[ #فاطمیه کربلا شبهای جمعه دیدنیاست
مادرت صاحب عزای ذبح اعظم میشود]
#شب_جمعه
#حضرت_زهرا 🥀
╭━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╮
@shohadazendeaand
╰━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╯🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح یعنی نور
خورشید و غرور
صبح یعنی آمدن
یعنی ظهور
نان گرم و چای شیرین
حال خوش
صبح یعنی درد از
چشمت به دور
سلام دوستان خوبم✋
صبحتون بخیر و شاد🌸
[ #فاطمیه کربلا شبهای جمعه دیدنیاست
مادرت صاحب عزای ذبح اعظم می شود)
╭━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╮
@shohadazendeaand
╰━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╯🍂
هـفتہ پیش این ساعت حاجے تو راه
بغداد بود
ولے این هـفتہ این ساعت تو ڪربلا ڪنار امام حسینہ
سردار دلها سلام ما رو هم برسون محضر ارباب
گرچه خیلی دلتنگتیم😭😭💔💔
╭━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╮
@shohadazendeaand
╰━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╯🍂
کاش...💔
کاش میشد صبح که از خواب بیدار میشیم
بگن همه چی خواب بوده...😔😔😭
╭━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╮
@shohadazendeaand
╰━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╯🍂
من گمان میکردم
رفتنـش ممکن نیـست
رفتنـش ممـکن شد
باورش ممـکن نیسـت ...
😔😔😔💔💔💔
╭━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╮
@shohadazendeaand
╰━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╯🍂
رِفیق مَذهَبی
هیچوَقت
تَحقیرِت نِمیڪُنه
تَعمیرِت میڪُنه..🙂♥️
#رفاقتتاشهادت..
#لالہهای_آسمونے
🌹ارادت خاصي به حضرت صديقه طاهره (سلام ا... عليها) داشت. به نام حضرت، مجلس روضه زياد ميگرفت. چند تا مسجد و فاطميه هم به نام و ياد بيبي ساخت.
🌹توي مجالس روضه، هر بار كه ذكري از مصيبتهاي حضرت ميشد، قطرات اشك پهناي صورتش را ميگرفت و بر زمين ميريخت.
🌹خدا رحمت كند شهيد محسن اسدي را، افسر همراه حاجي بود. براي ضبط صحبتهاي سردار، هميشه يك واكمن همراه خودش داشت، چند لحظه قبل از سقوط هواپيما همان واكمن را روشن كرده بود و چند جمله راجع به اوضاع و احوال خودشان گفته بود.
🌹درست در لحظههاي سقوط، صداي خونسرد و رساي حاجي بلند ميشود كه ميگويد: صلوات بفرست. همه صلوات ميفرستند. در آن نوار آخرين ذكري كه از حاجي و ديگران در لحظهي سقوط هواپيما شنيده ميشود، ذكر مقدس « يافاطمهٔ زهرا » است.
#سردارشهید_احمد_کاظمی 🌷
#سالروز_شهادت
╭━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╮
@shohadazendeaand
╰━═━⊰❀🌷❀⊱━═━╯
4_5965313062763233759.mp3
5.65M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
صلوات عصر روز جمعه⬇️⬇️
صلوات ابولحسن ضراب اصفهانی
حجم: 5.4MB
منتظران ظهور⬇️⬇️
.
#غروب_جمعه
غروب جمعه دلم بوی یار می گیرد
افق افق دل من را غبار می گیرد
نه با زیارت یاسین دلم شود آرام
نه با دعای سماتم قرار می گیرد
نوای ندبه صبحم هنوز ورد لب است
که نغمه عشراتم به بار می گیرد
دل صنوبریم زین هوای مه آلود
نه از فراق که از انتظار می گیرد
بدان که دلبر ما جان برای یاری خویش
در این دیار هزاران هزار می گیرد
به گوش منتظران گو که صبح نزدیک است
اگر چه شب ز رفیقان دمار می گیرد
جمال یار چو خورشید عالم افروز است
حجاب نفس تو را زان نگار می گیرد
تمام دلخوشیم یک نگاه کوچک اوست
ز چیست یار من از من کنار می گیرد