eitaa logo
شهدای فکه
109 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
4هزار ویدیو
21 فایل
🕊🌹🕊 #شهادتـــ مقصد نیست ، راه است مقصد #خداست... و #شهادتـــ معقولترین راه بہ خداست ... #الهی_طےکردن_این_راهم_آرزوست https://eitaa.com/shohadaye_fake
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام‌علۍعلیہ‌السلام‌مۍفرمودند: مراقب‌افڪارت‌باش‌ڪه‌گفتارت‌مۍ‌شود مراقب‌گفتارت‌باش‌ڪه‌رفتارت‌مۍ‌شود مراقب‌رفتارت‌باش‌ڪه‌عادت‌مۍ‌شود مراقب‌عادتت‌باش‌ڪه‌ شخصیت‌مۍ‌شود مراقب‌شخصیتت‌باش‌ڪه‌سرنوشتت‌ مۍ‌شود🚶🏻‍♂🤍! ‹ 💚
هادی‌اگر‌تویی‌که‌کسی‌گم‌نمیشود:)🥲🤍
"من که در این عمر خود نتوانستم بهره ای از این اقیانوس الهی یعنی جهاد فی سبیل الله ببرم ولی همواره سعی داشتم با چاکریِ مجاهدان مخلص، خود را خاک پای آنها سازم" 🇮🇷 یاد و خاطره جانشین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (صلی الله علیه) سردار شهید حاج سید رضا دستواره اخوی شهیدان سید محمد و سید حسین دستواره وپدر ومادرآن شهیدان گرامی باد... شهادت : ۱۳ تیر ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک هدیه نثارارواح مطهر همه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
✅ شوخی جالب شهید دستواره با رهبر انقلاب! پس از عملیات والفجر8 بچه های کادر لشکر ۲۷ بملاقات در محل ریاست جمهوری رفتند. بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، و در پایان دیدار، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا می‌رفتند، دفعتاً شهید دستواره، معاون جوان و پرجنب و جوش لشکر با همان روحیه‌ی شاد و بذله‌گویی خاص خودش، با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… - و مکث کرد و چیزی نگفت. همه‌ی حضار متحیر به رضا خیره شدند، حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند تا ببینند چه کسی این جمله را گفت. دستواره تا دید آقا سر به عقب چرخانده‌اند و به او نگاه می‌کنند با لبخند ادامه داد:.. بعث عراق اجماعاً صلوات. همه‌ی حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند😊😊 📚 از کتاب دستواره سخن می‌گوید 📌 پ.ن: شهید محمدرضا دستواره، قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) در ۱۳ تیر ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای۱ به شهادت رسید.
🌷 ۱۳ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت محمدرضادستواره- از یاران وهمراهان حاج احمد متوسلیان و قائم مقام لشکرمحمدرسول‌الله‌(ص) ا🌱🔹🌱🔹🌱 همسر شهید دستواره:👇 وقتی به خانه می رسید، گویی جنگ را می گذاشت پشت در و می آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی. با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می گشت. با این حال سعی می کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی خواهید؟ بعد آستین بالا می زد و پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد، غذا می پخت. ظرف می شست. حتی لباسهایش را نمی گذاشت من بشویم. می گفت لباسهای کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمی توانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر می گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می آورد، ما را می برد گردش
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همراه شویم با گروه تواشیح اسماالحسنی درغارحرا 🔴 طنین تواشیح اسماء الحسنی در غار حرا ♦️در قله جبل النور، غار حرا محل نزول وحی بر اشرف مخلوقات، پیامبر رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) واقع است و از گذشته تاکنون، مردم به زیارت این غار می‌روند. اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷
🕊شهادت هنر میخواد . هنری که بتوان با آن نفس اماره را مهار کرد التماس دعا هدیه نثارارواح مطهر همه شهدا صلوات