«شهدا امامزادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه اهلِ یقین است.» پنجشنبه است و یاد شهدا با اهدای فاتحه ای یادشان کنیم. #حسین_خوشنویسان #کربلای_هویزه *به کانال شهدای هویزه بپیوندید @shohaday_hoveizeh

🔺به نیابت از رفیق شهیدم... #شهدا #ایران_قوی #عکس_نوشت #شهدای_هویزه #حسین_خوشنویسان * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

#سفارش_میکنم: 🌷 دانشجوی جهادگر شهید #حسین_خوشنویسان ▫️ تولد: 14 بهمن 1334 - تهران ▫️ نام پدر: عباسعلی ▫️ تحصیلات: دانشجوی سال سوم مهندسی راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران ▫️ سرپرست جهاد سازندگی سوسنگرد در زمان شهادت ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف چهارم- قبر پنجم #سفارش شهید حسین خوشنویسان به ما:‏ ✍️ اگر یک مدرسه ساخته شود، یک زندان کم می شود. مطالعه را زودتر شروع کنید و دقیق و کنجکاوانه پیش بروید وگرنه چندی بعد به دلیل مسوولیت های زیاد، وقتی برای مطالعه نمی یابید. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

#تقویم_روز | 🔺 یادمان شهدای هویزه؛ یادگار جهادسازندگی 🔹 ۲۷ خرداد، سالروز تشکیل جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی (ره) است و زیارتگاه شهدای هویزه به عنوان #اولین_یادمان_دفاع_مقدس یادگاری ماندگار از همت بلند جهاد سازندگی در سال های نخست دهه 60 می باشد. 🔹 کمیته عمران جهاد سازندگی خوزستان در سال 1362 به منظور زنده نگه داشتن حماسه شهدای هویزه که بیشترشان از شهدای جهادگر به شمار می آمدند، تصمیم به احداث بنای یادبودی در محل رزم و شهادت این شهدای والامقام گرفت. 🔹 برای اولین بار در کشور ایده احداث مکانی با عنوان «یادمان شهدا» به تصویب شورای مرکزی جهاد رسید و اجرای آن به جهادهای سازندگی اهواز و دشت آزادگان (سوسنگرد) سپرده شد. 🔹 آقایان مهندس صابرپور و مهندس معمارزاده با همکاری اساتیدی از دانشگاه شهید چمران اهواز و معمارانی از استان یزد که به واسطه پشتیبانی جنگ جهاد یزد به منطقه اعزام شده بودند، اولین یادمان دفاع مقدس را همزمان با روزهای سخت نبرد و مقاومت در زمینی به مساحت 2400 متر مربع در مدت 3 سال (تا سال 1365) به سرانجام رساندند. 🔹 از شاهکارهای معماری صورت گرفته در این بنا خاصیت انعکاس صوت ستون های مسجد به صورت ضربدری است به این صورت که اگر دو نفر در اوج شلوغی و همهمه و سروصدا زیرسقف گنبد شبستان در مجاورت ستون ها و پشت به پشت هم (به صورت ضربدری) ایستاده و به آرامی سخن بگویند، صدای یکدیگر را به وضوح خواهند شنید. 🔹 برگزاری مراسم، نگهداری و تولیت زیارتگاه شهدای هویزه تا سال 1376 به عهده جهادسازندگی سوسنگرد بوده است. ضمن اینکه شهدای شاخصی نظیر دانشجویان جهادگر شهید #حسین_خوشنویسان (سرپرست جهاد سازندگی سوسنگرد در زمان شهادت) ؛ #محمود_فروزش (برادر وزیر جهاد سازندگی) و ده ها شهید والامقام دیگر از جهادسازندگی استان های مختلف جزو شهدای هویزه اند. #امور_پژوهشی_زیارتگاه_شهدای_هویزه #ما_متحدیم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانشجوی جهادگر شهید #حسین_خوشنویسان ▫️ تاریخ تولد: 14 بهمن 1334 ▫️ نام پدر: عباسعلی ▫️ شهرستان: تهران ▫️ تحصیلات: دانشجوی سال سوم مهندسی راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران ▫️ سرپرست جهاد سازندگی سوسنگرد در زمان شهادت ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه - ردیف چهارم- قبر پنجم 🔹 روایت عاشقی: نصف سوسنگرد دست عراقی ها بود. سید حسین [علم الهدی] گفت: باید با حفر خندق و ایجاد استحکامات مانع نفوذشان به این طرف شهر شویم. برای کندن کانال، بیل مکانیکی می خواستیم. رفتیم پیش حسین خوشنویسان که سرپرست جهاد بود. گفت: «قبول، ولی به شرطی که خودم هم باشم، بغل دست شما بیل بزنم و کمک کنم.» یک عالم کار داشت اما مردانه آمد پای کار، کمکِ ما. بعدش هم رهایمان نکرد؛ کنارمان بود تا عملیات هویزه و رسیدن به بهشت... 👤 راوی: همرزم شهید خوشنویسان 📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات #یک_شهید_یک_خاطره * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانشجوی جهادگر شهید #حسین_خوشنویسان ▫️ تاریخ تولد: 14 بهمن 1334 ▫️ نام پدر: عباسعلی ▫️ شهرستان: تهران ▫️ تحصیلات: دانشجوی سال سوم مهندسی راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران ▫️ سرپرست جهاد سازندگی سوسنگرد در زمان شهادت ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه - ردیف چهارم- قبر پنجم 🔹 روایت عاشقی: خیلی آشنا به نظر می آمد. خسته و تِلو تلو خوران خودش را رساند به خاکریز. تشنه بود. آمده بود آر.پی.جی ببرد. فقط یک آر. پی. جی با چند گلوله داشتیم که از اسماعیل [اعتضادی] مانده بود. دادم دستش و گفتم خدا به همراهت؛ زودتر راه بیفت. یکدفعه یادم آمد تشنه است. داد زدم وایستا مگر آب نمی خواستی؟ همین طور که می دوید گفت حالا دیگر تشنه نیستم. مات نگاهش می کردم که ناگهان به خودش پیچید و افتاد زمین. معلوم نبود از کدام طرف، هدف قرار گرفت. وقتی رسیدم بالای سرش، نفس های آخر را می کشید. حداقل 3 جای بدنش، تیر خورده بود. سرش را که آوردم بالا، چشم هایش را باز کرد. آهسته گفت:«حسین منتظر است...» قبل از این که حرفش را تمام کند، تمام کرد. جیب های اورکتش را که گشتم کارت شناسایی اش درآمد. حسین خوشنویسان بود. مسوول جهاد سازندگی سوسنگرد. 👤 راوی: دکتر نصرت الله محمودزاده (همرزم شهید خوشنویسان) 📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه #شهدای_هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh