💚«جعفر محمدی» در اول آذر ۱۳۳۷ در روستای میشن از توابع شهرستان ملایر متولد شد.
پدرش کارگری ساده بود. جعفر تا ۶ سالگی در زادگاهش به سر برد. و سپس در ۶ سالگی به همراه پدر، راهی تهران شد. شوهر خالهاش – که معلم بود – به هوش و استعداد سرشار جعفر پی برد و از پدرش خواست که پیش او بماند و به تحصیل بپردازد. جعفر دوره ابتدایی را با موفقیت و نمرههای عالی پشتسر گذاشت و برای ادامه تحصیل، وارد دبیرستان شد.💚
#زندگی_نامه
❤️دوره متوسطه را نیز با موفقیت سپری و مدرک دیپلم را دریافت کرد. پس از آن، دفترچه آماده به خدمت گرفته و به سربازی اعزام شد و به عنوان سپاه دانش، در روستاها به خدمت پرداخت؛ درهمین دوره انقلاب اسلامی شروع شد. از آنجا که او با آموزهها و تربیت دینی رشد یافته بود، به دنبال فرمان حضرت امام خمینی(س) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، از سربازی گریخت و مدتی به شهرستان ملایر رفت و در آنجا به فعالیتهای انقلابی مشغول شد در تظاهرات و راهپیماییهای مردمی، فعالانه شرکت جست.❤️
#زندگی_نامه
💜جعفر بعد از برگشت از ملایر، در کرج فعالیتهایش را ادامه داد. اعلامیهها و عکسهای حضرت امام(ره) را در کرج، میان دوستان و آشنایان توزیع کرد. در راهپیماییها، همدوش و همراه مردم مسلمان، حضوری فعال داشت و تا پیروزی انقلاب اسلامی، از هیچ کوششی دریغ نکرد. پس از پیروزی انقلاب پرشکوه اسلامی، با شور انقلابی و برای حفظ آرمانهای انقلاب، در صحنههای مختلف به خدمت پرداخت. مدتی در “کمیته انقلاب اسلامی” فعالیت کرد.💜
#زندگی_نامه
💛در ۱۲ آبان ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران کرج درآمد و پس از گذراندن آموزش عمومی پاسداری در پادگان امام حسین(ع) تهران، در مدارس به آموزش نیروهای بسیجی و دانشآموزی پرداخت. با شروع غائله کردستان، در ۲ شهریور ۱۳۵۹ به همراه گروهی از نیروهای پاسدار و بسیجی به فرماندهی شهید یدالله کلهر به کردستان اعزام شد و در مقابله با گروهک های ضد انقلاب نقش بسزایی داشت.💛
#زندگی_نامه
💗در همان سال، یعنی سال ۱۳۵۹ زندگی مشترک خود را با خانم مولود خدابنده لو آغازکرد که ثمره ازدواجش دو فرزند به نام های محمد و مهدیه بود.
در نیمه دوم ۱۳۵۹ مسئول آموزش نظامی بسیج بود و در اردیبهشت ۱۳۶۰ به شهر گیلانغرب در کرمانشاه اعزام شد و به مدت چهار ماه فرماندهی نیروهای کرج را در جبهه «تپه کرجیها» برعهده داشت.💗
#زندگی_نامه
.
🧡در۱۱شهریور ۱۳۶۰ در عملیات شهیدان رجایی و باهنر در منطقه سرپل ذهاب به عنوان جانشین گردان حضور داشت و در این عملیات از ناحیه کتف به شدت مجروح شد، طوری که توان ایستادن نداشت، اما حاضر به ترک جبهه نبود. پس از بهبودی نسبی، در سال ۱۳۶۱ به فرماندهی سپاه پاسداران شهر هشتگرد منصوب شد.
در عملیات والفجر مقدماتی، فرماندهی گردان یاسر از تیپ سلمان فارسی لشکر۲۷محمدرسول الله(ص) را بر عهده داشت. در این عملیات نیز از ناحیه شکم به سختی مجروح شد.🧡
#زندگی_نامه
💙در سال ۱۳۶۲ به مدت چند ماه فرماندهی سپاه پاسداران شهریار را عهده دار بود و پس از آن مجددا به عنوان فرمانده سپاه شهر هشتگرد معرفی شد. در زمستان همان سال در مانور آزادی قدس در کرج، فرماندهی محور را برعهده داشت. در عملیات خیبر به عنوان مسئول واحد عملیات تیپ حبیب بن مظاهر انتخاب شد. در این عملیات از ناحیه گوش دچار آسیب شد.
در سال ۱۳۶۳ به عنوان فرمانده گردان حضرت علیاکبر(ع) در تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) انتخاب شد و آماده انجام عملیات بدر بود، اما تیپ وارد عمل نشد. در عملیات عاشورای ۳، والفجر ۸، سیدالشهدا و کربلای۱ به عنوان مسئول محور لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) حضور فعال داشت.💙
#زندگی_نامه