eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
67 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
محیط اطرافت را پاک کن - @Maddahionlin.mp3
3.92M
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎤حجت الاسلام مومنی 🌱محیط اطرافت را پاک کن🤔 ╭┅─────────┅╮ 🌺@shohaday_gommnam ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مولای خوبم - ما را خیال روی تو زنده می‌کند 💚 اللهم_عجل_لولیک_الفرج💚🤲
⚠️خانواده ها این سه روز مراقب فرزندانشان باشند... 🔹️ فرزندانشان درون اغتشاشات قرار نگیرند... 🔸️ نیروهای امنیتی تعداد زیادی اسلحه از منافقین ضبط کرده اند.. 🔴در میان اغتشاشات ممکن است افرادی اسلحه داشته باشند و به فرزندان شما شلیک کنند.. برای ادامه ی بیشتر به نیازمندند... ـــــــــــــــــــــــ
📣 🌹بزرگداشت سومین سالگرد شهادت مدافع امنیت "مرتضی ابراهیمی" 📆چارشنبه ۱۴۰۱/۰۸/۲۵ آبان ماه ⏰ساعت ۱۹:۳۰ 🗺، کهنز، حرم مطهر شهدای گمنام @shohaday_gommnam
🔹 -سلام.فکراتونو کردید😅؟ -تو همین نیم ساعت؟؟ -برای من که اندازه نیم قرن گذشت! نمیخوای یه نفر عاشقت باشه؟ دوستم نداری،نداشته باش! فدای سرت... ولی بذار من دوستت داشته باشم و دورت بگردم... لیلای من شو... قول میدم مجنون ترین مجنون بشم❣ -آقای کیانی من هنوز وقت نکردم حتی به پیشنهادتون فکر کنم!!😶 -میشه بگی عرشیا؟؟ میشه بهت بگم عشقم؟؟ همونجوری که تو رویام صدات میزنم.... -موقع صحبت پشت گوشی خیلی خوددار تر بودین!😳 -آخ.... قربون این ناز کردنت برم من...😍 هیچوقت نتونستم کسیو مثل تو دوست داشته باشم... مگه اعتراف به عشق گناهه؟؟ چقدر نیاز داشتم دوباره یکی باهام اینجوری صحبت کنه... مثل سعید... اشک از گوشه چشمام سر میخورد و تو آبشار موهام غرق میشد! -من خیلی خسته ام... میخوام بخوابم. شب بخیر! -ای جانم... کاش من به جات خسته بودم خانومی... باورم نمیشه دارم با تو صحبت میکنم ترنم... بخواب عشق من! تو مال منی،حتی اگر منو نخوای! شبت بخیر ترنمم... حرفاش دلمو قلقلک میداد! حتی از سعید هم قشنگ تر حرف میزد💕 به مغزم فشار آوردم تا قیافشو یادم بیارم... انگاری قیافشم از سعید خوشگل تر بود! یعنی عشق جدید سعید هم از من خوشگل تره؟؟ سعید که میگفت هیچ دختری به نازی من نمیرسه...😭 همیشه با خودم رو راست بودم... بدون اینکه بخوام با خودم لج کنم و مزخرف تحویل خودم بدم،بهش فکر کردم... به عرشیا به سعید سعید هرچند زباناً خیلی عاشقم بود ولی صداقت تو حرفای عرشیا خیلی بیشتر بود... نمیدونم! شایدم زبون باز تر بود! بی رودربایستی ازش بدم نیومد! حداقل یکی بود که سرگرمم کنه و حوصلم کمتر سر بره! هرچی بود از تنهایی بهتر بود! همه اینا بهونه بود، میخواستم به گوش سعید برسه تا فکرنکنه تونسته نابودم کنه!👿 نمیدونم،شایدم واقعاً عرشیا میتونست آرامش از دست رفتمو بهم برگردونه! سرم داشت میترکید. باید میخوابیدم! فردا جمعه بود و میتونستم هرچقدر که میخوام بهش فکر کنم! حوالی ساعت8بود که چشامو باز کردم. برای صبحونه که پایین رفتم، از دیدن مامان تعجب کردم😳 -سلام😳 -سلام صبح بخیر عزیزم ☺️ -صبح شماهم بخیر!چی شده این موقع روز خونه اید؟ -آره،یه قرار کاری داشتم که دو ساعت انداختمش عقب.گفتم امروز رو باهم صبحونه بخوریم😊 البته پدرت نتونست جلسشو کنسل کنه یا به تعویق بندازه.برای همین عذرخواهی کرد و رفت 😉 -خواهش میکنم😐 -چی میل داری دخترم؟ مربا،خامه،عسل؟؟ -شما زحمت نکشید خودم هرچی بخوام برمیدارم😄 -بسیارخب... ترنم جان باید باهات صحبت کنم! -بله،متوجه شدم که بی دلیل خونه نموندین.بفرمایید؟ -عزیزم نزدیک عیده و حتماً هممون دوست داریم مثل هرسال بریم مسافرت! ولی متاسفانه من و پدرت یه سفر کاری به خارج از کشور داریم و حدود ده روز اول سال رو نمیتونیم کنارت باشیم! البته اگر بخوای میتونی باهامون بیای! اگر هم دوست نداری میبریمت خونه ی مادربزرگت😊 -شما از کل سال فقط یه عید رو بودید،اونم دیگه نیستید؟؟😏 مشکلی نیست،من عادت کردم! جایی هم نمیرم.همین جا راحتم. با مرجان سعی میکنیم به خودمون خوش بگذرونیم😏 -یعنی تنها بمونی خونه؟؟ فکر نمیکنم پدرت قبول کنه! -مامان! من بزرگ شدم! بیست و یک سالمه! دیگه لازم نیست شما برام تعیین تکلیف کنید😕 -اینقدر تند نرو... آروم باش! با پدرت صحبت میکنم و نظرشو میپرسم و بهت میگم نتیجه رو. حالا هم برم تا دیرم نشده 😉 مراقب خودت باش عزیزم،خداحافظت👋 "محدثه افشاری" کپی ممنوع🚫 ادامه دارد.....🍃 https://eitaa.com/joinchat/895549494Ca7e7de8566
🔹 صبحونمو خوردم و به اتاق برگشتم. سه تماس از دست رفته از عرشیا داشتم📱 شماره مرجانو گرفتم، -الو مرجان -سلام...تو چرا اینقدر سحرخیزی دختر... اه... خودت نمیخوابی،نمیذاری منم بخوابم!😒 -باید باهات صحبت کنم.عرشیا رو یادته؟چندبار راجع بهش گفتم برات. -همون همکلاسی خوشگله زبان فرانسه؟😍 خب؟؟ ماجرای دیروز رو براش تعریف کردم. -جدی؟؟😂 چه پررو... ولی خوشم میاد از اینا که زود پسر خاله میشن😂 خیلی راحت میشه سرکارشون گذاشت😂 -نمیدونم. دودلم از یه طرف میگم از تنهایی که بهتره... از یه طرف میگم اینم یکی لنگه سعید...😒 از یه طرف نیاز دارم یکی کنارم باشه. نمیدونم انگار یچیزی گم کردم... حالم خوب نیست، خودت که میدونی! میگم شاید عرشیا بتونه امید به زندگی رو بهم برگردونه! -ولی بنظر من تو میخوای حال سعیدو بگیری😉 -نمیدونم... باور کن نمیدونم... -حالا هرچی که هست،امتحانش که ضرر نداره! 😈 دو روز باهاش بمون،خوشت اومد که اومده، نیومدم، میگی عرشیا جون هررریییی😁 -اره،راست میگی -فقط ترنم! جون مادرت انصافاً دوباره مثل قضیه سعید نکنی، بعد تموم کردن نتونم جمعت کنما😏 هرکاری میکنی عاشق نشو واقعاً به چشم سرگرمی نگاش کن! -آخه رابطه بدون عشق به چه درد میخوره؟؟ -فکر میکنی همه دوست دختر،دوست پسرا عاشق همن؟😏 اگر عاشقن چرا ته همه رابطه ها یا به خیانت میرسه یا به کثافت کاری؟؟ اگرم خوش شانس باشن ازدواج میکنن،بعد اون دوباره طلاق میگیرن😒 -پس اصلا برای چی باهم میمونن؟؟ -سرگرمی عزیزم؟ سر گر می!! مثل الانه تو،که حوصلت سر رفته😉 -اوهوم. باشه... -کی میای ببینمت؟ -امروز که فکرنکنم،شاید فردا پس فردا یه سر اومدم... -باشه، خودت بهتری؟؟ -بهتر؟؟😏 من فقط دارم نفس میکشم! همین! -اه اه...باز شروع کرد برو ترنم جان.برو حوصله ندارم،بای گلم👋 -مسخره.... رفتم سراغ دفترچم که دیشب میخواستم مثلا توش بنویسم اما با دیدن شماره عرشیا،فراموشم شده بود. نشستم پشت میز... ✍نوشتن مثل یه مسکنه!💉 وقتی نمیدونی چته، وقتی زندگیت پر از سوال شده، بشین بنویس، اینجوری راحت تر به جواب میرسی✅ نوشته های قبلیمو مرور کردم و رو هر کدوم که راجع به سعید بود،یه خط قرمز کشیدم....🚫 مرجان راست میگفت! دیگه نباید دل ببندم! مثل سعید که دل نبسته بود و خیلی راحت گذاشت و رفت...🚶♂ من باید دوباره سرپا میشدم💪 من چم شده بود؟؟ باید این مسئله رو حل میکردم✅ نوشتم و نوشتم و نوشتم... تو حال خودم بودم که عرشیا زنگ زد...