eitaa logo
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند🌹🌷
345 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
اطلاعات و اخبار روز و خاطرات و تصاویر شهدا و مناسبت ها و نکات اخلاقی و تربیتی و حکایات آموزنده .... 🍃اَلَـیسَ الـلّـهُ بِـکَـافٍ عَـبـدَه🍃 آیا خدا برای بنده اش کافی نیست🌿 ارتباط با ادمین 👇 @asum14_17 https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2148997264.mp3
4.09M
هرچقدر گوش میدیم تازگی داره... روحت شاد سید... 🌷🌹🌷🌹@shohadayrostaymar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دلنوشته سردار حاج قاسم سلیمانی: اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنم. هرگز نمیخواستم نظامی شوم. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم. 🔹من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتم برای ایستادن در مقابل آدم‌کشان است نه برای آدم کشتن... نشر مطالب باذکر صلوات 🇮🇷🌷🌹🌷🌹@shohadayrostaymar
از خواجه عبدالله انصـاری پرسیدند عــــبادت چیست ؟ فـرمود: عـبـادت خدمــت‌ ڪـردن بــه خلـــــــق اســـت پرسیدند چگـــــونه؟ گـــــفت: اگـر هر پیـــشه‌ای ڪه به آن اشـــتغال داری رضــــای خدا و مردم را در نظــر داشته باشۍاین نامش عبـادت‌است پرسیدند: پس نماز و روزه و خمـس.. این‌ها چـه هستنــد؟؟؟ گــفت: این‌ها اطاعـت هستند ڪه باید بنده برای نزدیڪ شـدن به خـــدا انجـام دهد تا انوار حــق بگیرد. وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷🌷🌹@shohadayrostaymar
هرچیز دارای سیماست سیمای دین شما نمــــــــــــــــــــاز است وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷🌷🌹@shohadayrostaymar
همیشه سبکبال محمود کاوه در عملیات‌ها خیلی سبکبال حرکت می‌کرد. کوله پشتی و نارنجک بر نمی‌داشت و گاهی فقط اسلحه با دو خشاب همراهش بود و می‌گفت: با هر فشنگ یک نفر از دشمن رو باید هدف گرفت،چرا بیخود تیر می‌زنید،چرا بیخود رگبار می‌بندید، اصلا چرا چیزی رو که نمی‌بینید می‌زنید؟ حتی گاهی قمقمه آب هم برنمی‌داشت. در سرمای استخوان‌سوز کردستان زیر لباس فرم خودش لباسی نمی‌پوشید. می‌گفت جلوی تحرک سریع را می‌گیرد و از سرعت آدم کم می‌کند،خیلی چالاک و قوی بود. دائم ورزش می‌کرد و روزهای متمادی می‌توانست باکمترین آب و غذا پیاده‌روی کند و بعد از آن هم، اصلا خستگی حالیش نمی‌شد. انرژی فوق‌العاده‌ای داشت. ✍ راوی: جواد نظام‌پور 🌷 🌷 🌷🌹🌷🌹🌷@shohadayrostaymar
🔹شهید زین الدین: «هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا نیز در نزد اباعبدالله او را یاد می کنند.» 🔸شادی روح سردار ، فرمانده تکاوران ویژه نیروی دریایی سپاه صلوات. شهید خاصی که شبیه هیچ کس نبود! شهیدی که تا کنون طبقه بندی اطلاعات اجازه بیان خدماتش را نداده است! شهیدی که هر جا از این کره خاکی که رد پای حاج قاسم برای دفاع از مظلوم در آن وجود داشت، او نیز حضور داشت! ♦️ شهیدی مظلومی که سرداران سلیمانی، باقری، قاآنی، متوسلیان، کاوه و حتی عماد مغنیه و سیدحسن نصرالله فقط بخشی از شاگردان ایشان برای مبارزه با ظلم بودند! 🔹نقل است که وقتی تکاوران آمریکایی در خلیج فارس دستگیر شدند، حاج محمد بر روی آنها فریاد زد که: «خیال کرده‌‌اید ناو مسافربری ما را زدید، می‌توانید هر غلطی بکنید و ما هم کاری به کارتان نداریم؟ ما پای هر متجاوزگری را به آب و خاک ایران قطع می‌کنیم.» شاید به خاطر این صحبت ها بود که آمریکایی ها لباس خود را خیس کردند! 