eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
4هزار ویدیو
67 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1562379037(1).mp3
5.11M
تـنها‌رفیق‌بـی‌مثل‌ ومـدل‌حسین! :) 🚶🏾‍♂!
باز هم آمد شب جمعہ پریشانم حسین داغ دورے ازحرم افتاده‌برجانم حسین عکس‌شش‌گوشہ‌بےحدبردلم‌آتش‌زده از کرم آبے بریز بر قلب سوزانم حسین 🌙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ای کاش جهان برای ظهورتان بیتاب میشد ای کاش تمامی دل های دردمند و بیقرار، شما را از خدا می خواست ... ای کاش زمین و زمان، یکصدا دعای فرج می خواند ... ای کاش خدا شما را به ما بازرساند ... که غیر از حکومت عدل گستر شما امید نجاتی نیست ... 🌤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج🌤
🌿' . "سحر بود که دوست ابراهیم با من تماس گرفت وبا گریه گفت:الان بعداز سالها ابراهیم را در باغی بزرگ وبسیار زیبا دیدم.اوبه همراه همسرش در قصری زیبا حضور داشت.پرسیدم :آقا ابراهیم این جا کجاست ؟چه خبر است؟ابراهیم توصیف بهشت رابیان می دارد ومی گوید :این باغ بزرگ واین همسر را به ما داده اند. ان الله اشتری من المومنین أنفسهم وأموالهم بأن لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون ویقتلون وعدا علیه حقا فی التوراه والانجیل والقرآن ومن اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به وذلک هو الفوز العظیم. خداوند از مومنان ،جان ومالشان را خریداری کرده،که (دربرابرش)بهشت برای آنان باشد (به این گونه که دراه خدا پیکار می کنند ومی کشند وکشته می شوند این وعده حقی است بر او،که در تورات وانجیل وقرآن ذکر فرموده وچه کسی از خدا به عهدش وفادار تر است ؟!اکنون به داد وستدی که با خدا کرده اید، شادمان باشید واین است همان رستگاری وپیروزی بزرگ! (توبه /۱۱۱۝ )"
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
🥀 بسم رب الفاطمه علیه السلام🥀 🌺 فردا روز جمعه است برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا. 🎁هدیه به امام
الحمدالله با عنایت عزیزان یک ختم قرآن هم به پایان رسید. انشاالله هدیه بشه به روح شهدای بزرگوار و اموات عزیزمون.. همگی عزیزان حاجت روا بشید 🌺🌺🌺🌺🌺 التماس دعا
🌷🍃 بسم الله النور 🍃مهربانان سلام 🍃روز زیباتون بخیر 🍃روزتون با نورخدا روشن 🍃و نور خدا بر قلبتون جاری 🍃روزتون سرشار از 🍃انرژی‌های مثبت 🍃و اتفاق‌های بی‌نظیر 🍃و پر از خیر و برکت... 🍃
✍استاد فاطمی نیا : این همه در اینترنت و کتابها میگردی دنبال اینکه آقای قاضی چی گفته ، آقای بهجت چی گفته ، این همه این در و آن در میزنی ، چی شد آخر؟ تو هنوز جواب مادرت رو تلخ میدی!! میخوای بشی «سالک» بنده خدا؟ 💠: 🌷 @shohaday_gommnam
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🚨 هم‌اکنون؛ روایت دیدار و گفت‌وگوی جمعی از فعالان جهادی با رهبر انقلاب در قالب مستند غیررسمی۵ 📲 پخش در Farsi.khamenei.ir/live
آبروي کوچه ها این داستان شهید امنیت مرتضی ابراهیمی امشب ساعت 22:30 شبکه 5 سیما اطلاع رسانی شود
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
🥀شهید گمنام🥀: 🥀شهید گمنام🥀: 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_ص
🥀شهید گمنام🥀: 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 🌸🌸🌸 🍃ماشاءالله جان، قرآن زیاد بخوان. کتاب درسی‌ات را هم فراموش نکن. احترام برادرانت را داشته باش. احترام دوستانت را هم داشته باش. اشتباه می‌کنی به کسی از دوستانت سوءظن پیدا نمایی. تو باید همیشه و در هرجا خودت را کوچکتر احساس نمایی. 🌿درباره‌ی... باید بروی پیش او و اگر ببینی که در گمراهی است نجاتش بدهی، نه اینکه او را ترک نمایی. همین حالا ببین چقدر عقب افتادی. آیا با کسی که از اهل دنیاست هم صحبت می‌شوی؟ پس بکوش خودت را به همان مقام قبل برسانی ☘و ماشاءالله... صحبت‌های بالا را به عمل برسان. ان شاءالله موفق شوی و ان شاءالله شیطان که تو را اسیر کرده از دست او نجات یابی. پیری و جوانی چو شب و روز بر آید ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم بر لوح معاصی خط عذری نکشیدیم پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم ☝️(عمل کن به این دو خط شعر) 🍀والسلام علی من اتبع الهدی🍀 🌺برادر کوچکت، احمدعلی نیری🌺 🔶پایان این نامه❤️ 🌹هدیه به روح پاکشون صلوات🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 🌸🌸🌸 برای احمد آقا حکم استاد را داشت. از کسانی که از خرمن وجود آیت الله حق شناس خوشه ها چیدند. او قبل از انقلاب دیپلم گرفت. از لحاظ ایمان و اعتقاد از بقیه جلوتر بود. برای پیروزی انقلاب هر چه در توان داشت به کار بست. در شجاعت و قدرت فرماندهی نظیر نداشت. به خاطر همین از مسئولین حفاظت از امام (ره) شده بود. اوایل سال 85 راهی کردستان شد. تجربیات خوب نظامی کسب کرد. همان سال کشور اسلامی افغانستان مورد حمله روس ها قرار گرفت. محمدحسین از حضرت امام کسب اجازه کرد و با دوستان خود راهی هرات افغانستان شد. می گفت اسلام مرز نمی شناسد. باید به برادرانمان کمک کنیم. در منطقه هرات نیروهای افغان را منظم و آماده مبارزه با دشمن کرد. محمدحسین وقتی مشغول مبارزه با دشمنان اسلام بود به شهادت رسید. دوستانش نتوانستند پیکر او را به عقب منتقل کنند. از محمدحسین هیچ خبری نشد. او به جرگه ی شهدای بی مزار پیوست. 🔶پایان رمان🔶 🌹هدیه به روح پاکشون صلوات🌹 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖ @shohaday_gommnam ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖
دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحب‌الزمان و دعـاے هفتـم صحیفہ سجـادیہ جہت اطاعت از رهبـرے :)🌸.. هـردوبـاهـم‌پنـج‌دقیقـہ‌هـم‌نمیشہ‌‌پس‌بخونـش😉🖐🏻 🌷
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 مستند غیررسمی۵ 🏷 روایتی از دیدار برخی فعالان جهادی و گروه‌های خدمت‌رسانی به مناطق محروم با رهبر انقلاب اسلامی 📺 پخش از شبکه۳: جمعه ۲۷آبان، ساعت ۱۵ شبکه۱: جمعه ۲۷آبان، ساعت ۲۰ شبکه افق: شنبه ۲۸آبان، ساعت ۲۱ شبکه مستند: یک‌شنبه۲۹آبان، ساعت ۲۰ 📲 پخش همزمان از رسانه KHAMENEI.IR👇 Farsi.Khamenei.ir/Live
