🔹قبل از عملیات بود. رفتم به یکی از گردان های رزمی. چشمم به محمد جواد افتاد, هیبتی عجیب پیدا کرده بود. لباس رزم پوشیده,چند جیب خشاب بسته بود و چند خشاب. چند نارنجک هم به کمر بسته بود. اسلحه بدست اماده رفتن. گفتم این چه حالتیه!
با خوشحالی و ذوق گفت:من از غل و زنجیری که کارهای دفتری به پایم بسته بود خودم را ازاد کردم. حالا به خط مقدم می روم و عشق می کنم و به تکلیفم عمل می کنم.
کربلای ۵ از غل و زنجیر دنیا خود را رها کرد و ازاد شد.
🌷در نامه ای نوشته بود. شب پیش خوابی دیدم که بهترین خاطره زندگی من است و امید دارم که تعبیرش خوب باشد. خواب دیدم شهید شده ام و مادر و همسرم بالای سرم گریه می کنند!
من به گریه انها خندیدم و گفتم نگاه اینان کنید, من زنده ام و انها بالای سرم گریه می کنند!
با تعجب گفتند تو چطور شهیدی هستی که زنده ای و صحبت می کنی!
از خواب پریدم و سجده شکر کردم و از خدا خواستم, انچه مقدر من است نصیبم کند. به امید استجابت این دعا.
🍃🌷🍃🌷
#شهید محمدجواد(جهان) شرفی
#شهدای_فارس
تولد:۱۳۳۷-خنج
شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۶-شلمچه
🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2790686828.mp3
12.27M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸
مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه"
(روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا)
✅ کتاب صوتی " #نیمه_پنهان_ماه "
قسمت4⃣ #شهید_اصغر_قجاوند
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هیئت.mp3
4.27M
📻 اگه ابیعبدالله امضا بکنه شهید میشی
🎙 روایت هیئت به بیان حاج حسین یکتا
🚨"با حال مناسب بشنوید"
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️
🌷امیر همیشگی نبود، مثل پوست بادمجان سیاه و کبود شده بود. یک بسته پر از دارو هم همراهش بود. توی خانه نشست.
- امیر چته... چی شدی!
با صدای گرفته گفت: چیزی نیست، توی فاو شیمیایی شدم.
گفتم: خوب چرا بستری نشدی، چرا این همه دارو همرات هست.
گفت: تهران، توی بیمارستان بستری بودم. امروز صبح آیت الله خامنه ای برای بازدید از مجروحین آمدند. همراه ایشان از تلویزیون هم برای فیلم برداری آمدند، از من هم فیلم گرفتند. پرسیدم این فیلم را کی پخش می کنید. گفتند همین امروز از بخش اخبار.
با خودم گفتم اگر من را در این وضعیت ببینید، همه خانواده آواره جاده و بیمارستان ها می شوند. به مسئول بنیاد که مستقر در بیمارستان بود پیام دادم و خواهش کردم که همین امروز من را مرخص کنند تا خودم زودتر از فیلمم به شما برسم. از توی ساکش قرآنی در آورد. آن را آیت الله خامنه ای امضاکرده و به ایشان هدیه داده بود.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#تلنگر ❌
ما در قبال ٺمام ڪسانے ڪه ڪج میروند مسئولیم؛
حق نداریم با آنها تند برخورد ڪنیم
از ڪجا معلوم ڪه ما در انحراف اینها نقشے نداشته باشیم ؟!👌
#شهید_ابراهیم_همٺ🧡
🔹🌱🔹🌱🔹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃
نسیمی از میان چشمان من
و لبخند شما گذشت
باران گرفت ...
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#روایــت_عشــق
🌷با سید آمــدیم مرخصی...
خانواده من در یکی از روستاهای اطراف بهبهــان بود.
وقتــی رسیــدیم, دیــدم دخترم مریض اســت با هم بردیمش بیمارستانی در بهبهان...
انجا شــنیدیم عــده ای بیرون از بیمارســتان در حال شعار دادن علیه انقلاب هستند.
سید سـریع دوید و رفت داخل انها. وقتی برگشت پیراهنش پاره و ساعتش شکستــه بود.
شهربانی همه را جمع کرد و برد کلانــتری.
ما هم رفتیم.پدر ومادر کسی که سید را زده بود امدند برای گرفتن رضایت.
سید رضایت داد. انها هم با قسم ما را بردند خانه خودشان.
پـدر ضارب سریع برای سید یک لباس و یک ساعت خرید. سید قبول نکرد و به جای ان یک نخ ســوزن خواست. لباسش را همانجا دوخت و برگشــت...
بعد از #شهـادت سید بود.
از همان مـحله رد می شدم. دیدم روی دیوار نوشتــه بود #کوچه_شهید سید عبدالحـسین ولے پور!
🌷🌱🌷
#شهید سیدعبدالحسـین ولی پور
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2790632006.mp3
13.49M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸
مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه"
(روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا)
✅ کتاب صوتی " #نیمه_پنهان_ماه "
قسمت5⃣ #شهید_احمد_کشوری
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
21.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستندی زیبا از
🌷شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمد حسین(امیر) مهدی زاده⭐️
🇮🇷به شدت از ناحیه ساق پا مجروح شده و در تهران بستری شدم، یک هفته ای می گذشت و هنوز عملی روی پایم انجام نشده بود که برادرم امیر بی خبر رسید، زودکارهای عملم را انجام داد و بلافاصله عمل شدم.
بعد از عمل از مسئول بنیاد خواست تا من را به شیراز منتقل کنند. مسئول هماهنگی با سه بلیط هواپیما به اتاق آمد. امیر گفت: چرا سه تا؟
- خوب یکی برای شما، دو تا هم برای مجروح!
امیر یکی را پس داد و گفت: این بلیط و هواپیما برای مجروحین است، نه من که همراه هستم.
هرچی من و مسئول بنیاد اصرار کردیم قبول نمی کرد. مثل همیشه حرف حرف خودش بود، می گفت پول این بلیط بیت المال است و سهم مجروحین جنگ نه من که همراه هستم.
خودش یک شب زودتر با اتوبوس راهی شیراز شد. روز بعد که من با هواپیما به شیراز رسیدم، امیر در فرودگاه منتظرم بود تا من را به بیمارستان برساند!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💢نماز اول وقت💢
بیشترین چیزی که احمد به آن اهمیت می داد نماز بود. هیچ وقت نماز اول وقت را ترک نکرد. حتی زمانی که در اوج کار و گرفتاری بود.
معلم گفته بود: «بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه.» آمدیم داخل حیاط. صدای اذان از مسجد بلند شد.
احمد رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: «احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای ازت امتحان نمی گیره و ...» می دانستم نماز احمد طولانی است.
🌷رفتیم کلاس برای امتحان. ناظم گفت: «ساکت باشید تا معلم سوال ها را بیاره.» خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه.
بیست دقیقه همینجوری داخل کلاس نشسته بودیم نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد. همه داشتند پچ پچ می کردند که معلم وارد شد. معلم با عصبانیت گفت: «از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما را تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه!» بعد به یکی از بچه ها گفت: «پاشو برگه ها را پخش کن.»
✅هنوز حرف معلم تموم نشده بود احمد وارد شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی بعد از خودش را راه نمی داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. آقا معلم گفت: «نیری برو بشین.»
✅ احمد سرجایش نشست و من با تعجب به او نگاه می کردم. احمد مثل همه ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد نماز اول وقت خوانده بود و من ... خیلی روی این کار او فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه عمل خالصانه ی احمد.
📙عارفانه.
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75