در دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ ش در حالی که همراه پدر بزرگوارش آیتالله سید عباس ابوترابی عازم مشهد مقدس بود بر اثر تصادف دار فانی را وداع گفت. پیکر آن دو عزیز در جوار مرقد مطهر امام رضا علیهالسّلام به خاک سپرده شد. به مناسبت عروج شهادت گونه ایشان مقام معظم رهبری در پیام تسلیتی فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
با اندوه و تاسف فراوان، خبر درگذشت عالم مجاهد و خستگی ناپذیر، حجت الاسلام آقای حاج سید علی اکبر ابوترابی و پدر بزرگوارشان آیتالله آقای حاج سید عباس قزوینی ابوترابی را دریافت کردم. این پدر و پسر پارسا و پرهیزگار، در راه ضیافت بارگاه حضرت ابی الحسن الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بودند که به لقاءالله و با فضل و کرم او به ضیافت اولیاء مقرب الهی نائل آمدند و انشاءالله در بهشت رضای خداوند که پاداش یک عمر مجاهدت و صبر و استقامت و پاکدامنی آنان است، مستقر گردیدند. پسر، پس از سالها حضور در میدانهای مبارزهای دشوار با نظام طاغوتی، و پس از مشارکت شجاعانه در صحنه جنگ تحمیلی، سالهای دراز، محنت اسارت در دست دشمن نابکار و فرومایه را چشید و مبارزهای دشوارتر از گذشته را در اردگاههایی آغاز کرد که او در آنها، همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید، و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید. و پدر، با صبر و متانت یک فقیه فیلسوف و عارف، فقدان هجران چنین پسری را تحمل میکرد و آنچه را در حوزههای دانش دین آموخته بود، در عمل و منش خویش تجسم میبخشید.
اینجانب، حادثه تاسف بار این پدر و پسر عزیز را به همه بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ایشان و به همه آزادگان گرامی و به عموم اهالی تهران و قزوین، به خصوص حوزههای علمیه و علمای اعلام و بالاخص به جناب حجت الاسلام سید محمد ابوترابی تسلیت میگویم و علو درجات آنان را از خداوند بزرگ مسالت میکنم.
وی چگونگی آزادی خود را از اسارت چنین بیان میکند:
«در همین اردوگاه (تکریت)بودیم که زمان تبادل اسرا فرا رسید. قبل از آزادی یک پرچم آمریکا درست کردیم و بنا شد وقت خروج از اردوگاه آن را به آتش بکشیم ولی عراقیها با آنکه در حال جنگ با آمریکا بودند، اجازه این کار را ندادند.
اردوگاه ما آخرین اردوگاهی بود که اسرای آن تبادل شد، روز آزادی ۹ نفر ما را جدا کرده و خارج اردوگاه زندانی کردند. فردا عصر بعد از آزادی همه ما را به «رمادیه» بردند و حدود ۲۵ روز هم آنجا نگه داشتند و سپس همزمان با دو برادر عزیز و متعهد و مکتبی مهندس یحیوی و مهندس بوشهری راهی وطن عزیزمان شدیم.» عجیب اینکه آقای ابوترابی هرگز از اینکه اسیر شده بود گله نکرد
اسارت او موهبتی برای اسرای ایرانی بود چرا که ایشان در ایام اسارت به پدری مهربان و فرشته نجاتی برای اسرای غریب و خسته از ستم بود و رهنمودهای وی افزون بر آنکه تحمل اسارت را ممکن میساخت، در رشد فکری و معنوی اسرا نقش بسزا داشت.
نماد تحمل، مقاومت، خدامحوری، آرامش، تواضع و در یک کلام، مجمع خوبی ها بود. از این روست که با تصور واژه «آزادگان، ابتدا تصویر او بر آئینه خاطرها نقش می بندد. سرانجام پس از گذشت ۱۰ سال، سید علی اکبر ابوترابی که به حق «سید آزادگان» لقب گرفته بود با عزت و سربلندی به میهن اسلامی بازگشت. او هیچگاه از تلاش و فعالیت خسته نشد و در زندگی سراسر تلاش و مبارزه خود، هماره در صدد به دست آوردن رضای الهی بود. نمایندگی ولی فقیه در امور آزادگان و نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پس از آزادی از جمله مسوولیت های وی به شمار می رود.
#سید_آزادگان
#سید_علی_اکبر_ابوترابی