559.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هر وقت به شما گفتند، ایران در زمان پهلوی در جهان عزت و آبرو داشت این کلیپ را نشان دهید.
⭕️ فرح: وقتی در مونیخ گفتیم ایرانی هستیم، گفتند آدمخوارید!
✍
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چگونه دشمن از بستر فضای مجازی برای یک جنگ ترکیبی استفاده کرد؟
🔰 پ.ن: خانوادهها حتماً این کلیپ را در معرض مشاهده فرزندان خود قرار دهند تا با ترفندهای دشمن در فضای مجازی آشنا شوند.
✍
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چگونه تصاویر جعلی را از طریق گوگل ایمیج تشخیص دهیم؟
#سوادرسانه
✍
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🚨 #فوری | به علت اهمیت فوقالعاده فرزندآوری در این برهه که کشور ما رو به پیری میرود از امروز بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت را در قسمتهای متعدد در معرض مطالعه شما کاربران عزیز قرار میدهیم!
🔰 #نویسنده حجتالاسلام روح الله ولی ابرقوئی
💠 هر روز همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت
#قسمت_اول
💠 ابراهیم به همسرش میگوید: «خانم! مگر همیشه نمیگفتی اگر من دهتا بچه هم بخواهم، حرفی نداری؟ خودت بارها برای من حدیث پیامبر را میخواندی که فرمود هر نوزادی که در امت من به دنیا میآید، در نزد او از هرآنچه که آفتاب بر آن میتابد، محبوبتر است!
خب چرا میخواهی پیامبر خدا را با این تصمیمت ناراحت کنی؟ در روز قیامت میتوانی در محضرش سر بلند کنی؟ چرا میخواهی مانع زیاد شدن امـت پیامبر شوی؟ مگر نشنیدی که پیامبر فرمود در قیامت به کثرت شما بر دیگر امتها مینازم؟»
ناراحتی در چهرۀ الهام موج میزد. گفت: «گوشم از این حرفها پر شده. بچۀ زیاد برای کسی خوب است که هم توان بدنی و هم دلودماغ نگهداریشان را داشته باشد!»
ابراهیم گفت: «خودت دیدی که دکتر قول داد مشکلی برایت پیش نمیآید. سختی زایمان و دوران بارداری یک چیز طبیعی است که برای همۀ زنان وجود دارد. لذت فرزند داشتن و مادری را خدا برای تمام مادران قرار داده، طوری که حاضرند بهخاطرش سختیهای بیشتر از بارداری را نیز تحمل کنند.»
ابراهیم کمی سکوت کرد و گفت: «اگر با تو چند کلمه منطقی صحبت کنم، حاضری بچه را نگه داری؟»
الهام با کمی تأخیر جواب داد: «نمیتوانی قانعم کنی، ولی حرفهایت را میشنوم. من تصمیم خودم را گرفتهام.»
ابراهیم کمی صدایش را پایین آورد و بهآرامی گفت: «ببین الهامخانم! خواهش میکنم کمی صبوری کن و بگذار حرفهایم را کامل بزنم، بعد از آن هر کاری خواستی بکن.»
الهام با حالتی مغرورانه کمی صورتش را بهسمت دیوار چرخاند و گفت: «جلویت را نگرفتهام. هرچه میخواهی حرف بزن.»
ابراهیم، دخترش ملیحۀ چهارساله را روی پایش نشاند و همانطور که بهآرامی موهایش را نوازش میکرد، گفت: «حیف نیست نعمتی به این خوبی نداشته باشیم؟»
الهام پرید وسط حرف ابراهیم و گفت: «من از نعمت بدم نمیآید، ولی نعمتی خوب است که با آمدنش لذت ببریم و به آسایش ما ضربه نزند، نه اینکه با حضورش به سختی و فلاکت بیفتیم.»
👈ادامه دارد ...
🔰 همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا میدانستید زنان غربی پوشش داشتند؟
👈 از چه زمانی زنان غربی بیحجاب شدند؟
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
4.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عاق پدر و مادر توسط فرزند!
🎙 #حجتالاسلام_عالی
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت
#قسمت_دوم
💠 ابراهیم که دستان کوچک ملیحه را گرفته بود، گفت: «اینکه باید از نعمت خدا لذت ببری، بستگی به نگاه خودت دارد. خدا به ما یاد داده که حتی در سختترین شرایط نیز اگر زیبانگر باشیم، شاکر او خواهیم بود و از شرایط خود لذت خواهیم برد.
