبری؟ ندیدن عمق ماجرا به خاطر عقده های نوک دماغی؟ یا ایفای نقش پیاده نظام رسانه ای غرب، به موازات مزدوران نیابتی و نظامی آنها؟ به نظر می رسد با توجه به سوابق روزنامه اعتماد، گزینه سوم درباره این روزنامه واگذار شده به عناصر نفوذی محتمل تر است.
🔻اما از دولت انتظار می رود نقش دیپلماتیک فعال تری ایفا کند و دچار خطای محاسباتی جدید نشود.
@Kayhan_online
هدایت شده از بینات
🔺️بشار اسد؛ نه آنچنان سیاه، نه آنقدرها سفید!
🔹به نظرم بشار اسد آنقدر خوب، و سزاوار آن بود که حتی اگر قرار بود کنار گذاشته شود نیز، با عزت و احترام کنار میرفت؛ او مقاومت را دوست داشت، استقلال را میخواست، عزت را بر ذلت ترجیح میداد، غرور ملی را میپسندید و سر سازگاری با ظلم و خصوصا صهیونیسم هم نداشت، و دم از آرمان هم میزد؛ مثل خیلی از ماها که هر کداممان میتوانیم برای خودمان یک بشار اسد باشیم؛ بشار اسدی که همه این خوبی ها را دارد، اما خوی دیکتاتوری اش را هنوز ترک نکرده، دنیا در نظرش بزرگ است، لاکچری بودن را دوست دارد، ادعای بزرگ بودن میکند، اما وقتی بازی به خطوط پایانی و حساسش میرسد، از یک جایی، دیگر میبُرد و نمیتواند ادامه دهد؛ انسانی با ظرفیت محدود؛ مثل خیلی از ماها، که مناسب جایگاه خودمان و آدم آرمانی که از آن دم میزنیم نیستیم!
🔹بشار اسد و امثال او فقط میتوانند بخشی از مسیر مقاومت را بپیمایند؛ آنجا که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کند، همه آنچه را که ارزش می پندارد کنار میگذارد و به حیات دنیوی چنگ میزند. من آقای اسد را سرزنش نمیکنم؛ او فقط همینقدر میتوانست مقاوم باشد؛ او سطحش در اندازه سطح مورد نیاز مقاومت واقعیِ اسلامی نبود؛ و مقاومت مجبور بود با همین ظرفیت و داشته ها، ممنون او هم باشد که تا اینجا همکاری و همراهی کرده است؛ تحلیلِ همه تحلیلگران، محترم؛ اما من معتقدم ترس از مرگ، بشار را کنار زد؛ جنگ داشت به مراحل حساسی میرسید و سطح مقاومت نیز همسطح با جنگ بالا میگرفت؛ اما وقتی دید دشمن به دیوانگی افتاده، حلقه اول فرماندهی حزب الله را ترور کرده، نصرالله را به شهادت رسانده، و حتی رهبری ایران را تهدید میکند، وقتی خودش نیز با چنین تهدیدی مواجه میشود و رسانه های صهیونیستی هر روز خبری در این خصوص کار میکنند، کم می آورد؛ او همزمان در معرض وسوسه ها و وعده های دروغین برخی حکام عرب هم بوده است.
🔹این معادله را جلوی حاج قاسم اگر بگذارند به پیشوازش میرود: خجالت بکشید من را از چندتا گلوله میترسانید؟ با نصرالله وقتی مطرح میکنند میگوید: خودم میدانم من را میکشند لیکن قطعا سننتصر، و باز مسیر را ادامه میدهد! این معادله را آیت الله سید علی حسینی خامنه ای هم به سخره میگیرد و آنگونه، با صلابت در نماز جمعه نصر حاضر میشود؛ قالیباف هم، عراقچی هم، و حتی پزشکیان نیز با این معادله شوخی میکند و صد البته که قاآنی ها و حاجی زاده ها و خلاصه هر آنکه در میدان جمهوری اسلامی قدم میزند با آن رفتار مشابهی خواهد داشت؛ اما آیا جهانبینی اسد نیز مانند جهانبینی افراد فوق الاشاره است؟
🔹آیا اسد نیز نگاهش به مرگ از دریچه شهادت و رستگاری است؟ آیا دنیا در نگاه اسد نیز به همان اندازه بی ارزش است و او نیز برای مرگِ فی سبیل الله لحظه شماری میکند؟! یقینا خیر! او مقاومت را برای خود تا قبل از ترور تعریف کرده بود! اسد امروز سنگ محکی برای انقلابیونی است که دم از مقاومت میزنند، مقداری از مسیر را هم میروند، اما شاید هنوز به مراحل حساس نرسیده اند که بفهمند چند مَرده حلاج اند؛ انقلابیونی از جنس آنها که خوب بودن را دوست دارند، اما نمیتوانند در زندگی پیاده کنند؛ همانها که احتمالا از زندگی لاکچری بدشان نمی آید، برای خواستگار دخترشان شروط آنچنانی میگذارند، مستاجر را اذیت میکنند، در کار کم فروشی میکنند و حتی ممکن است کاسبی گران فروش باشند؛ بگذریم..!
🔹بشار اسد اما همانگونه که در ابتدا نوشتم، حالا که قرار بود به پایان خط برسد، میتوانست عزتمندانه از دور خارج شود؛ میتوانست آواره نباشد؛ میتوانست این دنیا را بدهد و عقبا را بخرد! او فرصت این را داشت که برای آزادسازی خاک وطنش به جولان حمله کند و [چه پیروز شود و چه شکست بخورد] به یک قهرمان ملی تبدیل شود؛ او میتوانست دموکراسی را بپذیرد و در صورت عدم انتخاب، آبرومندانه گوشه ای از کشورش بنشیند و باز فرصت اثرگذاری داشته باشد؛ میتوانست دست رد به سینه مقاومت نزند و حداقل اجازه دهد مقاومت کارش را پیش ببرد؛ هر کدام از این کارها را کرده بود وضعی بهتر از آنچه اکنون دارد میداشت و عزیز تر و عزتمند تر میبود، حتی اگر از قدرت حذف میشد!
🔹در پایان لازم است بگویم ما فقط واقعیت ها درباره او را مینویسیم، قصد آن را نداریم او را تخریب کنیم؛ چرا که او در حد بضاعت و ظرفیتش خدمات بزرگی به مقاومت داد، لیکن نتوانست وصیت پدر مرحومش را تا پایان حفظ کند؛ وصیتی که به او گفته بود تا زمانی که با ایران هستی، هستی؛ و هر وقت ایران را رها کردی دیگر نخواهی بود؛ و اسد دیگر نیست!
#عبدالرحیم_انصاری
✅
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
👆 سلسله #استوری «عبرتهای اعتماد به آمریکا»
❗️صدام حسین، معمر قذافی، رضاشاه و پسرش درباره اعتمادی که به ایالات متحده کردند چه گفتند؟!
🇮🇷کانالهای #نشریه_عبرتهای_عاشورا 🇵🇸
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش