هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
✅ جایی که دیگر مرگ و زندگی مطرح نیست، زنده ماندن مهم نیست، شهید شدن مهم نیست، مسأله شرف و رسالت و تعّهد و مسئولیّت است؛ آنجا که اقتضاء میکند آدمی کشته شود ولی زنده به دشمن نیفتد، شرف و افتخار سربازی ایجاب میکند که همهٔ بود و نبودها و همهٔ هستی را فراموش کند.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
@chamran
هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
💌 خدایا هنگامی که شیپور جنگ طنین انداز می شود، قلب من شکفته شده به هیجان در می آید زیرا جنگ مرد را از نامرد مشخص می کند، جنگ بهترین محک امتحان برای فدائیان از جان گذشته است، در جنگ همۀ شعارهای میان تهی، همۀ ادعاهای پوچ، همۀ خودنمایی ها و غرورها و خودخواهیها فرو می ریزد. در جنگ مرد حق فرصت دارد که با حربه شهادت بر شیاطین کفر و ظلم بتازد، در جنگ حیات با شرف مبادله می شود، در جنگ مرد خدا می تواند با قربان کردن جان خود، ایمان خویش را به خدا و به هدف اثبات کند.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
@chamran
شهید احمدرضا #احدی.دانشجوی پزشکی. رتبه اول کنکور. شهادت12/12/65 @shohadayemalayer
شهید احمدرضا #احدی.دانشجوی پزشکی. رتبه اول کنکور. شهادت12/12/65 @shohadayemalayer
شهدای ملایر
شهید حسین #حبیبیان @shohadayemalayer
زندگینامه بسیجی شهید حسین #حبیبیان
شهید حسین حبیبیان در بیست و ششم اسفند ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان ملایر به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین نام داشت. سال ۱۳۵۲ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا سال سوم راهنمایی ادامه داد. سالهای انقلاب با وجود اینکه کودکی بیش نبود همراه با دیگر دانش آموزان در فعالیت های انقلابی شرکت کرد و دین خود را به قیام بزرگ ملت ایران ادا نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز سال های دفاع مقدس به نیروی تازه تاسیس بسیج پیوست و داوطلبانه روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. در عملیات های متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خویش حماسه ها آفرید.
سرانجام در شانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۲ در قله کمرسیاه در منطقه عملیاتی شمشی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. مزار وی در گلزار شهدای شمس آباد ملایر واقع است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
در بخشی از وصیت نامه شهید آمده است: حضورتان را در جبهههاى حق بر عليه باطل ثابت نگهداريد. اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنانكه پيرو خط سرخ امام خمينى نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و دنبال جنازه من نيايند. اما باشد كه دماء شهداء آنها را نيز متحول سازد و به رحمت الهى نزديكشان كند سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوئيد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد با خداوند پيمان مى بندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالى نكنم تا هنگاميكه همه احكام اسلام در زير پرچم اسلامى امام زمان (عج) به اجرا درآيد. @shohadayemalayer
شهدای ملایر
زندگینامه بسیجی شهید حسین #حبیبیان شهید حسین حبیبیان در بیست و ششم اسفند ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان ملا
بسیجی شهید حسین #حبیبیان @shohadayemalayer
شهدای ملایر
بسیجی شهید حسین #حبیبیان @shohadayemalayer
ایستاده ازراست:محمدامیدملایری.شهیدحسین #حبیبیان.؟.کریمخانی.سعیدپرند.نشسته از راست؟.مرحوم احمد شجاعتی.مهدی مسیبی @shohadayemalayer
شهدای ملایر
ایستاده ازراست:محمدامیدملایری.شهیدحسین #حبیبیان.؟.کریمخانی.سعیدپرند.نشسته از راست؟.مرحوم احمد شجاعتی
دست نوشته شهید احمدرضا #احدی
اولین قربانی- باز هم مجروحی دیگر
... راننده با عجله سوار ماشین آمبولانس شده و به سوی جاده کمر سیاه به حرکت درآمد. یکی از بچه های ما هم برای کمک، همراه راننده رفت. دل ها همه مضطرب بود که، خدایا کدامشان؟
چندی بعد آمبولانس برگشت و پیکر غرق در خون یکی از بچه ها را وارد بهداری کرد. همه ناراحت بودند و این را از صورت #عبدالله (عابدینی)– فرمانده گردان- بهتر می شد تشخیص داد. بوی خون و گوشت سوخته از مجروح می آمد. اما هنوز هم جان داشت و با نفس هایی کمه گاه و به سختی می کشید لختی خون از دهانش بیرون می ریخت.
از پشت، نخاعش بیرون آمده بود و به قول امدادگر- که آدم واردی بود- امیدی به زنده ماندنش نمی رفت. با این حال، پس از پانسمان اولیه، پیکر برادرمان را با ماشین به پاوه بردند و جمشید- امدادگرمان- هم با او همراه شد. لحظاتی بعد، حسین سلامی با قیافه ای پریشان،ن پابرهنه به پایگاه آمد.
بچه ها گفتند که #حسین(سلامی)، پیکر نیمه جان #حبیبیان را با چند مجروح دیگر- در زیر آتش خمپاره و آماج گلوله های قناسه- تا کنار جاده آورده است. در همان حال بود که با شتاب و نگرانی تمام، پابرهنه وارد پایگاه شد.
بگذریم... اما عزیزمان حسین حبیبیان تا نزدیکی های پاوه جان داشته، ولی در آخر راه با لباسی خونین و جسمی پاره پاره از ترکش خمپاره به لقاءالله شتافت.
به یاد آخرین دیدار در پایگاه که با لبخند، جواب سلامت را داد و با یاد آن شب نگهبانی در اعزام نیروی پاوه و ...
منبع: حرمان هور/ دست نوشته های شهید احمدرضا احدی/ علیرضا کمری/ 1390 @shohadayemalayer
از چپ:شهید حسین #حبیبیان و سعیدپرند .جاده کمرسیاه جاده راه خون بطرف مریوان @shohadayemalayer