eitaa logo
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند🌹🌷
399 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
14 فایل
اطلاعات و اخبار روز و خاطرات و تصاویر شهدا و مناسبت ها و نکات اخلاقی و تربیتی و حکایات آموزنده .... 🍃اَلَـیسَ الـلّـهُ بِـکَـافٍ عَـبـدَه🍃 آیا خدا برای بنده اش کافی نیست🌿 ارتباط با ادمین 👇 @asum14_17 https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و شب بخیر امشب هم طبق قرار ساعت ۱۰ شبهای گذشته (🌹 قسمت سوم از فصل سیزدهم روایت و قصه ی ننه علی مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی🌷) برای عزیزانی که روایت را دنبال می کنید ارسال می شود.
فصل سیزدهم: تازه عروس قسمت سوم به حسین گفتم: «تو همین جا بمون تا من برگردم.» دو سه‌تا مشت به در آهنی بزرگ زدم. پیرزن صاحب‌خانه در را باز کرد. - چه خبرته؟ در رو شکوندی! - مادر! اینجا تازه‌عروس دارید؟! - بله، داریم. شما؟ از پرده‌های سفید توری آویزان شده از اتاق گوشه‌ی حیاط معلوم بود آنجا خانه‌ی عروس است. رجب از اتاق بیرون آمد و چشمش به من افتاد. از زیر دست پیرزن رد شدم و به طرف او رفتم. مقابلش ایستادم و گفتم: «مبارکه حاج‌آقا!» سرش را پایین انداخت. کفشم را از پا درآوردم و وارد خانه شدم. فرشی که برای عروسی حسین کنار گذاشته بودم، وسط خانه پهن کرده بودند. عروس جوان مثل بید می‌لرزید. آرام به طرفش رفتم. عکس امیر و علی را از کیفم درآوردم و جلوی صورتش نگه داشتم. دستش را محکم گرفتم و گفتم: «به‌به! خانوم! خوش اومدی! غریبه بودیم ما رو عروسیت دعوت نکردی؟! اصلا آقا داماد عروسی گرفته برات؟! ماشاءالله چه خونه زندگی‌ای درست کرده برات! نماز می‌خونی؟! اگه می‌خونی، پس حتما می‌دونی رو فرش غصبی نمازت باطله! این عکس رو ببین. زنِ عجب مرد باانصافی شدی! زن کسی شدی که این دوتا دسته‌ی گل رو رها کرد و اومد دنبال تو.» دستش را کشید و فرار کرد، از خانه رفت بیرون. رجب آمد داخل اتاق و گوشه‌ای نشست. عکس علی را از کیفم بیرون آوردم و به دستش دادم: «حاج‌آقا! این عکس رو ببین. من تا حالا بهت نشون نداده بودم، چند ساله ازت مخفی کردم؛ چون می‌ترسیدم بچه‌ت رو تو این حال ببینی دق کنی. نخواستم دلت بلرزه، ولی تو تمام زندگی منو لرزوندی! این مردونگی بود در حقم کردی؟! چرا؟! چطور دلت اومد؟! محمدعلی هنوز شیرخواره! من بد بودم، قبول! چرا به بچه‌هات رحم نکردی؟! تو اگه پدر بودی، بچه‌هات بی‌شناسنامه نبودن. امیر یه سال دیگه میره مدرسه، محمدعلی رو باید از شیر بگیرم. چرا نرفتی برای این دوتا شناسنامه بگیری؟! من الان با تو چی‌کار کنم؟!» دست گذاشت روی سرش و گفت: «هر کاری دوست داری بکن زهرا.» - مثلا چی‌کار کنم؟ این بشقاب رو بزنم بشکونم؟! بزنم در و پنجره این خونه رو خرد کنم؟! - بشکون زهرا. بزن راحتم کن. بلند شدم و رفتم کفش‌هایم را پوشیدم. گفتم: «من به مال مسلمون ضرر نمی‌رسونم، هرچند که نصف بیشتر این وسایل تازه‌عروس اسباب زندگی منه. تو اشتباه کردی، باید پاش وایستی. اگه صادقانه به من می‌گفتی، خودم بهت امضا می‌دادم بری زن بگیری؛ ولی با این کارت دل من و بچه‌هات رو گذاشتی زیر پات له کردی.» روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان و علی شاه آبادی🌷🌹🌷 📙 ی ننه علی کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
