🌷حرمشهداگمنامواوان،خواهران🌷
یک ماه از تدفین علیرضا گذشت.شب رفتم مسجد،بعد نماز یکی از بچه های بسیج گفت:ممد آقا یه آقایی چندروزه دنبال شماست.می گه از بچه های تفحص لشکر امام حسین(ع)هیت و باشما کار داره!
توفکربودم،یعنی چیکار داره؟داشتم از درب مسجد بیرون میرفتم.
یکدفعه آقایی آمد و سلام کرد،گفت از بچه های تفحص هستم و باشما کاردارم.
باهم رفتیم منزل. بعد از کمی صحبت های معمولی پرسید علیرضا کریمی فرزند باقر برادر شماست درسته؟
با تعجب گفتم:بله چطور مگه؟ ایشان ادامه داد پیکرش همتو منطقه فکه شمالی بوده؟
من با تکان دادن سر صحبت هاش رو تایید می کردم ایشان ادامه داد پیکر برادرتون رو من به عقب منتقل کردم!
در جریان پیدا شدن ایشون هم ماجراهای عجیبی اتفاق افتاد که برای همین خدمت رسیدم همه توجهم به صحبتهای ایشان بود.
با تعجب نگاهش می کردم ایشان ادامه داد بچه های تفحص مدت ها بود که در منطقه فکه شمالی کار می کردند خیلی از شهدا را پیدا کردند اما چند روزی بود که هرچی جستجو کردیم شهیدی پیدا نمیشد از قرارگاه مرکزی تفحص اعلام کردند که از فردا بچه های اصفهان به منطقه شرهانی منتقل می شوند و بچه های لشکری دیگری جایگزین ما خواهند شد.
شب آخر توی مقر مجلس دعای توسل برپا کردیم بچه ها خیلی گریه کردند بیشتر از همه سرهنگ علیرضا غلامی که خودش در این منطقه حضور داشت و یک پای خودش را هم تقدیم کرده بود اشک می ریخت.
برادر غلامی از جانبازان شیمیایی و مسئول تفحص شهدای اصفهان بود آخر مجلس با گریه دعا کرد و گفت خدایا ما اومدیم اینجا که از این منطقه فکه کربلایی بشیم ما رو حاجت روا کن!
فردا صبح زود که بچههای آن لشکر آمدند وسایلشان را هم آوردند.
ما هم وسایلمان را جمع کرده بودیم وقتی آماده حرکت شدیم دیدم برادر غلامی با بچه های تازه وارد بحث میکنه رفتم جلو دیدم میگه شما چند ساعت به ماوقت بدین ما فقط تاجاده شنی میرم و برمی گردیم! مسئول گروه جدید هم موافقت کرد از آدمی مثل غلامی بعید بود که اینطور اصرار داشته باشه من هم همراه او راه افتادم از میدان مین عبور کردیم رفتیم سمت جاده شنی با تعجب پرسیدم مگه ما دیروز اینجا رونگشتیم؟؟ برادر غلامی سریع با پای مصنوعی خودش راه می رفت.
گفت این دفعه فرق داره خود شهید گفته بیایید دنبالم.!!!
یکدفعه ایستادم و گفتم چی؟
اما برادر غلامی سریع حرکت می کرد دویدم دنبالش و گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ ایشون همین طور که راه میرفت گفت دیشب یه پسر بچه با چهره معصوم و دوست داشتنی به خوابم آمد و گفت من کنار جاده شنی هستم حتی محل حضورش رو هم تو خواب نشونم داد!
بعد از قول شهید گفت باد خاک ها را از روی بدنم کنار زده الان موقع شده که من برگردم مادرم خیلی بی تابی میکنه بعد گفت من هم اسم شما هستم بیا که تو هم حاجت روا میشی با تعجب داشتم به حرفهای برادر غلامی گوش میکردم. با عبور از تپه ها رسیدیم به جاده شنی کمی جلو رفتیم بعد در نقطه ایستادیم ۱۰ متر از جاده فاصله گرفتیم برادر غلامی نشست و با دست خاکهای رملی و نرم را کنار زد هنوز چند دقیقهای نگذشته بود که پیکر شهید پیدا شد، بعد هم برگشت به سمت من و گفت زیارت عاشورا همراه داری؟؟
گفتم آره بعد هم کتاب دعا را دادم به ایشان.
روش برادر غلامی این بود که هر شهیدی را پیدا میکرد کنار بدنش زیارت عاشورا می خواند اما هر چه گشت زیارت عاشورا در کنار کتاب نبود!
بعد گفت هرچی شهدا بخوان شروع به خواندن دعای توسل کرد بعد از اتمام دعا بقایای پیکر شهید را خارج کرد نمی دانم چرا اما تقریباً به جز استخوان های پا تمام استخوانهای این شهید خرد بود!!
برادر غلامی به من گفت برو عقب من کمی از آنجا دور شدم کنار پیکر پارچه سفیدی را پهن کرد و پیکر شهید را داخل آن پیچید.
من هم رفتم سراغ بچه های تعاون و از روی شماره پلاک فهمیدم که اسم این شهید علیرضا کریمی است.
مدتی بعد دوباره بابرادر غلامی به همان محل رفتیم شروع به تفحص کردیم من کمی فاصله گرفتم و آقای غلامی آنجا تنها بود.
یک دفعه صدای انفجار سکوت و آرامش منطقه فکه را شکست موج انفجار مرا هم روی زمین پرت کرد نفهمیدم تله انفجاری بود یامین اما به هر صورت جانباز فداکار علیرضا غلامی که عمری را به دنبال شهدا سپری کرده بود در همان منطقه فکه به قافله شهدا پیوست.
بچه ها که صدای انفجار را شنیده بودند سریع خودشان را رساندند پیکر شهید را به عقب منتقل کردیم.
#شهید_علیرضا_کریمی
برگرفته از کتاب مسافر کربلا🥀
@shohadayegomnamevavan
🇮🇷 سردار سرلشکر شهید
🌹 مهدی زین الدین🌹 :
🌹هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید،
شهدا هم شما را در محضر آقا اباعبدالله الحسين(ع) یاد میکنند.🌹
@shohadayegomnamevavan
به اطلاع زائران عزیز میرسانیم
حرم شهدای گمنام واوان بعد از
مدت ها بسته بودن از فردا ساعت
۹:۰۰ صبح الی ۱۹:۰۰ پذیرای شما زائران
عزیزان می باشد.
🔶حرم شهدای گمنام شهر واوان
••••••••●●●••••••••
@shohadayegomnamevavan
❤️دختران هم شهید می شوند
⚜جهیزیه
قالی می بافت به چه قشنگی، ولی درآمدش رو برای خودش خرج نمی کرد. هر چی از این راه در می آورد ، یا برای #دخترای فقیر جهیزیه می خرید ویا برای #بچه ها قلم و دفتر.
حتی #جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت، البته با اجازه من. یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز #عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار.
ازش پرسیدم:«چرا شب عیدی #لباس_نوت رو در آوردی؟» گفت:« وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم. همش فکر می کردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره... دیگه نمی پوشمش!».
🌷 #شهیده_طیبه_واعظی🌷
🔸تولد👈 1339
🔸شهادت👈 فروردین ماه 1356
🔸علت شهادت👈 به دست ساواک
🔸برگرفته از👈 کفش های جامانده در ساحل
@shohadayegomnamevavan
مداحی آنلاین - کشون کشون می برن تو رو - میرداماد.mp3
8.51M
🔳 #شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)
🌴کشون کشون می برن تو رو
🌴از کوچه ای که غم انگیزه
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
#واحد
@shohadayegomnamevavan
❁❁
#یا_امام_صادق_ع🌷
🕯ﺣﺪﯾﺚِ ﻓﻀﻞِ ﺗﻮ اذڪﺎر ﻫﺮ روز شیعہ
🍁ﻫﻤﯿشہ ﻧﺎم ﻗﺸﻨﮓ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻟﺐ شیعہ
🕯ﺗﻮیے رﺋﯿﺲِ ﺑﻼﻋﺰل ﻣﺬﻫﺐ شیعہ
🍁اﻻ اﻣﯿﺮ و ﻋﻠﻤﺪارِ ﻣڪتبِ شیعہ
#شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)🥀
#تسلیت_باد💔
@shohadayegomnamevavan
Ali_Fani_Dar_Madine_1397-4-16-19-22.mp3
2.72M
❤️ در مدینه
به مناسبت شهادت حضرت #امام_صادق علیه السلام
علی فانی
@shohadayegomnamevavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
▪️ واکنش امام صادق علیهالسلام،
دربرابر خدمتکاری که سبب فوتِ فرزند ایشان شد !