🔸وقتی دزدان دریایی کشتی‌هایمان را در سومالی و خلیج عدن گرفتار کردند، شهید ناظری ماموریت آزادسازی آن را برعهده گرفت و ۱۲۰ روز با آنها جنگید و عزت ملت را زنده نگه داشت و کشتی ها را پس گرفت. 🔹دیشب در نزد یکی از شاگردان نزدیک حاج محمد بودم که مدتی نیز در اسارت داعش بود. از او خواستم از حاجی بگوید. جمله ای گفت که در عین سادگی بیانگر عظمت روح بزرگ ایشان بود. گفت: «روزی در تنگه هرمز به حاجی گفتم چرا درجه هایتان را بر روی لباستان نمی چسبانید؟ او‌ گفت: درجه مال آبگرمکن است و خندید و بحث را عوض کرد. 🌷🌹🌷🌹@shohadayrostaymar
🌹 امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف): سَجدةُ الشّكرِ مِن ألزَمِ السُّنَنِ وَأوجَبِها؛ ✅ از واجب‌ترین و ضروری‌ترین سنّت‌هاست. 📚 وسائل الشیعه ج ۶ ص ۴۹۰ ح ۸۵۱۴ 👌بعد از نمازهایمان چند ثانیه ای سر به سجده بگذاریم و برای تمامی نعمت های الهی به ویژه نعمت و (علیهم السلام) از خداوند تشکر کنیم. شکراً لِله شکراً لِله شکراً لِله شکراً لِله شکراً لِله نشر مطالب باذکر صلوات 🇮🇷🌷🌹🌹@shohadayrostaymar
برپا شده است جبهه و سربند دیگری شد سوریه برایِ تو اروند دیگری ... سردار حاج : بنده مخالف اعزام حسین بودم. امّا او با پافشاری و اصرار، ۴۰ روز بر سرِ قبر شهید یوسف‌الهی🌷چله گرفت و مشغول راز و نیاز شد؛ هنوز نمی دانم که روزِ اعزام وقتی با خنـده به من نگاه ڪرد چی شد تا به آمدن بادپا راضی شدم‼️ ▫️جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس ▫️شهادت: ۹۴/۰۱/۳۱ بصری‌الحریر رزمنده دیروز مدافع امروز 🌷🌹🌷🌹🌷🌷@shohadayrostaymar
گویند چرا دل به شهیـدان دادی؟ والله که مَن‌ ندادم‌ آنها بردنـد 🕊 🌷🌹🌷🌷🌹🌷@shohadayrostaymar
جرمش‌عشق‌ِمولابود! اینه جرم‌ما... جرم‌زهرا‌بود(:♥️ 🌷🌹🌷🌹🌷@shohadayrostaymar
🌷🕊🍃 جان را سپردید و رفتید عقیده‌ تان این بود از سر مَباد کم شودش تارِ مویِ وطن ... 🕊 صبح و عاقبتمون شهدایی 🕊 🌷🌹🌷🌹🌷@shohadayrostaymar
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ای که بستی راه را درکوچه ها برفاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)تسلیت باد🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🌷🌹🌷🌹🖤🖤🖤🖤🌷🌹🌷🌷@shohadayrostaymar
_زخم‌های‌ڪهنه‌ڪوچہ‌دوباره‌با‌زشد فصل‌تنهايی‌مولايم‌علی‌(ع)‌آغاز‌شد...🥀!' خدا لعنت کنه قاتلان حضرت زهرا (س) و غاصبان حق امیرالمومنین (ع) را خدا لعنت کنه همه همراهان و همه ساکتان را 🌷🌹🖤🖤🖤🌷🌹@shohadayrostaymar
عبدالله فریدون جاه: امشب مداح شعری خوند که مکالمه بین حضرت زهرا و حضرت زینب بود. خیلی بادل‌ها بازی کرد دخترم، ارثیه‌ی غربتِ مادر مال تو پر کشیدن مال من، این دو سه تا پر مال تو داغ من مال علی، داغ علی هم مال من حسنین و غم این دو تا برادر مال تو خطبه خونی، توی مسجد مدینه مال من خطبه خوندن، توی کوفه مثل حیدر مال تو خنده ی همسایه ها، تو راه کوچه مال من صدای هلهله و خنده ی لشگر مال تو این سه تا کفن، واسه من و علی و مجتبا زینبم، پیرهن حسین بی سر مال تو قصه ی میخ در و کشتن محسن مال من غصه ی سه شعبه و حنجر اصغر مال تو بوسه های بی رمق؛ این دم آخر مال من بوسه های لب گودال برادر مال تو زخم بستر مال من، اشکای حیدر مال من یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی سر مال تو قتل و غارت مال تو، رخت اسارت مال تو دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو شاعر: امیر عظیمی 🌷🌹@shohadayrostaymar
