eitaa logo
شهدای ملایر
360 دنبال‌کننده
5هزار عکس
454 ویدیو
49 فایل
عکس، زندگینامه، خاطرات و وصیت نامه شهدای ملایر🍃🌷🍃 ارتباط با ما و ارسال عکس و خاطرات و وصیت نامه و ......به کانال شهدای ملایر 🍃🌷🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نصرت‌الله رمضانعلی
🔸مادر شهید این بچه ها را با سختی بزرگ کرد. بچه محل ما بودند ملایر روستای حسین آباد شاملو . چهار برادرِ آرام و ساکت و صبور. زود پدرشان را از دست دادند و مادرشان ماند با این بچه های قد و نیم قد. 🔸شهید نبی الله، آخرین فرزند خانواده بود. خیلی کم با بچه ها دم خور میشد اما فوتبال خیلی خوبی داشت و دریبل های ریزی می زد. من و او، هم سن و هم بازی و هم کلاس بودیم. راهنمایی می رفتیم که خیلی بی سرو صدا ترک تحصیل کرد و برای کمک به خرج خانواده به تهران و قالیشویی رفت. 🔸خیلی سالها بود که ندیده بودمش که ناگاه خبر شهادتش را شنیدم و شنیدم که در همان قالیشویی که هم محل کارش بوده و هم محل خوابش، ادامه تحصیل داده. دیپلم و لیسانس گرفته و در صنایع دفاع استخدام شده اما روزی در اثر انفجار مواد منفجره به شهادت رسیده بود. 🔸هرچند که معتقدم که خواب تعیین کننده ی همه چیز نیست اما چندسال پیش خواب دیدم که نبی داخل خیابان خیام ملایر، خیلی خوش تیپ و خوش لباس و خوشگل دارد قدم می زند و من انگار در عالم بیداری بودم که با تعجب به او گفتم که نبی تو از دنیا رفته ای، اینجا چکار می کنی که با لبخندی از ته دل جواب داد که نه، من نمُرده ام و زنده ام. شهید نبی الله زنگنه، هرچند که به ظاهر از اکثر دوستان و هم کلاسی هایش جا مانده بود اما در آخر جبران کرد و از همه ی ما جلوتر زد. روحش بر بال فرشتگان الهی. 🌹شهید نبی ا۰۰۰ زنگنه 🔸راوی محمد طهماسبی 🍃🌸 ✅ کانال عمار: ایتا https://eitaa.com/joinchat/1036124380Ce91a464209
🔸️مسابقه دلنوشته و خاطرات طنز جبهه "حرف دلم با شهید" 🔸️مهلت ارسال : ۱۶ اسفند ماه 🔸️ارسال اثر در پیام رسان‌ ایتا به آیدی زیر پیام دهید .👇🏻 @Yas313n 🔸️ستاد‌برگزاری‌جشن‌👇🏻 علی‌اکبرهای‌زمان‌منتظران‌ظهور🕊
💚 جشن علی اکبــــر های زمان ، منتظـــران ظهـــور نذر سبــــــزه به نیــــــت شهــــــدا درصورت تمایل به شرکت در این نذر شهـــــدایی در پیامرسان‌ ایتا به آی دی زیر پیام دهید .👇🏻 @shahid_tajook151 _ستاد‌برگزاری‌جشن‌👇🏻 علی‌اکبرهای‌زمان‌منتظران‌ظهور🕊
میزبان: خادم الشهدا خانم سیما امانی نام؛شهید والا مقام محمد حسن خداکرمی نام پدر: محمد یوسف محل تولد : ملایر-سامن تاریخ تولد: ۱۳۲۷/۱۱/۱۲ عضویت: ارتش جمهوری اسلامی تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۷/۲۲ سن هنگام شهادت: ۳۲ سال محل شهادت: اهواز تپه های الله‌اکبر 🍃🌸 ✅ کانال عمار: ایتا https://eitaa.com/joinchat/1036124380Ce91a464209
4.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهادت انتخاب رتبه یک پزشکی شد 🔹️ شهیـد احمـدرضا احـدی (ولادت تا شهادت:۱۳۴۵_۱۴۶۵/ عروج:عملیات کربلای ۵) ◇ رتبه ی ۱ پزشکی،دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی،ورودی سال ۱۳۶۴ بود ◇ بخشی از دستنوشته های شهید: هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی؟ ◇ و آنگاه که قطره ای نم یافتی، با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد... ◇ اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی، لااقل حرمله مباش!