الهامجان! چرا قول و قرارمان را فراموش کردی؟ ما همان ابتدای زندگی خواستیم چندتا بچه بیاوریم تا سرباز امام زمان شوند.»
الهام به ابراهیم نگاهی کرد و با لبخند تلخی گفت: «سرباز امام زمان؟ خودت هم باورت شده که بچۀ ما میتواند سرباز امام زمان شود؟ چیزی بگو که محال نباشد. الکی دلت را به این چیزها خوش نکن!»
ابراهیم که از حرفهای الهام تعجب کرده بود، گفت: «من از تو یک سؤال میپرسم؟ آیا میتوانی قسم حضرت عباس بخوری که فرزند ما نمیتواند سرباز امام عصر شود؟ آیا میتوانیم قسم بخوریم که فرزند ما نمیتواند خادم دین خدا و دوستداران خدا شود؟ چه افتخاری بالاتر از این که فرزند ما در سایۀ اسلام و قرآن تربیت شود؟»
الهام که گویا فقط دنبال شکست دادن ابراهیم بود، گفت: «من هم از تو سؤال دارم. تو میتوانی قسم بخوری که فرزند ما میتواند سرباز امام عصر شود تا دلمان را خوش کنیم و تند و تند بچه بیاوریم؟»
ابراهیم لبخند زد و به شوخی گفت: «میدانم که سر لج افتادی، اما سؤالاتت خوب است، پس جوابش را هم بشنو!» سپس با چهرهای جدی گفت: «بله نمیتوانم قسم بخورم که فرزندم یاور دین خدا میشود، اما یکچیز را میدانم و آن اینکه تو خودت هم میدانی ما اگر نیتمان خیر باشد و با قصدِ تربیت فرزندان قرآنی و امام زمانی تلاش کنیم، یقیناً مأجور خواهیم بود، هرچند فرزند ما هدایت نشود و حتماً در روز قیامت سرمان بالاست، چراکه سعی خود را کردهایم و سنت خدا این است که به ما پاداش پدر و مادرهایی را میدهد که فرزندانشان سرباز دین خدا شدهاند و این برای ما در روز قیامت خیلی حیاتی است، چراکه ما را از منزلگاههای هولناک و خوفناک قیامت نجات میدهد!
الهامخانم! مشکل اینجاست که اگر خدای ناکرده ما مانع آمدن فرزندی بشویم که قرار بود یاور دین خدا شود، روز قیامت چه جوابی داریم بدهیم؟ اگر یک درصد هم احتمال بدهیم که فرزند ما قرار است هدایت شود و به درد دین خدا بخورد، ما مسئولیم و اگر مانع تولد فرزندان دیگر شویم، خدا میتواند ما را مؤاخذه کند و بگوید چرا برای کمک به دین من تلاش نکردید؟ تکلیف ما این است که با چنین نیتی فرزندانمان را تربیت کنیم تا دِین خود را به اسلام و قرآن و اهلبیت ادا کنیم.»
ابراهیم که کمی بغض کرده بود، گفت: «چرا ما نباید مثل حضرت زینب نگاهمان را زیبا کنیم؟ خانمزینب بعد از آنهمه مصیبت، در مجلس عبیدالله فرمود: «ما رَأَیتُ إلّا جَمیلا»؛ من هرچه دیدم، زیبا و خوب بود!
علت این زیبانگری این است که آرمان و هدف حضرت زینب، مقدس و الهی است. خب ما هم میتوانیم اهداف زیبا و الهی را در خودمان تقویت کنیم و با نگاه مادی به این مسئله نگاه نکنیم.
الهام که مشخص بود هنوز قانع نشده، پا روی پا انداخت و گفت: «نمیخواهد برای من روضه بخوانی. اینها را خودم هم بلدم، اما ما کجا و اهلبیت کجا؟ آنها افراد خاصی بودند که میتوانستند اینهمه صبوری کنند! ما اصلاً ظرفیت و ایمان آنها را نداریم و نمیتوانیم مثل آنها باشیم، پس خدا هم از ما چنین توقعی ندارد که خودمان را بهخاطر بچه به سختی بیندازیم و با اینهمه مشکلات مالی، دستوپنجه نرم کنیم.»