🔹تشييع باشکوه شهدای تازه تفحص شده 🇮🇷 اصفهان شهر شهیدان 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷@shohadayrostaymar
‏از دخترانشان گذشتند که گذر نامردان به دیگر دختران نیوفتد... دعا مدیون شهداییم هدیه دسته گلی ازجنس صلوات نثارشان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷🌷🌹🌹🌹🌷@shohadayrostaymar
14011005_42943_1281k.mp3
16.62M
🎙بشنوید | سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی در مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۱/۱۰/۵ نشر مطالب باذکر صلوات 🇮🇷🌷🌹@shohadayrostaymar
🎥 وداع مردم اصفهان با لاله‎های پرپر هدیه محضر همه شهدا صلوات نشر مطالب باذکر صلوات 🇮🇷🌷🌹🌹🌹🌷🌷@shohadayrostaymar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت:باز هم شهید آوردن؟ یک مشت استخوان شب خواب دید در یک باتلاقه! دستی او را گرفت... گفت کی هستی؟ گفت :من همان یک مشت استخوانم... 🎥بدرقه باشکوه نامداران افلاک تا بهشت نصف جهان نشر مطالب باذکر صلوات 🇮🇷🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷@shohadayrostaymar
📌 *ماجرای ژیانی که خودروی تشریفات حاج حسین همدانی شد* 🔹️ {مردادماه ۸۰} صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای *آقای همدانی* کاملاً هوشیارم کرد. ♡- برادر، هنوز که خوابیدی! ◇- نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟ ♡- یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان. 🔹️آن طور که *حاج حسین* بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس ساده‌ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. ◇ یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم. ولی آن روز چون *حاج حسین* عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. 🔹️ *حاج حسین* با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد. ◇ ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. ◇ باخودم گفتم: «وای خدای من ... حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم « *حاج حسین* الان من را سرزنش می‌کند.» ◇ سریع از ژیان پیاده شدم. *حاج حسین* یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و یک نگاه به ژیان. ◇ بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد. ♡- سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم. ◇ اسم استانداری که به گوشم رسید، با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبه‌روی استانداری؟! خودم خجالت می‌کشم؛ وای به حال *حاج حسین!*» 🔹️ اما جالب بود که *حاج حسین* یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم. ◇ جلوی استانداری همدان، *حاج حسین*، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: « من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می‌آیم.» 🔹️ یک ساعت بعد، دیدم *حاج حسین* همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. *حاج حسین* هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد. 🔹️ در راه بازگشت، *حاج حسین* هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین ها فرق می کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات!» 🔹️یاد همه شیرمردان بی ادعا باذکر صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷🌷🌹🌷🌹@shohadayrostaymar