شََہٖــــیدِ💔ڱمٰــناْٰمـِـــْ: 📌 وصیت نامه یک جمله ای از شهیدی که رتبه یک کنکور کشوری را داشت. 🔹️ احمد رضا اصالت ملایری داشت و به خاطر ارتشی بودن پدرش ساکن اهواز بودند که جنگ شد. دوران مدرسه را اهواز و ملایر با معدل ۲۰ پشت سر گذاشت. ◇ سال ۱۳۶۴ در کنکور سراسري دانشگاه ها رتبه نخست را در کل کشور و حضور در همه رشته هاي انتخابي بدست آورد و در رشته پزشکي دانشگاه شهيد بهشتي تهران پذیرفته شد. ◇ سال ۱۳۶۱ وقتی که دانش آموز بود دوره آموزشی را هم پشت سر گذاشت و حتی در عملیات رمضان هم شرکت کردو مجروح شد. ◇ حضور پياپي او در جبهه هاي غرب و جنوب به عنوان يک دانشجوي پزشکي هيچ گاه باعث برتري و غرور وي نمي شد و رفتار او موجب انگیزه و رفاقت میان رزمندگان بود. ◇ شهید احمد رضا احدی امام (ره) را از ژرفاي جان دوست مي داشت تا بدان حد که وصيت نامه خود را با کوتاه ترين عبارت و در يک جمله به تحقق خواسته ها و سخنان رهبر ومقتدايش مزين کرد: «فقط نگذاريد حرف امام به زمين بماند.همين» ◇ سرانجام در ۱۲ اسفندماه ۱۳۶۵ درعمليات کربلاي ۵ ، در درگيري با کمين هاي دشمن بعثي به شهادت رسيد و پس از ۱۵ روز که پيکر خونينش ميهمان آفتاب بود بازگردانيده و در ملاير به خاک سپرده شد. کنکور
شََہٖــــیدِ💔ڱمٰــناْٰمـِـــْ: 📌 اگر می ماند پزشک می‌شد ولی شاگرد اول مدرسه عشق شد+ یادداشتی از شهید 🔹️ شهید احمد رضا احدی، پزشک می‌شد اگر می‌ماند و شاید هم وزیری، وکیلی یا رئیس تشکیلاتی، اما هوش سرشارش او را به متاعی گران‌قیمت‌تر هدایت کرد و با خدا معامله کرد تا ماندگار شد. ◇ «کربلای 5» مزد همه فداکاری‌هایش بود و شاگرد اول مدرسه عشق خدا شد؛ شهید 20 ساله‌ای که به گفته خودش، کوچکترین سرباز امام زمان(عج) و همه دغدغه‌اش، یاری نایب حضرت بود. ◇ احمد رضا یادداشت های بسیاری دارد و یکی از یادداشت هایش به عمق ارتباط ایشان به خداوند میتوان پی برد: ◇ «... دیگر نمی‌خواهم زنده بمانم. من محتاج نیست‌شدنم. من محتاج توام خدایا! ◇ بگو ببارد باران که کویر شوره‌زار قلبم سال‌هاست که سترون مانده. من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم. ◇ خدایا! دیگر طاقت ماندن ندارم. بگذار این خشک‌زار وجودم، این مرده‌قلب من، دیگر نباشد. بگذار این دیدگان دیگر نبیند، بس است هرچه دیده‌اند…!».   ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