📗#نهج_البلاغه
#امام_علی علیه السلام :
هَلَكَ خُزّانُ الأموالِ و هُم أحياءٌ، و العُلَماءُ باقونَ ما بَقِيَ الدَّهرُ، أعيانُهُم مَفقودَةٌ، و أمثالُهُم فِي القُلوبِ مَوجودَةٌ .
☑️ مال اندوزان، با آن كه زندهاند، مُردهاند و اهل علم، تا دنيا هست زندهاند. پيكرهايشان از ميان مىرود، امّا يادشان در دلها هست.
📘الحكمة ۱۴۷.
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
🌹شهدا، رفقای با معرفت!
✨مسئولان اردوگاه چند ساعت پیش از پخش غذا آمار زائرین را میدادند تا فرصتی برای پخت غذا داشته باشیم.
یک بار نزدیک ظهر بود که یک اتوبوس به آمارمان اضافه شد. نمیدانستیم باید چه کار کنیم؟ غذا کم بود.
🍀 سید بدون هیچ استرسی یک پارچه سبز پرچم #سید_الشهدا (علیهالسلام) را روی دیگ کشید و به بچههای خادم گفت، «بچهها بیایید دور دیگ غذا جمع بشوید و هرکدام برای یک شهید نیت کنید.»
💚 سپس ذکر صلوات گرفت و یک توسل کوچک نیز به حضرت زهرا (سلامالله) پیدا کرد.
پرچم را از روی دیگ برداشت و یاعلی گفت و مشغول تقسیم غذای زائرین شدیم.
🌿 برای ما خیلی عجیب بود، نه تنها غذا کم نیامد، مقداری هم غذا باقی مانده بود. همه حسابی غذا خوردند؟!
سید خیلی خوشحال بود.
♥️آنجا بود که فهمیدیم، چقدر سید با شهدا رفیق است و شهدا نیز حسابی هوایمان را دارند.
مدافع حرم
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
@shohaday_gommnam
•ڪاڹاݪ شھداےگمناݦ•🇵🇸
#شهید_عباس_دانشگر #راستی_دردهایم_کو ؟ 49 دو سه روزی که در مشهدیم مثل باد میگذرد و راهی سمنان م
#شهید_عباس_دانشگر
#راستی_دردهایم_کو ؟ 50
چند روزی از عید گذشته، دستهجمعی با برادرها و همسرهایشان میرویم به ورامین، پیش مادربزرگ. چه زود گذشت این عید! تمام فکر و ذکرِ این روزهایم رفتن است. آنها که میدانند سفرم نزدیک است، دلواپساند و گهگاه دلواپسیشان را ابراز میکنند. دوست ندارم، این نگرانیها به مادر و پدرم و فاطمه برسد. بابا یکی دو باری خواست سر صحبت را باز کند؛ هربار از زمانِ رفتن میپرسد و میداند که خودم هم منتظر خبرم.
یکی از روزهای عید، رفتیم به عیددیدنی؛ خانه خواهرم. آقاهادی، شوهرخواهرم، پا پِی شده بود که برای چه میخواهی به سوریه بروی؟ برایش توضیح دادم که نیروهای رزمنده نیاز به آموزش دارند؛ من هم که دوره کارشناسی و مربیگری جنگافزار را گذراندهام؛ میخواهم این تخصص را به نیروهای سوری آموزش بدهم تا برای جنگ با دشمنانِ امنیت منطقه آمادهتر باشند.
اگر در سوریه با آنها نجنگیم، دیر یا زود باید نزدیک مرزهای خودمان با آنها روبرو شویم. از همه اینها گذشته، به عنوان یک انسان، در برابر مردمی که بیپناه ماندهاند، احساس مسئولیت میکنم. این، یک مسئولیت دینی هم هست. نمیشود بیش از این دست روی دست بگذاریم و فقط نظارهگر جنگ در سوریه باشیم. من نمیخواهم تماشاچی باشم! مثل تماشاچی مسابقههای فوتبال که هرازچندی، تشویقی هم بکنم، و در نهایت هیچ!....
ادامه دارد
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
─┅─🍃🌺🍃─┅─
@shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 فاطمه خادم خود هدیه به زینب کرده...
▪️حال و هوای خانه پدری شهید سعید کریمی از خادمان افتخاری حرم مطهر که بر اثر حمله رژیم صهیونیستی در شهر دمشق به شهادت رسید.
🌹مدافع حرم حضرتزینب سلاماللهعلیها و خادم افتخاری حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها
#شهیدسعیدکریمی
#پاسخ_سخت
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
#سبک_زندگی_شهدا
🔘 فراموش نمیکنم یکبار زمستون
خیلی سردی بود و در حال برگشت
به سمت خونه بودیم.
پیرمردی مشغول گدایی بود و از سرما میلرزید. تا دیدش فورا کاپشن گرون قیمتشو درآورد
و به اون پیرمرد داد !
بعدم یه دسته اسکناس بهش داد!
پیرمرد که از خوشحالی نمیدونست چی بگه ، مرتب میگفت:
☑️ جوون خدا عاقبتت رو بخیر کنه.
آخرم عاقبت بخیرشد
#شهید_شاهرخ_ضرغام
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@shohaday_gommnam
🔰 علامه_مصباح_یزدی:
⭕️ اگر قرار است #حکومت_اسلامی، احکام اسلام را رعایت نکند، پس چرا مردم صدها هزار #شهید دادند،
🚫 شاه هم که همین رویه را داشت،
می گفت هر کس می خواهد #حجاب داشته باشد هر کس نمی خواهد نداشته باشد.۷۹/۶/۲۹
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
D1737765T16018544(Web).mp3
20.12M
#کتاب_صوتی 🎧
📕گنجشکهایبابا
فصل ❻
#شهیدمرتضیکریمیشالّی
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
┄┅═✧❁💕🕊❁✧═┅┄
فصل 5👇🏻
https://eitaa.com/shohaday_gommnam/27474
💚 رهبر نوجوان
رهبر معظم انقلاب
#امام_خامنه_ای
🔸...زندگی کوتاه این بنده ی شایسته ی خدا به #جهاد با کفر و طغیان گذشت ..
و درسالهایی کوتاه ،جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد.
#میلاد_امام_جواد علیه السلام
اللهمعجللولیکالفرج
═•ஜ🍃🌼🍃ஜ•═
@shohaday_gommnam
✨﷽✨
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 #دعـــــــــــایفـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠#دعــایســـلامتیامــامزمــــان(عجلالله)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
#اللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجُ
@shohaday_gommnam
•ڪاڹاݪ شھداےگمناݦ•🇵🇸
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 🌹🌹 داخل حیاط،کنار باغچه،تازه چانه ی هردویمان گرم شده بود.از همه
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی
🌹🌹
چون آزمایش ما یک ماه بیشتر اعتبار نداشت،حمید دلواپس و نگران بود که این به تأخیر افتادن ها من را ناراحت کند.پیام داد؛عزیزم!تو دلت دریاست.یه وقت ناراحت نشی.خیلی زود جور می کنم میریم برای عقد.همان موقع تقویم را نگاه کردم و به حمید پیام دادم:روز دهم آبان،میلاد امام هادی ع هستش.نظرت چیه این روز عقد کنیم؟حمید بلافاصله جواب داد:عالیه.همین الآن با پدرومادرم صحبت می کنم که قطعی کنیم.
روز پنجشنبه مشغول اتو کردن لباس هایم بودم که زنگ خانه به صدا درآمد.لحظاتی بعد مادرم به اتاق آمد و گفت:حمید پشت دره.می خواد بره هیئت،برای همین بالا نیومد. مثل اینکه باهات کار داره. چادر سرم کردم و با یک لیوان شربت به حیاط رفتم.
زیر درخت انجیر ایستاده بود.تا من را دید به سمتم آمد.بعد از سلام و احوال پرسی ،لیوان شربت را به او دادم.وقتی شربت را خورد،تشکر کرد و گفت:الهی بری کربلا.بعد در حالی که یک کیسه به دستم می داد،گفت:مامان برات ویژه گردو فرستاده.تشکر کردم و پرسیدم:برای عقد کاری کردی؟سری تکان داد و گفت:امروز رفتم محضر،قطعی برای دهم آبان نوبت گرفتم.گفتم حالا چرا بالا نمیای؟گفت:می خوام برم هیئت. می دونی که طبق روال هرهفته،پنجشنبه ها برنامه داریم.بعد هم در حالی که این پا و آن پا می کرد گفت:فرزانه یه چیزی بگم،نه نمیگی؟با تعجب پرسیدم:چی شده حمید،اتفاقی افتاده؟گفت:میشه یه تُک پا باهم بریم هیئت؟باور کن کسایی که اونجا میان خیلی صمیمی و مهربونن.الان هم ماشین رفیقم بهرام رو گرفتم که با هم بریم.تو یه بار بیا،اگه خوشت نیومد دیگه من چیزی نمی گم.
قبلا هم یکی،دوبار وقتی حمید می خواست هیئت برود،اصرار داشت همراهیش کنم،اما من خجالت می کشیدم و هر بار به بهانه ای از زیر بار هیئت رفتن فرار می کردم.از تعریف هایی که حمید می کرد احساس می کردم جو هیئتشان خیلی خودمانی باشد و من آنجا در بین بقیه غریبه باشم.
این بار که حرف هیئت را پیش کشید .نخواستم بیشتر از این رویش را زمین بیندازم و راهی هیئت شدم.با این حال برایم سخت بود .چون کسی را آنجا نمی شناختم.حتی وسط راه گفتم:حمید!منو برگردون،خودت برو زود بیا.اما حمید عزمش را جزم کرده بود و هرطور شده من را با خودش ببرد.اول مراسم احساس غریبگی می کردم و یک گوشه نشسته بودم،ولی رفتار کسانی که داخل هیئت بودند باعث شد خودم را از آن ها ببینم.
با آن که کسی را نمی شناختم،کم کم با همه خانم های مجلس دوست شدم.فضای خیلی خوبی بود.جمع دوستانه و صمیمی ای داشتند.
فردای آن روز دانشگاه کلاس داشتم.بعد از کلاس،حمید طبق معمول با موتور دنبالم آمده بود،ولی این بار یک دسته گل قشنگ هم در دست داشت.گل ها از دور در آفتاب رو به غروب پاییزی برق می زدند.بعد از یک خوش و بش حسابی،گل را به من داد.تشکر کردم و در حالی که گل ها را بو می کردم،پرسیدم:ممنون حمید جان،خیلی خوشحال شدم.مناسبت این دسته گل به این قشنگی چیه؟
گفت:این گل ها که قابلتو نداره،اما از اونجا که این هفته قبول کردی بیای هیئت،برای تشکر این دسته گل رو برات گرفتم😍.از خدا که پنهان نیست،نیت من از رفتن به هیئت فقط این بود که حمید دست از سرم بردارد،ولی همین رفتار باعث شد آن شب برای همیشه در ذهنم ماندگار شود و از آن به بعد من هم مانند حمید پای ثابت هیئت،((خیمه العباس))شوم.حمید خیلی های دیگر را با همین رفتار و منش هیئتی کرده بود.