👈ادامه دارد ...
🔰 همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بیسیمت روشن باشه!
🔰 #حاج_حسین_یکتا
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت
#قسمت_سوم
💠ابراهیم که از پرسشهای الهام استقبال میکرد، از جایش بلند شد و کنار الهام نشست. با لحنی آرام گفت: «ببین همسرم! تمام سؤالات تو را دین پاسخ داده. اینکه میگویی ما کجا و اهلبیت کجا و این مقایسه را پوششی برای ترک وظیفهات کردهای، جوابش کاملاً روشن است، چون فرمول خدا در قرآن این است که تکلیف هرکس بهاندازۀ وسع و ظرفیت و توان اوست.
یک مثال ساده میزنم تا برایت جا بیفتد. اگر در مسابقات المپیک در رشتۀ دو میدانی یک نفر قهرمان شود، به او مدال طلا میدهند. درست است؟»
الهام با تکان دادن سرش، حرف ابراهیم را تأیید کرد و با حالت کنایه گفت: «خب که چه؟»
ابراهیم گفت: «عجله نکن. بعد از مسابقات المپیک، مسابقات پاراالمپیک که مخصوص معلولان است، برگزار میشود. در این مسابقات نیز اگر کسی در دو میدانی قهرمان شود، به او چه مدالی میدهند؟»
الهام که منظور ابراهیم را فهمیده بود، سکوت کرد، اما ابراهیم خودش بهسرعت جواب داد: «بله، به او هم مدال طلا میدهند. الآن سؤال من این است که آیا مدال طلای این فرد معلول که قهرمان شده، با مدال طلای آن قهرمانی که جسمش سالم است، فرق دارد؟ مسلماً جنس هر دو مدال، طلای ناب و واقعی است.»
ابراهیم نگاه محبتآمیزی به چهرۀ الهام انداخت و گفت: «ببین عزیزم! خدا نیز برای پاداش دادن بندگانش به میزان توانایی و شرایط آنها نگاه میکند. اگر در یک کلاس، شاگردی حافظهاش خوب باشد و بتواند روزی یک صفحه از قرآن را حفظ کند، ولی روز امتحان نصف آن صفحه را حفظ کرده باشد، نصف نمره را میگیرد. حالا اگر در همان کلاس، شاگردی وجود داشته باشد که ذهنش بیشتر از دو خط کِشِش ندارد و در روز امتحان، دو خط خودش را با تمام تلاش حفظ کند، حتماً نمرۀ کامل میگیرد.
تفاوت این شاگرد با شاگرد قبلی در تعداد خطوط حفظشده خیلی زیاد است، چراکه این شاگرد دو خط حفظ کرده و شاگرد قبلی نصف صفحۀ قرآن را، اما معلم برای نمره دادن به کمیتِ کار آنها نگاه نمیکند، بلکه به میزان سعی و همت و توانمندی و ظرفیت آنها نظر میکند و به اولی که چندبرابرِ دومی قرآن را حفظ کرده، نصف نمره را میدهد.»
ابراهیم باز تبسمی کرد و گفت: «خب الهامخانم! اگر ما خودمان را با اهلبیت مقایسه کنیم و اینطور نتیجه بگیریم که چون ما مثل آنها توانمند و باایمان نیستیم، پس باید به آنها توسل و تمسک کنیم خوب است، چراکه واقعاً آنها در اوج عصمت و عبودیت و علم هستند، اما این قیاس کردن نباید منجر به ناامیدی شود و نباید بگوییم چون به گرد پای آنها نمیرسیم، پس بیخیال وظایف خود شویم.
نه، این قضاوتِ نادرستی است، چراکه خدای ما اینقدر مهربان است که در روز حساب و کتاب، حتماً در کنار فعالیت و نیتمان، به وسعت و ظرفیت روحی و جسمی ما نیز نگاه میکند و مطابق آن به ما اجر میدهد.
پس دقت کن که اگر ما با همین ظرفیت موجود، تمام اهتمام و کوشش خود را به میدان بیاوریم و با نیت خالص، عمل صالح انجام دهیم، خدای بزرگ به ما همان مدال طلایی را عطا میکند که به اهلبیت میدهد، بنابراین در مضمون روایات داریم که اگر با تمام توانمان از خدا و اهلبیت اطاعت کنیم، در بهشت همنشین و همجوار آنها و اولیای خاص خدا میشویم. این یعنی به ما در بهشت جایگاهی را میدهند که به خوبان خاص خدا دادهاند.»
