eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.4هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدای غریب شیراز
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻬﺪا ﺑﺎﺷﻴﺪ
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ: ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ , ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و و و اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و... 🌹🌹 ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ 👆👆👆
إذن از علی و حضرت زهرا دارد صد گریه کن از عرشِ معلّی دارد هر هفته شبِ جمعه حسین بن علی؛ در کرب و بلا روضۂ سقّا دارد! ع 🍁🍂🍁🍂🍁 : @shohadaye_shiraz
هندوانهٔ🍉 #شب_یلدا بہ شـــرطِ " صلوات بر محمد و آل محمد" ... 😄 #ﻳﺎﺩﺷﻬﺪاﺑﺎﺫﻛﺮﺻﻠﻮاﺕ #ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﻣﺰﻳﻦ ﺑﺎﺩ 🌷 @shohadaye_shiraz
طولانے بودن شب یلدا را بداند بگو از غواص هاے عملیات کربلاے ۴ بپرسد . ... ☘🌷☘🌷☘ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷اسماعیل معلم ما بود. روزی یک چوب بلند سر کلاس آورد و آخرین درسش قبل از اعزام به جبهه را به ما داد و گفت: « بچه ها هر کس از من کتکی خورده، چه با قصد چه بی قصد این چوب را بگیرد و مرا قصاص کند.» آقا معلم چهره بهت زده ما را که دید ادامه داد:« بچه ها قصاص در دنیا آسان تر از قصاص در آخرت است.» همه با دیدن این صحنه به گریه افتاده بودیم و به سمت معلم دلسوزمان دویده و ایشان را در آغوش کشیدیم. 🌷بارها به صورت بسیجی اعزام شده بود, به حدی که بعضی ها فکر می کردند پاسدار است. عملیات کربلای ۵، اسماعیل به قربانگاه قدم گذاشت. پیکر اسماعيل عزيز همچون امام حسين(ع) سر نداشت، دست راست و پای چپ را هم پیشاپیش به بهشت فرستاده بود، جسد مطهرش را از جای زخم ترکشی که در پهلو داشت و یادگار جبهه خرمشهر بود شناسایی کردیم. 🌿🌺🍃🌷🍃 ↘️👇 : @shohadaye_shiraz ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ: http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ما اهل اینجا نیستیم! شهید احمد کاظمی: ما اهل اینجا نیستیم ما اهل جای دیگر هستیم باید برای اونجا خیلی ما تلاش بکنیم ... 🌺 🌷☘🌷☘🌷☘ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
پدر شهید غلامعلی دست بالا به فرزند شهیدش پیوست😔
شهیدان علی رضا هاشم نژاد و غلامعلی رهسپار
شهدای غریب شیراز
شهیدان علی رضا هاشم نژاد و غلامعلی رهسپار
🌷تازه از جبهه آمده بود.گفت: بابا میخوام برم خواستگاری، بزودی مرا در لباس دامادی خواهی دید! چند روز بعد وقتی برمیگشت، شنیدم زیر لب می گفت:از کجا معلوم به سلامت از پل صراط بگذرم، اما امیدم به خدا و شفاعت امام حسین(ع) است! چند روز بعد, در جزیره مجنون لباس دامادی پوشید، درحالی که بدنش هزار تکه شده بود! 🌷شب عملیات بدر بود و بازار حلالیت طلبی و دیده بوسی گرم گرم. دیدم سرش را روی سینه ام گذاشته, به خاطر هیکل درشت و توپر و خنده هایی که هیچ وقت از لبش پر نمی کشید بهش می گفتم:تپل همیشه خندان! بوسه ای بر پیشانی اش نشاندم. سحرگاه روز بعد بود. بچه ها با موفقیت به رودخانه دجله رسیده بودند. به اتفاق غلامعلی و یک بیسیم چی دیگر با قایق به خط رفتیم. بر خلاف جثه درشتش بسیار فرز و چالاک بود و در کارهای مخابراتی وارد, برای همین همیشه به عنوان بی سیم چی اول من بود. هرچه به صبح نزدیکتر می شدیم فشار عراقی ها برای پس زدن رزمندگان اسلام از مناطق ازاد شده شدت می گرفت. همزمان هواپیما های پی سی سون عراقی بالای سر ما امدند. هواپیمایی کوچک شبیه هواپیمای سمپاش با قدرت مانور زیاد. تمام زمین و زمان پر شده بود از بمب و انفجار و دود. بمب های ناپالم با قدرت انفجار زیاد مثل تگرگ روی منطقه می بارید. ناگهان یکی از همان بمب ها کنار ما منفجر شد. از زمین کنده شدم و انطرف تر به زمین افتادم. به خودم که امدم, دنبال غلامعلی گشتم, گم شده بود. از انفجار گودال بزرگی ایجاد شده بود که یک کامیون در ان جا می شد. کنار گودال چشمم افتاد به یک پوتین که یک ساق پا از ان بیرون زده بود... یعنی از همیشه خندان من فقط همین تکه پا مانده بود. ان را برداشتم و بوسه ای بر ان زدم, به یاد اخرین بوسه ای که بر پیشانی اش زده بودم... 👆راوی سردار احمد عبدالله زاده 🌾🌷🌾 🌷🌷🌷🌷 : @shohadaye_shiraz ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ: http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹شهید حاج‌حسین همدانۍ: نمےتوانیم با آمریکایی‌ها قـدم بزنیم و انتظار شهدا را هـم داشـته باشیـم. 🌹 ╔ ❄️ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ای طنین گام هایت بهترین آواز عشق من در انتظار یک سبد لبخند توست... 🌷 : @shohadaye_shiraz