#صادق_آل_محمد
@shohadayegomnamevavan
8283941_997.mp3
20.04M
•|زائــر ڪہ نیست دور و بر قبر خلوتت
•|جز مادرت ڪہ آمـدهـ امشب زیارتت💔
#روضہ🎤
[مــا
زیرِ دِیـْنِ جعفــر آلِ محمــدیم...]
ای منشا نزول عطای خدای ما
باتو گرفت رنگ اجابت دعای ما
خالیست در بقیع غریب تو جای ما
هستند زیر دین شما حوزه های ما
#شیخ_الائمه
#بقیع
وقتی یادِ من افتادی، برای امام زمان دعا کن!
🔹 ذکر و یاد امام مهدی در رفتارهای او تاثیر فوق العادهای داشت.
#دعای_فرج و دعا برای سلامتی امام عصر، همیشه وِرد زبانش بود. امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن یا زیارت عاشورا کند؛ انگار احساس میکرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نیست.
🔸 دعا برای تعجیل فرج، در رأس همه حاجات و دعاهایش بود. هر وقت قرار بود کسی به زیارت برود، یا در التماس دعا گفتنهای مرسوم، میگفت: «برای امام زمان خیلی دعا کنید!» اگر قرار بود دوستی به زیارت برود، نشانهای میداد تا به یاد او بیفتد و بعد تأکید میکرد: «وقتی یاد من افتادی، برای امام زمان دعا کن!» هیچ وقت نشنیدم که برای خودش دعایی بخواهد.
🔺 بعد از شهادتش، یکی از دوستان، صحنهی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای وطنمان نیز، در میدان جنگ در حال یاری امام حسین بودند. آن بندهی خدا در بین شهدا، آقا جواد را دیده بود که جلو آمده و به او گفته بود: «ما در حال یاری کردن امام حسین هستیم، خیلی کار داریم. شما هم باید برای ظهور آماده شوید. چندان دور نیست. خودتان را برای ظهور آماده کنید تا بتوانید امام را یاری کنید.
#شهید_جواد_الله_کرم از زبان همسرش
@shohadayegomnamevavan
دست بوس
همیشه دست پدر و مادرش را می بوسید. طوری که ناگفته بچه هایش هم این را وظیفه خودشان می دانستند.
این اخلاقش هم مثل مودب بودنش زبانزد بود هیچ چیز مانع احترام و عزت گذاشتن به پدر و مادرش نمی شد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
مراعات بیت المال
به همکارانش می گفت بچه ها نظام انقدر پول ندارد باید خیلی مراعات بیت المال را بکنیم. خیلی ناراحت بود از دست کسانی که دلسوزی نمی کردند.
@shohadayegomnamevavan
🌼در سوریه جواد فرمانده یک تیپ بود. 48 ساعت داعشی ها در محاصره بودند... دید یک تانکر آب داره برای داعشی ها میرود... جواد دستور داد کسی تیراندازی نکنه... گفت, اجازه بدهید ,آب" به داعشی ها برسه... گفتم آقا جواد اگر آب برسه کار ما مشکل میشه... گفت توکل بخدا... ما با آنها مثل انسان و طبق دستور اسلام برخورد می کنیم...در درگیری فردا توانستیم منطقه را فتح کنیم...