ابراهیم همانطور که انگشتان دستش را در هم گره کرده بود، گفت: «بله، برای خدا در روز قیامت، عناوین و منصبهای دنیایی ملاک نیست. ممکن است در روز قیامت یک کارگر ساده و بیسواد بهخاطر نیت خالص و بهکارگیری تمام تلاشش، از یک عالم باسوادی که در دنیا کلی بروبیا داشته و حتی به کارهای خوب و خیرخواهانه شهرت داشته، هزاران درجه بالاتر برود.»
الهام که از سخنان ابراهیم در سکوت عمیقی فرو رفته بود، همانطور که گوشی موبایلش را از روی زمین برمیداشت، گفت: «ببین ابراهیم! تو با این حرفهایت میخواهی مرا از سقط بچهای که در شکم دارم، منصرف کنی، اما این قضیه توی کَت من نمیرود که چرا من اختیار بدن خودم را ندارم؟»
👈ادامه دارد ...
همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🚨 جهاد تبیین را دست کم نگیریم!
امروز یکی از دبیرستانهای دخترانه قم بودم. رفتم سر کلاس. معاون پرورشی میگفت حاج آقا این کلاس، خیلی شلوغه و خیلی بازیگوش هستن. وارد کلاس شدم. خیلی سر و صدا میکردند. چند تا موضوع روی تخته نوشتم:
اغتشاشات
آزادی
حجاب اجباری
و ...
ازشون پرسیدم کدومش رو دوست دارید صحبت کنیم. سیل سوالاتشون اومد. نود درصد جو کلاس مشخص بود که خیلی توپشون پره. مشخص بود که فضای مجازی بر ذهنها حاکم شده.
فقط نمونه بگم:
👈میگفتن چرا دخترای مردم رو میکشن؟ چرا دخترای مردم رو میدزدند؟ اصلاً چرا باید به زور حجاب داشته باشیم؟ چرا آخوندا مزاحم آزادی ما هستن؟و ...
نشون به اون نشون که در این یک ساعت و نیم کلاس (زنگ تفریح هم بیرون نرفتن) غیر از دو سه نفر، همگی آروم شدن و گفتن حاج آقا از جواباتون قانع شدیم و قرار شد باز کلاس رو هفته دیگه ادامه بدیم.
اون دو سه نفر هم مشکل مبنایی داشتن و در کلاس مجالش نبود تا فقط به مشکل مبنایی آنها بپردازم ولی پذیرفتند اگر به سوالاتشون جواب منطقی دادم قبول کنند.
این یعنی جوونهای ما نیاز به تبیین دارند. آدم دلش به حالشون میسوزه چرا که در محاصره سنگین امپراتوری رسانه هستند و کمتر کسی پیدا میشه با چند دقیقه صحبت، نجاتشون بده.
جوونهای ما فطرت الهی دارند و با کمی استدلال و انتقال حس دلسوزی به آنها با حُرّیت تمام پشت پا به مقبولات خود میزنند. این یعنی جوان دلش پاک و آماده است و منتظر بذر استدلال و محبت است و چه بسا یک شبه ره صدساله رود.
کم نگذاریم، جوونهای ما تشنهی تبیین هستند👌
🗣 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🚨 وقتی کیروش به میدان جهاد تبیین و دفاع از ایران ورود میکند👌
⭕️ کیروش به خبرنگار انگلیسی: چقدر برای این سوال پول گرفتی؟
🔹در نشست خبری سرمربی تیم ملی، خبرنگار اسکای اسپورت در سوالی به کیروش گفت: سرمربیگری تیم کشوری که حقوق زنان در آن رعایت نمیشود چه منفعتی برای شما دارد؟ کیروش در واکنش به این صحبتها گفت: شما چه مبلغی برای این سوال دریافت میکنید؟
🔹پس از اتمام نشست خبری، کیروش خطاب به آن خبرنگار گفت: به حرفهای من فکر کنید! از کشور خودتان چه خبر؟
🔰 پ.ن: چقدر برای بعضی سلبریتیهای ما زشته که جور اونا رو یک مربی خارجی بکشه😐
✍ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi