🔴 #همسر_قدرشناس 💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس‌ها و ظرف‌ها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار می‌کنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دست‌های یخ زده‌ام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت می‌کشم. من نتونستم اون زندگی‌ای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس می‌شسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار می‌کنم. همین قدر که #درک می‌کنی و می‌فهمی و قدرشناس هستی برام کافیه». شهید #عبدالحمید_قاضی_میرسعید #شهیدانه @shohaday_110

#شهیدانه🕊 و سلام بر او که می گفت: «آنقدر برای ظهور امام زمان(عج) کار کنید که خسته کار باشید...» 🌷تکاور پاسدار شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده #شهید_رضا_حاجی_زاده🌷 #شبتون‌شهدایی✨ 🌱 @shohaday_110

#شهیدانه🕊 صحبت های مادر شهید صابری و آرامش مادر شهید در وداع با تنها پسر شهیدش ... #شهیدمهدی_صابری #یادشهداباصلوات 🌱✿⃟ @shohaday_110

شهـید محـمود رضـا بیضایی: به خودمان بقبولانیم ڪه در این زمـــان به دنیا آمده ایم و شیعه هم به دنیا آمده ایم ڪه مـؤثر در تحقـق ظـــهور مـولا باشیم. و این همراه با تحمل مشڪلات مصائـب، سختی ها، غـــربت ها و دوری هاست و جـــز با فـدا شدن محقـق نمی شود حقیـــقتاً. #شهیدانه #امام_زمان #شبتون‌شهدایے✨ 🌱✿⃟ @shohaday_110

کـٰاش‌خنثۍ‌کَـردن‌نَفس‌را‌ھم یـٰادمان‌مۍ‌دادند‌:)) مۍ‌گویـند؛آنجا‌کِہ‌نَفس‌مغلـوب‌باشد عـٰاشق‌مۍ‌شَوۍ.. عاشِـق‌کہ‌شُدۍ‌شَھید‌میشَوۍ..💔📻!'‌‌ #شهیدانه 🌱 @shohaday_110

🌹#شهیدانه یہ‌بزرگی‌میگفت: "شڪ‌نڪن‌وقتی‌بہ‌یہ‌شہـید فڪر‌ڪردی،چند‌لحظہ‌قبلش،، همون‌شهید‌ داشتہ‌بہ‌تو‌فکر‌میکرده!"🌿 ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎ @shohaday_110

#شهیدانه🕊  از من خواستند در جمع گریه نکنم و زینب وار بایستم. از من خواست تا ادامه دهنده راهش باشم؛تا عاشق ولایت فقیه باشم و بر ارادت و عشقش بر امام خامنه ای تأکید داشت. راوی:همسر شهید #شهیدصادق_عدالت_دوست #یادشهداباصلوات 🌹 #شبتون‌شهدایے✨ 🌱✿⃟ @shohaday_110

#شهیدانه♡ اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا می کرد . ،میدیدم که بعد نماز از خدا، طلب شهادت می کند . نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند ، نماز شبش ترک نمیشد… دیگر تحمل نکردم؛ یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی،شهید میشی! حتی جلوی نماز اول وقت او را میگرفتم! اما چیزی نمیگفت . دیگر هم نماز شب نخواند! پرسیدم: چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندید و گفت: کاریو که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم،رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره،اینجوری امام زمان هم راضی تره . بعد از مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا . ولی براش دعا نمیکنم!چون خود خدا باید عاشقم بشه تا به شهادت برسم . گفتم: حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟! ‌روای:‌ همسر شهید مرتضی‌ حسین‌ پور‌ شلمانی @shohaday_110

#شهیدانه🕊 بهش‌گفتم‌محمد‌؛ خداروشکرهیچ‌گیری‌توزندگیمون‌نداریم! هرچۍ‌نگاه‌میکنم‌میبینم‌هیچ‌مشکلی‌ توزندگیمون‌نیست! بنظرت‌چرا؟! گفت‌:خانم‌برای‌اینکه‌من‌کارامو‌بہ‌شهدا‌میگم اونا‌خودشون‌بلدن‌حل‌کنن:))) بࢪگرفتہ‌ازکتاب‌پرواز‌درسحرگاه‌ بہ‌نقل‌ازهمسرشهید #شهیدمحمدغفاری #یادشهداباصلوات 🌹 🌱✿⃟ @shohaday_110

#شهیدانه آسد روح الله سلطانی وقت هایی که بچه هاش تب می کردن تا صبح بیدار می موند و با دستمال خیس پاشویه شون می کرد. با بچه هاش نماز میخوند و بعد از نماز رو به اون ها می کرد و می گفت : اولین دعاتون شهادت من باشه:) #شادی_روحش_صلوات @shohaday_110

#شهیدانه ▫️همسر شهید تندگویان تعریف می کرد : هروقت داخل منزل كاری نداشت، از نوارهای قرآن كه تو خونه داشتیم، استفاده می‌كرد. من ندیدم وقت رو به بطالت طی كند. همیشه می‌‌گفت: «اگر امروزم با دیروزم یكی باشد، از غصه دق می‌كنم.» #شادی_روحش_صلوات @shohaday_110

#شهیدانه ▫️رفیق شهید مهدی حسین پور تعریف می کرد: وقتی تو کار بهمون فشار می‌اومد یا خسته می‌شدیم، بهمون می‌گفت: ثواب کار رو هدیه کنید به یکی از «اهل بیت(ع)»؛ اونوقت خستگی بهتون غلبه نمیکنه و شما بهش غلبه می‌کنید... #شادی_روحش_صلوات @shohaday_110