🌼جواد قبلا یکبار زخمی شده بودند و بطور وحشتناک ماشینش داغون شد... به برادرش محمدرضا بعدا گفته بود آخرین لحظه که ماشین منفحر شد چشم های زهرا را یادم آمد به همین خاطر و همین تعلق خاطر برگشتم.... به خان طومان حمله شد جواد الله کرم سریع خودش را رساند گرسنه و تشنه... دوباره برگشت... حتی آب و غذا نخورد... یک تیر به شش و یک تیر به پایش می خورد... تشنه و گرسنه مانند مولایش شده بود... آخرین ذکرش سه تا یا حسین بود... حتی از پیکرش هم می ترسند... تکفریها آنقدر تیر بهش میزنند که سر از بدنش جدا می شود... بدنش را جابه جا می کنند و چند سال گم می شود...
#کتاب_مدافعان_حرم, #ناصر_کاوه
شهید مدافع حرم, جواد الله کرم
راوی: حاج آقا ترابی نسب
@shohadayegomnamevavan
💠 #قرائت_زیارت_شهدا هدیه به روح پرفتوح سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی
شهید مهدے زین الدین :
شـــــب جمعـــــه شهـــــدا را یاد ڪنید تا آنهـــــا شمـــــا را نزد ابا عبدالله (علیه السلام) یاد ڪنند …
#زیارت_نامه_شهدا به نیت حاج قاسم سلیمانی
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
📖اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللهِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
#شب_جمعه
@shohadayegomnamevavan
﷽؛
🌹 #چمران اینگونه بود....
♦️همسر #شهید_چمران:چمران وقتی یتیمخانه ای را در لبنان دایر می کند در آن فضا به خانمش میگوید ما از این به بعد غذایی را میخوریم که این یتیم ها میخورند.
♦️همسر لبنانی شهید چمران تعریف می کند که یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود.
♦️مصطفی آن شب دیر وقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه ها هم از همین غذا خوردند؟
♦️گفتم نه بچّه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچّه ها بخورند. به او گفتم حالا که بچّه ها خوابند و شما هم که همیشه رعایت می کنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن و گفت بچه ها خوابند خدای بچّه ها که بیدار است.
🌹 آنانکه به من بدی کردند ،مرا هوشیار کردند.
آنانکه از من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند.
آنانکه به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر و تحمل آموختند.
آنانکه به من خوبی کردند، به من مهر و وفا و دوستی آموختند.
پس خدایا ،به همه آنانی که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند، خیر و نیکی در دنیا و آخرت عطا بفرما.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#شهادت_هنر_مردان_خداست
ٍ
@shohadayegomnamevavan
Panahian-Clip-ShahidChamran.MP3
1.44M
🎵رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست!
🔻روایتهایی از خاطرات شهید مصطفی چمران
#کلیپ_صوتی
نشر با ذکر #صلوات🌹
@shohadayegomnamevavan
✍شهید دکتر چمران میگفت :
توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود ...سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛ اون شب رخت و خواب آزارم می داد! و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد ... رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم ...
🌷اما روحم شفا پیدا کرد🌷
@shohadayegomnamevavan
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
وقتی عقل، عاشق شود؛
عشق، عاقل می شود؛
آن گاه شهید می شوی.
#شهیدمصطفیچمران
سالروزشهادت شهید والامقام دکتر مصطفی چمران گرامی باد.🌹
@shohadayegomnamevavan
مداحی آنلاین - شب عشقه هوا شده بهاری - بنی فاطمه.mp3
2.09M
🌸 #میلاد_حضرت_معصومه(س)
💐شب عشقه هوا شده بهاری
💐شب عشقه که اومده نگاری
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
@shohadayegomnamevavan
تو مجموعهی لطف وجود و عطایی
تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی
تو دریاچه نه ؛ بَحر بی انتهایی
چهگویمکههستی؟چهگویمچههایی؟
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
ولادت حضرت معصومه(س)و روز دختر مبارک باد🌹
@shohadayegomnamevavan
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
🌞 #فاطمه_معصومه ؛
بانویی که اهل بیت همه کارهی قیامت، مینامندش!
نکتهی هیجانانگیزش آنجاست؛
که میشود، زیر سایه این بانو، به همین مقام رسید!
به شرط آنکه، در درونت، یک دستگیرهی مهم، وجود داشته باشد!
دستگیرهای بنام .....؟
#كريمة_أهل_البيت