eitaa logo
شهدای هویزه
5.3هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
709 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 | 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔻 حکم آنچه تو گویی... 🔺 از پرسیدند هنگام حمله به خانه حضرت زهرا و اميرالمؤمنين (علیهم السلام) چه کار کردی؟ ما مأمور به سکوت بودیم، ولی دست به قبضه شمشیر و چشم در چشم علی علیه السلام منتظر اشاره بودم... 🔸 فردا هرصدایی که از حسینیه امام خمینی (رحمت الله) بیرون بیاد؛ صدای ماست نه یک قدم جلوتر! نه یک قدم عقب تر ... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 | ❗️ خودت را در این عالم خرج چیزی کن که از تو بالاتر باشد! * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔺 خادمان مشغول کارند... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📌 | 🔺 رئیس پلیس آگاهی کشور: 🔻 هویزه حس و حال معنوی خاصی به زائر می دهد و اگرچه قیاس مع الفارق است، اما انسان خودش را در جایگاهی تصور می کند که قبلا شهدا قرار گرفته اند. این مکان، آدم را به یاد خودش می آورد؛ در خودش فرو می برد و به محاسبه با خود وامی دارد که الان من چه وظیفه ای در قبال این شهدا دارم؟ این شهدا برای چه به اینجا آمدند؟ برای مادیات که اصلا در کار نبود؟! ... ⬅️ مشروح گفت و گوی خبرنگار ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه با «سردار سرتیپ محمد قنبری» را در پست بعد بخوانید:⬇️ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📌 #گزیده_گپ | 🔺 رئیس پلیس آگاهی کشور: 🔻 هویزه حس و حال معنوی خاصی به زائر می دهد و اگرچه قیاس مع ال
📻 | 🔺 رئیس پلیس آگاهی کشور: 🔻 بی اغراق، هویزه قطعه ای از کربلاست // بابت فضایی که در هویزه ایجاد کردید به شما تبریک می گویم 🔸 سردار سرتیپ محمد قنبری؛ رئیس پلیس آگاهی کشور در گفت و گو با خبرنگار ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه، الگوگیری و ادامه دهنده راه شهدا بودن را وظیفه همه زائران شهدا دانست و گفت: اگر بگوییم هویزه قطعه ای از کربلاست، اغراق نکرده ایم؛ زیرا در این مکان مقدس برای حراست از دین و وطن، خون های پاکی با ایمان راسخ و اطلاع کامل ریخته شده است و افراد مقدسی در راه مقدس دین، مظلومانه به شهادت رسیده اند. 🔸 وی با بیان اینکه باید قدردان حضور در این مناطق و امانتداران خوبی برای عزیزان سفرکرده در جوار حق آرمیده باشیم، افزود: هویزه حس و حال معنوی خاصی به زائر می دهد و اگرچه قیاس مع الفارق است، اما انسان خودش را در جایگاهی تصور می کند که قبلا شهدا قرار گرفته اند. این مکان، آدم را به یاد خودش می آورد؛ در خودش فرو می برد و به محاسبه با خود وامی دارد که الان من چه وظیفه ای در قبال این شهدا دارم؟ این شهدا برای چه به اینجا آمدند؟ برای مادیات که اصلا در کار نبود؟! چگونه مقاومت کردند که خون پاک شان حصاری برای امنیت جمهوری اسلامی ایجاد کرده است؟ 🔺 پیروی از اصول دفاع مقدس، پیروزمان می کند 🔸 سردار قنبری برگزاری دوره آموزشی دانشجویان پلیس در مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس را مقابله مستقیم با هجوم فرهنگی و جهاد با دشمن دانست و اظهار داشت: امروز دشمن با صرف هزینه های سنگین تمام توانش را به کار گرفته تا ما دفاع مقدس را فراموش کنیم و جوانان، مبانی آن را زیر سؤال ببرند. برگزاری این دورها و حضور در این مکان ها ما را به آن روزها می برد و اصول حاکم بر آن زمان را یادآورمان می شود. بی شک امروز هم اگر از اصولی که رزمندگان را پیروز کرد و دشمن را به عقب برد، پیروی کنیم، پیروزیم. 🔸 وی با بیان اینکه دفاع مقدس را به عنوان یک منبع پرارزش و غنی نباید فراموش کرد، ادامه داد: اگر می خواهیم جوانان مان مانند جوانانی که امروز در کنار مزارشان هستیم، آینده را بسازند؛ اسلام را مستحکم تر معرفی کنند و زمینه را برای ظهور آقا امام زمان (عجل الله فرجه) مهیا نمایند، باید به دفاع مقدس عمیق نگاه کنیم و با تدبر دقیق از مواهب آن بهره مند شویم. 🔺 سربازی که بعد از خدمت هم از جبهه دل نکند 🔸 رئیس پلیس آگاهی فراجا در ادامه با بیان اینکه ما از ابتدای جوانی در جنگ بودیم و هنوز هم به شکلی دیگر جهاد را ادامه می دهیم و خدمت در راه امنیت کشور را توفیق می دانیم؛ به بیان خاطره ای از روزهای دفاع مقدس پرداخت و گفت: در منطقه «عین خوش» به ارتش مأمور شده بودم. آنجا سرباز متدینی داشتیم که با اینکه خدمتش تمام شده بود، از هر فرصتی برای همراهی با رزمندگان اسلام استفاده می کرد و می گفت دلم برای بچه ها تنگ شده است. خودتان می دانید که سربازها معمولا برای ترخیص، لحظه شماری می کنند و حتی یک روز هم برایشان با اهمیت است، ولی فضای دفاع مقدس روحیه این جوان را جوری ساخته بود که نمی توانست دل بکند. در نهایت هم آن قدر آمد و رفت تا در عملیات «کربلای یک» مهران همراه 17 عزیز دیگر به فیض شهادت نائل آمد. چنین روحیه هایی نیاز امروز ماست. 🔸 سردار قنبری با قدردانی از تلاش اداره کنندگان یادمان، ابراز داشت: خدا به شما قوت بدهد؛ ان شاءالله خون شهدا حامی و یاریگر شما باشد و بهره معنوی این کار مقدس را ببرید. دشمن، عملیات آفندی خودش را بر ذهن جوانان ما متمرکز کرده است، شما دارید جهاد می کنید؛ اینکه جوانان را به این سمت بکشانیم؛ با مفاهیم دینی و پیشینه انقلاب آشنا کنیم، جهادی است که دشمن را در رسیدن به اهدافش ناکام می کند. یک روز رزمندگان ما در هویزه با اندک سلاحی که داشتند مقاومت کردند و به شهادت رسیدند و حالا ما باید سلاح فرهنگی تبیین به دست بگیریم و میدان را خالی نکنیم. این رسالت خیلی بزرگی است. 🔺 به توسعه، تجهیز و ترویج یادمان ها اقدام کنید 🔸 این مقام عالیرتبه انتظامی کشور در خاتمه از مسوولان خواست به توسعه، تجهیز و ترویج یادمان های دفاع مقدس با استفاده از جذابیت های خاص اقدام نمایند. 🔸 رئیس پلیس آگاهی کشور گفت: باید آن قدر جذابیت ایجاد کنیم که جوانان به محض ورود، منقلب شوند؛ همانگونه که جبهه های جنگ ما این کار را کرد و رزمندگان عارفانی شدند که خیلی از بزرگان به حالشان غبطه خوردند. من بابت فضایی که در هویزه ایجاد کردید به شما تبریک می گویم، ولی برای تداوم و استمرارش باید فکر علمی داشته باشید. انتهای پیام./ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🖼 | 🔻 همانا خداوند کار خود را محقق می سازد... אלוהים בוודאי יבצע את עבודתו. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📔 #گزارش_به_خاک_هویزه (11) | خاطرات سردار یونس شریفی 🔺 روایتی خواندنی از نخستین روزهای تهاجم دشمن ب