سلام و صبح بخیر ☘🌿 《 امروز پنجشنبه ۱۴۰۲/۹/۲۳ روز خود را بعد از نام و یاد خدا با یاد شهید مدافع حرم محسن حججی آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》🤲 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَند و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀 یک سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از والا مقام محسن حججی🌹🌷🌹 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن شادی روحش ۵ صلوات صبحتون شهدایی و اجر شما با شهدا 📿 کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
👈 ارسال از کاربر👉 مگر میشود فداکاری های شهدای عزیز را برای ملت شریف ایران در ۸ سال جنگ تحمیلی فراموش کرد آنان که رفتن و رفتن تا ایرانی آباد بماند 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
Shahram NazeriShahram Nazeri - Karvane Shahid 320 (MusicTarin).mp3
زمان: حجم: 13.23M
🎶 کاروان شهید امروز پنجشنبه به مناسبت عطر حضور دو شهید گمنام و گذشتن از روستای مار و همچنین تشییع در دو روستای قهساره و نیسیان این آهنگ تقدیم شما عزیزان میشود کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
تصاویر تشییع دو پرستوی مهاجر بر گشته از سفر دو شهید گمنام در روستای قهساره کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
5.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖  بســم  الله الرحمن  الرحیـم  💖 ❤️ کل من  علیـها  فان  و  یبقی  ❤️ 💚وجهُ  ربک ذوالجلال و الاکرام 💚 💟  امان از تـوای چرخ نیلوفری  💟 💝 سر تـاج داران بـه زیـر  آوری  💝 💚 درآیین تورسم ویران گریست 💚 💖 جـدا میکنی گوهر  از  گوهری 💖 💟 پنجشنبه است جهت شادی روح ❇️ تمـام مسـافران آسمانی پـدران و 💟 مادران شهداءمدافعان،وطن،حرم ❇️ سلامت،امنیت درگذشتگان وجمیع 💟 اسیران خاک وشهدای جنگ تحمیلی  ❇️ فاتحه ای قرائت کنیم 💟 روحشان قرین رحمت الهی باد 💚الّلهـُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ💜       💜آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 🦋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🦋 🌷الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ 🌷الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 🌷مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ 🌷إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ 🌷اِهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ 🌷صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ 🌷غَيرِالمَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ 🦋بِسْمِ اللهِ الْرَّحْمَنِ الْرَّحِیمِ🦋 🌹قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ 🌹اللَّهُ الصَّمَدُ 🌹لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ 🌹وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفوأّاَحَدّ 💟 روحشان شاد،یادشان گرامی💟 ☘🌿🌿☘🌿☘ کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
👈 ارسال از کاربر 👉 ❇️ اردوی جهادی پزشکی و دندانپزشکی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم‌پزشکی بقیه الله در شهرستان اردستان 🔺دندانپزشکی 🔺زنان و زایمان 🔺 رادیولوژی 🔺ارتوپدی 🔴 اولویت با نیازمندان است. ✅ پنجشنبه و جمعه ۲۳ و ۲۴ آذرماه با همکاری فرمانداری و ناحیه مقاومت بسیج شهرستان اردستان ارسال از کاربر 👉 کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
سلام و شب بخیر امشب هم طبق قرار ساعت ۱۰ شبهای گذشته (🌹 قسمت اول و دوم از فصل چهاردهم روایت و قصه ی ننه علی مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی🌷) برای عزیزانی که روایت را دنبال می کنید ارسال می شود.