شیخ شده بودمعاون تبلیعات تیپ امام حسن. یک روز گفت می خواهم به سنگر کمین بروم.سنگر کمین تا عراقی ها فاصله کمی داشت. قسمت اول ایستاده، قسمت دوم خمیده و قسمت سوم را باید سینه خیر می رفتیم. به قسمت سینه خیز که رسیده بود، عمامه را روی کمرش گذاشته بود که خراب نشود. نزدیک سنگر عمامه را روی سر گذاشته بود.
از او اسم رمز پرسیدیم. با خنده گفت این عمامه من اسم رمز من است!
48 ساعت آنجا ماند. وقتی برگشت گفتم عراقی ها سیاهی متحرک را هم می زنند، تو با عمامه سفید میری جلوشون!
خندید و گفت: نگران نباش، آنها کور هستند، نمی بینند!
🌸اعتقاد عجیبی به حدیث کسا داشت. محال بود روزی از روزهای جبهه بگذرد و شیخ حدیث کسا را نخواند. بیشتر هم به خاطر محوریتی که حضرت زهرا سلام الله علیها در این حدیث دارد.
آنقدر شیخ در توسلاتش نام حضرت زهرا را می آورد که آوردن نام ایشان، نام حضرت زهرا را هم در ذهن می آورد. و جالب اینکه روز شهادت حضرت زهرا، با تیری در گلو و پهلو در حالی که یا زهرا و یا حسین می گفت شهید شد.
در وصیتش نوشته بود دوست
دارم مثل حضرت زهرا(س) بی نشان باشم. ده سال در غربت بی نشان افتاده بود...
🌷🌷🌸🌷🌷
#طلبه_شهیدعلیرضانجف_پور(شیخ نجفی)
#شهدای_فارس
شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۰-شلمچه
🌺🌷🌷🌷🌷🌷🌺
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
بسمه تعالے
قابل تـــوجہ مســؤولین محترم هیئــات مڌهبے ، مراکز فرهنــگے و فعالیــن فرهنگے ، خیرین علوے
👇👇👇
#ستادمردمےبزرگداشت_عیدغدیرجنوب_شیـــراز در راستاے هماهنگے و تبــادل نظر در خصــوص برگزارے عید غدیــر در مناطق #جنـــوبے و محروم شــیراز جلسه اے در مورخ #چهــارشنبه ۱۶ مرداد ساعت ۱۷:۳۰ در مکان: بلوار امیرکبیر خیابان فراشبندے،مؤسسہ ورزشی بنیادشهیــد و امور ایثارگران فارس برگزار مینماید
*لذا از همہ متولیان فرهنگے این مناطق جهت شرکت در این جلسہ #دعوت به عمل مے آیـــد*
🌺🌺🌺🌺🌺
لطفا" بہ دیگران اطلـــاع رســـانے کنیــد
#جلسہ_ویژه_برادران
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شهدای غریب شیراز
بسمه تعالے قابل تـــوجہ مســؤولین محترم هیئــات مڌهبے ، مراکز فرهنــگے و فعالیــن فرهنگے ، خیرین علو
لطفا به اطلاع فعالین فرهنگے مناطق جنوبی شیراز برسانید
◀️یک حرکت #مردمے خودجوش در راستاے بزرگداشت عید غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد شهید زهرایے شیراز
1_27465053.mp3
9.34M
🍂شهیدارو کجا ما می شناسیم 😔
🍂شهیدارو #شهیدا می شناسن 💔
🎧 حاج مهدی #سلحشور
#فوق_زیبا👌
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫💫💫
امام رضــا(ع):
کسے کہ عید غدیر را گرامےبــدارد
خــداونـد خطاهاے ڪوچڪ و بزرگ اورا مےبخـشــد و اگر از دنیـا بـرود در زمره ے شهداء خواهــد بــود
🗓۱۵ روز به برترین عید الهے(غدیر خم)باقیست.💕
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
#کانال_شهدای_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 معمول این بود که تابستان ها بعد از پایان درس بچه ها, به اتفاق خانواده برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد می رفتیم. تابستان ۶۵ بود. به همین منظور مرخصی گرفتم و برگشتم شیراز. پدر مقدمات سفر را اماده کرده بود, اما یکی دو روز قبل از سفر, حسین گفت من برگ اعزام گرفته ام و دارم به جبهه می روم!
خیلی ناراحت شدم. گفتم اعزامت را لغو کن!
گفت نه!
گفتم به عقب بنداز!
گفت من برای این سه ماه تابستان ماموریت گرفتم, بعدش می خواهم برگردم به مدرسه!
پدر هم موافق رفتنش نبود. مخالفت ما را که دید گفت:شما برید مشهد زیارت من را هم دعا کنید. من هم می روم جبهه انجا امام رضا(ع) را زیارت می کنم, چون اقا در جبهه هاست.
دیگر جای اعتراض نگذاشت.
🌺🌷🌺🌷🌺🌷
#ﺷﻬﻴﺪﻏﻼﻣﺤﺴﻴﻦ_ﺩاﻧﺸﻤﻨﺪﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺗﻮﻟﺪ🌺
☘☘☘☘☘☘
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
May 11
#روایٺــ_عِـشق ✒️
هر وقت #قرار بود مأموریت برود
اگر من راضی نبودم😰 تمام تلاشش را می کرد ،یا #مأموریت را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد.💯اما این بار فرق داشت...مدام #گریه می کردم تا منصرفش کنم،⚠️اما نه به گریه هایم توجه کرد تا #سست شود و نه از رفتن منصرف شد🚫...صبح با اشک و #قرآن بدرقه اش کردم.دستی به صورتم کشید و خیسی #اشکم را به سر و صورتش زد و گفت:😇"بیا بیمه شدم. صحیح و #سالم بر میگردم"
✍به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_شجاعت_علمداری🌷
#شهدای_فارس 🌷
#ﺷﻬﺪاﻱﻣﺪاﻓﻊﺣﺮﻡ
💠
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
#لالہ_های_آسمونے
یک سالی📆 از زندگی #مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش👥 دعوت کرد، برویم خانه شان گفته بود ( یک #مهمانی ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان💍 ) همراه عباس و دختر #چهل روزه مان رفتیم از در که وارد شدیم، فهمیدیم😱 آن جا جای ما نیست. خانم ها و آقایان #مختلط نشسته بودند و خوش و بش می کردند 😞از سر #اجبار و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم، ولی نتوانستیم آن وضعیت را تحمل کنیم 🚫.#خداحافظی کردیم و آمدیم بیرون پیاده راه افتادیم سمت خانه عباس ناراحت بود😔 . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد #قدم هایش را بلند بر می داشت که زود تر برسد به خانه 🏡که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر #گریه مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن مهمانی رفته⚠️ کمی که آرام شد، #وضو گرفت سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به نماز تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم #قرآن می خواند و اشک 😭می ریخت...آن #شب خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود❌ که شاید #خدا راضی نباشد...ولی عباس همیشه یک قهرمان بود؛💞 حتی در مبارزه با نفس #اماره اش...
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
📎معاون عملیات نیروی هوایی ارتش
#خلبانشهید_عباس_بابایی🌷
#سالروز_شهادت
💠
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75