📔 (12) | خاطرات سردار یونس شریفی 🔺 روایتی خواندنی از نخستین روزهای تهاجم دشمن بعثی ✍️ حدود ۵۰۰ متر با فرمانداری فاصله داشتم. به حسن گفتم برویم به طرف فرمانداری. حسن گفت: برویم آنجا چه کار بکنیم؟ آنجا پر از عراقی است. گفتم: اگر یک نارنجک داخل فرمانداری بیندازیم و آنجا را منفجر کنیم، کل مردم سوسنگرد به حرکت در می آیند. 🔹 از منزل عمه ام به طرف فرمانداری به راه افتادیم. همین طور که می رفتم، مردی کنار در خانه اش ایستاده بود. او هم بدون آنکه من و حسن را بشناسد به دنبال ما به طرف فرمانداری به راه افتاد. همسر آن مرد به دنبالش دوید و گفت داری کجا می‌روی مرد؟ -دارم می‌روم فرمانداری. این را به عربی به زنش گفت. زن با فریاد گفت: نرو! اما شوهرش بی اعتنا گفت: می روم! زن به طرف شوهرش دوید و آستینش را چسبید. شوهرش با خشونت زن را به روی زمین پرت کرد و گفت: باید بروم. 🔹 این را گفت و به دنبال ما روانه شد. قبل از ما چند نفری به طرف فرمانداری به راه افتاده بودند. در میان جمعیتی که به طرف فرمانداری حرکت می‌کردند سه چهار نفر زن هم به چشم می خوردند. زن و مرد سوسنگردی بدون طرح قبلی و در یک حرکت خودجوش داشتند به فرمانداری و محل اصلی استقرار عراقی ها نزدیک می شدند. همین طور که جلوتر می‌رفتیم عده ای زن و مرد دیگر هم به ما پیوستند. 🔹 نمی‌دانم چرا ناخودآگاه یاد تظاهرات روزهای انقلاب افتادم. وقتی چند زن را دیدم که با چهره برافروخته با ما حرکت می‌کنند، نمی‌دانم چرا نگران شدم. با خودم فکر کردم اگر با عراقی ها درگیر بشویم، ممکن است به زن ها آسیب جدی برسد. اما زن ها مثل ما مردها داشتند خود را به فرمانداری و عراقی‌ها نزدیک و نزدیک تر می کردند. 🔹 هنوز ۲۰۰ متر حرکت نکرده بودیم که جمعیتی حدود ۴۰ نفر جمع بودند. از این عده شاید نصفشان زن بودند. جمعیت مصمم در سکوت، راه پیمایی کوچک و خودجوشی علیه حضور اشغالگران عراقی به راه انداخته بود. 🔹 وقتی نگاه کردم دیدم در دست برخی از زنان و مردان سوسنگردی گرز و چماق است. من در جیب خودم سه نارنجک داشتم. هر چقدر به عراقی ها نزدیک می‌شدیم، چهره های زن ها و مردها برافروخته تر می‌شد. بعضی‌ها که کنجکاو شده بودند در کنارمان حرکت می کردند و مردد بودند که آیا به ما بپیوندند یا نه. شور وصف ناپذیری بر ما حاکم شده بود. یقین داشتم چند دقیقه دیگر عراقی ها به سوی ما رگبار خواهند بست و من خودم را آماده کرده بودم که بلافاصله بـه طرف دشمن نارنجک پرتاب کنم. 🔹 در چنین افکاری بودم که ناگهان خودم را جلو در فرمانداری سوسنگرد دیدم. حدود ۴۰، ۵۰ نفر زن و مرد نیز اطرافمان بودند. جلو در فرمانداری چند ماشین نظامی دشمن پارک کرده بود. در فرمانداری سوسنگرد بسته بود. ناگهان شلیک صدای مرگ بر صدام مردم بلند شد که از ته دل فریاد می زدند. من و حسن نیز با تمام قدرتمان این شعار را تکرار کردیم و چند بار بلند فریاد زدیم:«الموت لصدام» 🔹 وقتی این شعار را می‌دادم در جیب دشداشه ام نارنجک هایم را در مشت می‌فشردم و منتظر فرصتی بودم تا ضامن نارنجک ها را بکشم و آنها را به طرف ماشین‌های دشمن و محل فرمانداری پرتاب کنم. زنها نیز چماق های در دستشان را محکم می‌فشردند. 🔹 مردم با صدای بلند و به عربی مرگ بر صدام می‌گفتند وقتی صداى «الموت لصدام» جمعیت بلند شد، مردمِ منتظرِ سوسنگردی در یک چشم به هم زدن به طرف فرمانداری هجوم آوردند. چیزی حدود صد نفر خود را به فرمانداری رسانده بودند و مرگ بر صدام می گفتند. حسن مرتب به من هشدار می‌داد و زیر لب به عربی می‌گفت: يونس مواظب باش... يونس مواظب باش...! ⬅️ ادامه دارد... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔸 بیش از هزار و 580 زائر از استان های: همدان، لرستان، خوزستان، تهران، اصفهان و گلستان امروز مهمان شهدای مظلوم کربلای هویزه بودند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh