eitaa logo
شهدای غریب شیراز 🇮🇷
4.9هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
48 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،اگرباحــفظ‌ آیدی و لوگو باشه بهتر تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰#مهدی_جان 🔹️کاش همین جمعه ظهورِ تو بود 🔹️در همه جا جشن و سرورِ تو بود 🔹️کاش همه مسجد و محرابِ ما 🔹️آینه پــردازِ حضــورِ تــــو بــود 🔸️ #الٰلهُمَ_عَجِل_لِوَلِیّکَ_الفَرَج
این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین هست تـو، خُلق نبی، تیـغ امیـرالمؤمنین بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن جامـۀ ختم رســالت شد بر اندامت وفات حضرت خدیجه(س) بر عموم مسلمانان تسلیت باد
🌹ﻳﺎﺩﻱ اﺯ ﺷﻬﺪاﻱ ﻏﺮﻳﺐ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ🌹 🌷 شهیدمرتضي جاویدی و جليل اسلامي همه جا با هم بودند. اصلاً جنگ را هم با هم آموختند. با هم به خط مي زدند، با هم به شناسايي مي رفتند، با هم گردان فجر را تحويل گرفتند و اداره کردند. اگر سخت ترين عمليات ها را به لشکر المهدي(عج) مي دادند، در نوک پيکان حمله المهدي(عج) گردان فجر بود و در نوک اين پيکان جليل اسلامي. گاه مي شد جليل چندين شبانه روز وارد عراق مي شد و عمليات هاي نفوذي در خاک دشمن انجام مي داد و باز مي گشت. جليل و مرتضي رابطه عجيبي با هم داشتند. وقتي جليل شهيد شد، کمر مرتضي شکست. مدتي از شهادت جليل مي گذشت که مرتضي را ديدم، هنوز لباس مشکي به تن داشت و عزادار جليل بود. از او پرسيدم چرا مشکي را عوض نمي کني؟ گفت: «داغ جليل را هيچ گاه نمي توانم فراموش کنم.» ادامه داد: «جليل فکر و مغز گردان بود. درست است که من فرمانده گردان بودم، اما بي جليل نمي توانستم گردان را اداره کنم. راستش را بخواهي الان هم دائم کنارم حضور دارد. حالا هم شب ها مي آيد کنارم و مثل گذشته در کار ها مرا راهنمايي مي کند. بار ها شده، بين خواب بيداري مي آيد در چادر فرماندهي کنارم مي نشيند و ساعت ها با هم صحبت مي کنيم.» غبطه خوردم به اين همه مهر و محبت و دوستي اين دو نفر که حتي بعد از شهادت هم بين آنها وجود داشت. 🌷🌸🌾🌸🌷 @shohadaye_shiraz
خرم آن روز ڪہ پرواز ڪنم تابردوست بہ امید پروبالے بزنم.. من بہ خودنیامدم اینجا؟ ڪہ به خود باز روم. آنڪہ آورده مرا بازبرد تاوطنم.. 🌷 @shohadaye_shiraz
دستها وقتے به آسمان مے رسند ڪه طعم خاڪے شدن را چشیده باشد ...✨ سلام خدا بر دستهایے ڪه خاڪ را خانۀ خدا ڪردند. 🌷 🍀🍀🍀 : @shohadaye_shiraz
🌷پس از ادغام یگان قائم با لشکر المهدی(عج)، سید جلیل به عنوان فرمانده گردان سلمان انتخاب شد. گردان هنوز جان نگرفته و هیچ گونه امکانات و تجهیزاتی نداشت. شبی با [شهید] مسعود اصلاحی در چادر خوابیده بودیم، مسعود می گفت: «گردان را به سید جلیل داده اند، باید همه همتمان را بکنیم تا گردان جان بگیرد.» من هم قول دادم به فسا که رفتم برای گردان نیرو و تجهیزات جمع کنم. همین کار را هم کردم امام هنوز دو دل بودم که اگر سید جلیل از گردان برود، بر سر این اجناس و امکاناتی که جمع کرده ام چه می آید! روزی سید جلیل را در محوطه سپاه دیدم که دست فرزند کوچکش را گرفته بود. به سید گفتم: «سید اگر شما در این گردان ماندگارید من کمک های مردی را اینجا بیاورم، چون ما به خاطر شما وارد این گردان می شویم.» دستش را روی سر پسر کوچکش گذاشت و گفت: «به جان فرزندم میثم، قسم می خورم که باید جنازه ام را از این گردان بیرون ببرند. من از این گردان بیرون نمی روم تا شهید بشوم!» به وعده اش هم عمل کرد و تا زمان شهادت گردان را رها نکرد. 🌷 🌷🌷🌷 @shohadaye_shiraz
بعد ٺو خورشید هرگز نڪرد فقط مردم طبق عادٺ قدیم بهم صبح بخیر میگویند ... 🌷 🍀🍀🍀 : @shohadaye_shiraz
•| 💟⇐ خدایا ... 🌱از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت 💞اما شکایتم را پس میگیرم ... 🌱من نفهمیــــدم! 💞فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی 🌱تا هر زمان که دلـــم گرفت از آدمهایت، 💞نگاهـــم به تـــو باشد ... 💟⇐ گاهی فرامـــوش میکنم ... 🌱که وقتی کسی کنار من نیست ، 💞معـنایش این نیست که تنـــهایم ... 🌱معنایش این است که همه را کنار زدی 💞تا خـــودم باشم و خـــودت ... 🌱با تـــو تنـــهایی معنا ندارد ! 💞مانده ام تـــو را نداشتم چه میکردم ...! 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اِسـمِ اين مــاهْ فَقَطْ يِڪ رَمَضانْ بودْ هَمينْ چونْ تو دَرْ آنْ آمَدے شُدْ رَمضانِ الڪريــمْ..😍
طرح لبخندتـان به تنهـــایی دلیل زیبا شروع‌کردن امروزمان است پس ... 🌷🌷🌷🌷 : @shohadaye_shiraz
ﻣﺮاﺳﻢ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻫﺮاﻳﻲ اﻣﺮﻭﺯ ﮔﻠﺰاﺭ ﺷﻬﺪا, ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