#کتاب_یادت_باشد
#قسمت_سی_ام
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه 272
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
272-nahl-ar-parhizgar.mp3
1.06M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️سلام بر تو،
در لحظه لحظههای شب فراق و در دمادم روزگار ظهور
✨ السلام علیک فی آناء لیلِک و أطرافِ نهارک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ روز هفتم چلّه #زیارت_آل_یس به نیّت فرج (سهشنبه)
⏳ ۳۳ روز مانده به نیمه شعبان
#امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
سلام امام زمانم
السَّلاَمُ عَلَى مُفَرِّجِ اَلْكُرُبَاتِ ...
سلام بر تو ای مولایی که آخرین امید درماندگان ، به دستان گره گشای توست ...
سلام بر تو و بر روزی که گره از کار عالم باز خواهی کرد ...
مولای من !
محراب لحظههای دعايت چه ديدنیست
قرآن بخوان چقدر صدايت شنيدنیست
آقا بگو قرار شما با خدا كی است
آيا حيات ما به زمانت رسيدنیست ...
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
#او_منتظر_است
🌹زیارتنامہ شهــــــــــدا
✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
✨السلامعلیڪیاانصار رسولالله
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#شهیدمحمودصدیقیراد
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ بر نابكاران خشم گير!
📗#نهجالبلاغه
▫️من شَنىءَ الفاسقين و غضب لله، غضب الله له و ارضاه يوم القيامه .
💢 هر كه با نابكاران دشمنى ورزد و براى خدا خشم گيرد، خداوند به خاطر او خشم گيرد و روز قيامت خشنودش گرداند.
📘#حکمت_31
#شهیدبهشتی 🎤
اللهمعجللولیکالفرج
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@shohaday_gommnam
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سخن شهید:
بهش گفتم:
💍دوست داری ازدواج کنی؟!
گفت: آره ولی ازش گذشتم😅...
تعجب کردم! گفتم یعنی چی؟
💫گفت: من دوست دارم شهید بشم
و دوست دارم با شهادتم باعث بصیرت جوانان بشم.
❗️پس چطوری میتونم ازدواج کنم
درحالیکه پیغامم به جوانان اینه...
ماکه از حلالش گذشتیم ...
شما از حرامش بگذرید!
#شهیدابراهیممحمدشهاب
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
•ڪاڹاݪ شھداےگمناݦ•🇵🇸
#شهید_عباس_دانشگر #راستی_دردهایم_کو ؟ 50 چند روزی از عید گذشته، دستهجمعی با برادرها و همسرهای
#شهید_عباس_دانشگر
#راستی_دردهایم_کو ؟ 51
نوروز ۹۵، اوقات خوشی بود که به سرعت گذشت. تعطیلات که به پایان میرسد، ضرباهنگ زمان تندتر میشود. برنامههای کاری و برنامههای مربوط به سفر، پرتراکمتر شدهاند. با این وجود، سهم با فاطمه بودن را از روزهایم میگیرم. گهگاه میروم دنبالش که با ماشین عمو در شهر دوری بزنیم؛ مثل همین روزهای اواسط فروردین. سرِ راه باز هم گُل میگیرم. میخواهم کمی مفصلتر از آنچه که تا الان شنیده، درباره رفتنم با او صحبت کنم. قلبم تندتر از همیشه میزند. دوریِ احتمالی، باعث میشود آدم قدر لحظههای با هم بودن را بیشتر بداند. و دوری، همیشه محتمل است! گل را که میسپارم به فاطمه، گل لبخند هم مینشیند روی صورتش. مادر فاطمه گلها💐 را که توی دستِ دخترش میبیند، انگار تصویر همه گل خریدنهایم میآید جلوی چشمهاش:
-این گُلا گرونه! فکر زندگیتون باشید، پولها رو باید جای دیگهای خرج کنید. این گلا هم که چند روز دیگه خشک میشن...
من هم فرصت را مناسب میبینم که به معشوق، ابراز ارادتی بکنم:
-ارزشش رو داره که یه لبخند روی صورت همسرم ببینم...
ادامه دارد
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
─┅─🍃🌺🍃─┅─
@shohaday_gommnam