📱 دل دل میکردم که جواب بدم یا نه... دستمو بردم سمت گوشی... -الو -سلام،صبح بخیر😊 بالاخره بیدار شدین؟؟☺️ -صبح شماهم بخیر،بله خیلی وقته... -عه پس چرا جوابمو ندادید😳 -عذرمیخوام، دستم بند بود -اهان،خواهش میکنم... خوبین؟دیشب خوب خوابیدین؟ -ممنونم،بله -چه جوابای کوتاه و سردی😅 فکراتونو کردین؟ -تا حدودی... -خب؟به چه نتیجه ای رسیدین؟ -من الان نمیتونم راجع به شما نظر بدم. چون تا الان فقط یک همکلاسی بودین برام و شناختی ازتون ندارم -خب این شناخت چطور به دست میاد؟؟ -فکرمیکنم یک رابطه کوتاه امتحانی -جدی؟؟؟؟؟؟😳 وای من که الان ذوق مرگ میشم که😅 چشم هرچی شما بگی... -خیلی جالبه😅 موقع صحبت میشم شما،خانم سمیعی موقع پیامک میشم،تو، ترنم،عشقم😂 -خب آخه یکم باحیام😅 خجالت میکشم. تازه اولشه خب😉 -بله... همه اول رابطه بهترین موجود روی زمین نشون میدن خودشونو😏 -تیکه میندازی؟؟ من همیشه بهترین میمونم برات... اونقدر که رابطه کوتاه امتحانیت،بشه یه رابطه ابدی عاشقانه💕 -بله بله....کافیه یکمم زبون باز باشن،دیگه بدتر....😆 -بیخیال همه اینا،مهم اینه که به خواستم رسیدم 😍 به رفیقام که قول دادم بهشون شیرینی بدم 🍰 -واقعاً؟ 😂 دیوونه😂 یه ساعتی باهم حرف زدیم. و قرار شد شام باهاش برم بیرون... "محدثه افشاری" کپی ممنوع🚫 ادامه دارد.....🍃 https://eitaa.com/joinchat/895549494Ca7e7de8566
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_صد_و_چهارم #ادامه_قسمت_قبل #ن
🥀شهید گمنام🥀: 🥀شهید گمنام🥀: 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 🌸🌸🌸 پس از عرض سلام خدمت برادر گرامی و عزیزم ماشاءالله محمدشاهی امیدوارم حالت خوب باشد و در پناه حق تعالی، معرفت الهی را کسب کرده باشی. ماشاءالله جانم، همان طوری که به عرضتان رساندم انسان باید حق تعالی را خوب بشناسد. وقتی که حق تعالی را شناخت دنبال اطاعت و بندگی او می رود. اما بعضی از ما خوب پروردگار را نشناختیم. با فکر خودمان اعمالی از ما سر می زند که اگر این اعمال را انجام دهیم به پروردگار نزدیک می شویم، ولی این طور نیست. بلکه هر لحظه از که این اعمال را انجام دهیم از حق تعالی دورتر می شویم. پس برادرم باید بیاییم و بسنجیم، اعمالی که ما از صبح تا شب و یا از شب تا صبح انجام می دهیم خوب وارسی کنیم. ماشاءالله، این چندین ساعت که در پیش تو بودم خیلی از دستت ناراحت شدم؛ چون کلی اخلاق تو فرق کرده! ماشاءالله خیلی عقب افتادی. بکوش، خودت را نجات بده. اگر باز تنبلی به خرج دهی، عقب تر می افتی. آن وقت است که آن طور که پروردگار (باید) به شما عنایت بکند نمی کند. آن وقت است که گرفتار نفس و شیاطین می شوی. 🔶ادامـــــه دارد...↩️ 🌹هدیه به روح پاکشون صلوات🌹 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖ @shohaday_gommnam ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖ 🥀شهید گمنام🥀: 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 🌸🌸🌸 ماشاءالله فکر کنم (علت این مشکل) در اثر برخورد با زنان است که معاشرت می‌کنی، و در اثر برخورد با برادرانی است که هنوز در دامن نفس غوطه‌ور هستند. وقتی به برادران هم سن خودت می‌رسی عوض اینکه یک چیزی یاد بگیری و یا یاد بدهی، همه‌اش در خنده‌های بیهوده و صحبت‌هایی که شما را سرگرم کند و حرف‌هایی که حجاب می‌آورد مشغول هستی! یا اینکه در تنهایی که هستی عوض اینکه به پروردگار قرب پیدا کنی با فکرهای بیهوده وقت خود را می‌گذرانی. ماشاءالله یک فکری کن. یک کمی به عقب برگرد. ببین وقتی در تهران پیش رفقا و دوستانت بودی چه عنایتها داشتی، چقدر در یاد پروردگار بودی. هر روز حداقل چیزی یاد می گرفتی و یا به کسی چیزی یاد می دادی. اما حالا نه! به جای اینکه وقتی با کسی هم صحبت می شوی و چیزی (برای گفتن) نداری سکوت کنی، مدام حرف می زنی، ماشاءالله، خیلی ناراحت می شوم که تو را این گونه ببینم. 🔶ادامـــــه دارد...↩️ 🌹هدیه به روح پاکشون صلوات🌹 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖ @shohaday_gommnam ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖
دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحب‌الزمان و دعـاے هفتـم صحیفہ سجـادیہ جہت اطاعت از رهبـرے :)🌸.. هـردوبـاهـم‌پنـج‌دقیقـہ‌هـم‌نمیشہ‌‌پس‌بخونـش😉🖐🏻 🌷
📸 حضور خانواده‌های شهدا در منزل شهید عجمیان 🔹جمعی از خانواده شهدا از جمله شیرودی، تجلایی، مهدی باکری، مهدی زین‌الدین، رستمی، ابراهیم هادی و شهدای مدافع حرم روح‌الله قربانی، میثم میردوستی در منزل شهید روح‌الله عجمیان حاضر شدند و با خانواده شهید دیدار کردند. 🔹در این دیدار خانواده شهیدان امنیت علی‌وردی و امیراحمدی نیز حاضر شدند. مادر آرمان علی‌وردی در این دیدار به مادر شهید عجمیان گفت: پسرهای ما عاقبت بخیر شدند و در راهی قدم گذاشتند که خودشان انتخاب کرده بودند. @shohaday_gommnam
🔺مادر شهیدان «خالقی‌پور» ملی‌پوشان فوتبال را بدرقه کرد و گفت: ▪️در مراسم بدرقه ملی‌پوشان بغضم گرفت.به چندین سال پیش برگشتم و یاد بدرقه فرزندانم به جبهه افتادم.این بازیکنان هم به عنوان سرباز کشورمان به جام جهانی می‌رفتند ⤵️⤵️⤵️⤵️ @shohaday_gommnam
نمایی از اعتصابات سراسری✌️✌️👏😅
🌸 امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد. رساله لقاء الله ص185 امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد. @shohaday_gommnam
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّماء ... باران ببارد و دلتنگ کسی باشی که سبب اتصال بین زمین و آسمان است ... اما به وسعتِ آسمان ، غریب است در زمین ... این روزهای زمین ، بارانی میخواهد از جنس تو تا با خود بشوید و بِبَرد همه‌ی آوارگی‌هایمان را ... یابن‌الحسن سکوت مرا غرق نور کن ما را قرین منت و لطف حضور کن گاهی گناه کنج دلم سبز می‌شود آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
🔹عصر دیروز یک نیروی مدافع امنیت توسط اغتشاشگران در بوکان به ضرب گلوله به شهادت رسید. سرهنگ پاسدار شهید رضا الماسی اهل شهرستان شاهین دژ می باشد.
شهادت سردار رضا الماسی را محضر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ،نایب برحقش حضرت امام خامنه ای ،مردم شهید پرور شهرستان شاهین دژ وخانواده محترم آن شهید والامقام تبریک و تسلیت عرض می نماییم. آن شاالله با شهدای کربلا محشور شوند. خانواده سردار شهید سید بیوک خلیلی @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا سلطان یا علی بن موسی الرضا استوری چهارشنبه های امام رضایی تقدیم نگاه پرمهر شما ❤️ بهترین دارایی انسان اندوخته های صدقه است.
enc_16624858501658242303117.mp3
1.8M
دلتنگم .. سنگ ِ رو یخ نکن منو ((:💔 - حضرت صد ُ بیست ُ هشت ..
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
دلتنگم .. سنگ ِ رو یخ نکن منو ((:💔 - حضرت صد ُ بیست ُ هشت .. #کربلا
ڪانـال مـداحـیـمـونہ روضـہ‌هـاومـداحـےهـاۍقـشـنـگــ ڪانـال‌اینجاسـت✨💔