🔹 🚫حرفای مرجان رو هزاربار تو سرم مرور کردم.... یعنی چی؟؟؟ یعنی همه چی کشک؟؟😣 مرجان میگفت تا همین جاشم زیادی خودمو علاف دنیا کردم! میگفت باید سعی کنیم بهمون خوش بگذره وگرنه عاقبت هممون خودکشیه! هممون گرفتار یه معضلیم: ! سرم داشت میترکید... احساس میکردم هیچی نیستم... احساس میکردم تا الان دنیا منو گذاشته بود وسط و نگام میکرد و بهم میخندید... خدا.... گاهی برام سوال میشد که چرا منو آفریده... اما حالا فهمیده بودم کاملا بی دلیل‼️ اه... بازم بدنم داغ شد... داد میزدم... سیگار میکشیدم، قرص آرامبخش.... اما هیچ کدوم آرومم نمیکرد. حتی جواب عرشیا رو هم نمیدادم. قرصا کم کم اثر میکرد،احساس گیجی میکردم. رفتم رو تخت و دیگه هیچی نفهمیدم💤 صبح با صدای گوشیم چشامو باز کردم. مرجان بود -چه عجب!جواب دادی! از تو بعیده تا این ساعت خواب باشی! -سلام 😒 از تو هم بعیده این ساعت بیدار باشی! -حدسم درست بود! حرفای دیروزم زیادی روت اثر گذاشته!نه؟ -اصلا حوصله ندارم مرجان😒 -ترنم زنگ زدم بهت بگم زیادی به خودت سخت نگیر! کمکت میکنم توهم مثل خودم کمتر عذاب بکشی😉 -مرسی... ولی بذار چند روزی تو حال خودم باشم... بعدش هرکاری خواستی بکن... -اینقدر سخت نگیر ترنم... همین کارارو کردی که الان این شکلی شدی دیگه 😒 -مگه چه شکلی شدم؟ -هیچی بابا...😅 زیاد به خودت فشار نیار. فعلا با عرشیا مشغول باش، کم کم درستت میکنم خودم😉 -باشه،بای👋 تا قطع کردم،عرشیا زنگ زد. -الو ترنم😠 -سلام -سلام و... کجایی؟چرا از دیروز جوابمو نمیدی؟؟ -حالم خوب نبود عرشیا... معذرت میخوام... -همین؟؟میدونی از دیروز چی کشیدم...؟ تو که میدونی چقدر دوستت دارم لعنتی... برای چی باهام اینجوری میکنی؟؟😡 -چته تو؟؟؟😡 میگم حالم خوب نبود... یادت رفته انگار که هروقت بخوام میتونم این رابطه رو تموم کنم😠 برای چی هار شدی؟؟؟ -ترنم؟؟؟ داری با من حرف میزنیا...😢 ببخشید خب.مگه چی گفتم...تو که میدونی چقدر روت حساسم و دوستت دارم... باور کن کم مونده بود کارم به بیمارستان بکشم، اگه آدرس خونتونو داشتم تا به حال هزار بار اومده بودم اونجا😢 -پس چه بهتر که نداری... همون اول بهت گفتم حالم خوب نبود،واسه چی باز ادامه میدی؟😠 -ببخشید خانومم... معذرت... چرا حالت خوب نیست؟ عرشیا فدات شه... -لازم نکرده... 😒 -ترنم😭 بخدا دوستت دارم😭 با من اینجوری نکن.... داشت گریه میکرد😳 از تعجب زبونم بند اومده بود... -داری گریه میکنی؟؟؟ -چرا نمیفهمی؟ عشق میدونی چیه؟ مگه از سنگه دلت؟؟؟😭 بار اولم بود که گریه یه مردو میدیدم... -عرشیا معذرت میخوام ازت... باورکن از لحاظ روحی شرایط مناسبی نداشتم... میخوای الان پاشم بیام پیشت؟؟ -میای؟؟ 😢 -آره، کجا بیام؟آدرس بفرست... "محدثه افشاری" کپی ممنوع🚫 ادامه دارد.....🍃 https://eitaa.com/joinchat/895549494Ca7e7de8566
🔹 یچیز خوردم و راه افتادم سمت آدرسی که عرشیا فرستاده بود. زنگ خونه رو زدم و رفت تو. -سلام عشق من...خوش اومدی 😍 -سلام😊 خونه خودته؟؟ -نه پس خونه همسایمونه😂 البته الان دیگه خونه شماست😉 -بامزه منظورم اینه که تنها زندگی میکنی؟؟ -نه، فعلا با خیال تو زندگی میکنم تا روزی که افتخار بدی و اجازه بدی با خودت زندگی کنم😘 -لوس☺️ بغلم که میکرد،یاد سعید میفتادم... با این تفاوت که حالا فکر میکردم هیچ لذتی از بغل هیچ مردی حتی سعید نمیبرم... شاید حتی الان جای عرشیا هم سعید نشسته بود،همینقدر نسبت به صحبت کردن باهاش بی میل بودم😒 مرجان راست میگفت... هرچی بیشتر به حرفاش فکر میکردم،بیشتر باورش میکردم... سعی کردم فکرمو با عرشیا مشغول کنم تا این افکار بیشتر از این آزارم نده... ناهارو با عرشیا بودم و اصرارش رو برای شام قبول نکردم. یکم فاصله خونش با خونمون دور بود، نمیخواستم فکر کنم❌ میخواستم مغزم مشغول باشه، آهنگو پلی کردم و صداشو بردم بالا🔊 داشتم نزدیک چهارراه میشدم، کم مونده بود چراغ قرمز بشه، سرعتمو زیاد کردم که پشت چراغ نمونم،اما تا برسم قرمز شد😒 اونم نه یه دقیقه،دو دقیقه!! حدود هزار ثانیه😠 کلافه دستمو کوبیدم رو فرمون و سرمو گذاشتم رو دستم و چشامو بستم... چندثانیه گذشته بود که یکی زد به شیشه ماشین! سرمو بلند کردم و یه دختر 16-17ساله رو پشت شیشه دیدم، شیشه رو دادم پایین و گفتم -بله؟ با یه لهجه ی خاصی صحبت میکرد... -خانوم خواهش میکنم یه دسته از این گلا بخرید😢 از صبح دشت نکردم، فقط یه دسته... مات نگاش کردم... با اینکه قبلاً هم از این دست فروشا زیاد دیده بودم،اما انگار بار اولم بود که میدیدم!! -چند سالته؟ -هیفده سالمه خانوم.خواهش میکنم. بخر بذار دست پر برم خونه، وگرنه بابام تا صبح کتکم میزنه و دیگه نمیذاره کار کنم😢 -خب کار نکن! اون که خیلی بهتر از وضع الانته!! -نه! آخه کار نکنم،بابام شوهرم میده به یه مرده که حتی از خودشم پیر تره😰 بخر خانوم... خواهش میکنم...😢 چقدر صورتش مظلوم بود... -چنده؟؟ -دسته ای پنج تومن☹️ -چند دسته داری؟؟ -ده تا! -همشو بده... دو تا تراول پنجاهی از کیفم درآوردم و دادم دستش... -خانوم این خیلیه،یکیش کافیه! -یکیشو بده بابات،اون یکی هم برای خودت... -خانوم خدا خیرت بده.خیر از جوونیت ببینی... اینو گفت و بدو بدو از ماشین دور شد... ❗️ همینجور که رفتنشو نگاه میکردم یه قطره اشک از چشمم افتاد و رو صورتم سرسره بازی کرد و تو شالم فرو رفت... "محدثه افشاری" کپی ممنوع🚫 ادامه دارد.....🍃 https://eitaa.com/joinchat/895549494Ca7e7de8566
اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج
اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقا جان من..🤚 گر بیارند کلیدِ همه درهای بهشت جانِ عاشق به تماشاگهِ رضوان نرود صفتِ عاشقِ صادق به درستیِ آنست که گَرش سر برود از سرِ پیمان نرود… ⤵️⤵️⤵️⤵️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220802-WA0033.mp3
6.12M
چقدر خوبه این ...!👌 دنیا به ما نمیاد به غیر نوکریِ بچه های زهرا سلام‌الله‌علیها 💙 @shohaday_gommnam
ایـنجآمعدنِ‌عـکس‌هاےِاین‌مدلیھ🤩♥️؛ ازاستورےهاش‌نـگم‌براتـون‌ن‌ن‌ن😏😃! [ https://eitaa.com/joinchat/3277717555Cfd81cd49e3 ] [ https://eitaa.com/joinchat/3277717555Cfd81cd49e3 ] نیاےنصـفِ‌عمرت‌بھ‌فنـاست😱🤯"