eitaa logo
🌷شُـهَـدا زِنـده انـد🌷
75 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
2 فایل
♻️امروزفضلیت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی شهداکمترازشهادت نیست زندگی زیباست اماشهادت زیباترست. "سیدعلی خامنه ای" ما سینه زدیم ، بی صدا باریدند🌹 از هرچه که دم زدیم ، آنها دیدند🌷 ما مدعیان صف اول بودیم🌹 از آخر مجلس شهدا را چیدند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🥀شهدا رفتند با تمام‌ سادگی🌱 ما ماندیم وزَرق وبرق روزگار...💎 ........ 🌷🍃
1.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ پیش‌بینی حاج قاسم از نحوه آزادسازی قدس... قدس امکان ندارد آزاد بشود جز با پرچم داری شیعه.. این چه کسی قبول بکند چه قبول نکند، ما می‌رویم، دیگران می‌مانند، تاریخ ثبت خواهد کرد این را... به شیعه بودن خودتان افتخار کنید، اینهم به دلیل آن کلمه حق است. حق بودن تشیع..
🌷شُـهَـدا زِنـده انـد🌷
⃟🤍⚘⃝🕊˼ ᭄ꪆ.• 🔥#دهه_شصت...نسل سوخته👨🏿 #قسمت8 ✍نوشته ی شهید مدافع حرم، سید طاها ایمانی ⚫️ سوز درد فر
⃟🤍⚘⃝🕊˼ ᭄ꪆ.• 🔥 شصت...نسل سوخته👨🏿 9 ✍نوشته ی شهید مدافع حرم، سید طاها ایمانی ⚪️چشم های کور من اون روز یه ایستگاه قبل از مدرسه اتوبوس خراب شد. چی شده بود؛ نمی دونم و درست یادم نمیاد. همه پیاده شدن؛ چاره ای جز پیاده رفتن نبود. توی برف ها می دویدم و خدا خدا می کردم که به موقع برسم مدرسه و در رو نبسته باشن. دو بار هم توی راه خوردم زمین. جانانه سر خوردم و نقش زمین شدم. و حسابی زانوم پوست کن شد. یه کوچه به مدرسه، یکی از بچه ها رو با پدرش دیدم. هم کلاسیم بود و من اصلا نمی دونستم پدرش رفتگره. همیشه شغل پدرش رو مخفی می کرد. نشسته بود روی چرخ دستی پدرش و توی اون هوا، پدرش داشت هلش می داد تا یه جایی که رسید؛ سریع پیاده شد، خداحافظی کرد و رفت و پدرش از همون فاصله برگشت. کلاه نقابدار داشتم. اون زمان کلاه بافتنی هایی که فقط چشم ها ازش معلوم بود. خیلی بین بچه ها مرسوم شده بود. اما ایستادمثتا پدرش رفت. معلوم بود دلش نمی خواد کسی شغل پدرش رو بفهمه. می ترسیدم متوجه من بشه و نگران که کی اون رو با پدرش دیده. تمام مدت کلاس حواسم اصلا به درس نبود. مدام از خودم می پرسیدم چرا از شغل پدرش خجالت می کشه؟... پدرش که کار بدی نمی کنه و هزاران سوال دیگه مدام توی سرم می چرخید. زنگ تفریح انگار تازه حواسم جمع شده بود؛ عین کوری که تازه بینا شده. تازه متوجه بچه هایی شدم که دستکش یا کلاه نداشتن. بعضی هاشون حتی چکمه هم نداشتن و با همون کفش های همیشگی توی اون برف و بارون می اومدن مدرسه. بچه ها توی حیاطذبا همون وضع با هم بازی می کردن و من غرق در فکر. از خودم خجالت می کشیدم. چطور تا قبل متوجه نشده بودم؟ چطور اینقدر کور بودم و ندیدم؟ اون روز موقع برگشتن. کلاهم رو گذاشتم توی کیفم. هر چند مثل صبح، سوز نمی اومد. اما می خواستم حس اونها رو درک کنم. وقتی رسیدم خونه، مادرم تا چشمش بهم افتاد با نگرانی اومد سمتم . دستش رو گذاشت روی گوش هام . - کلاهت کو مهران؟ مثل لبو سرخ شدی ... اون روز چشم هام سرخ و خیس بود. اما نه از سوز سرما ... اون روز، برای اولین بار،  از عمق وجودم ... به خاطر تمام مشکلات اون ایام ... خدا رو شکر کردم. خدا رو شکر کردم قبل از این که دیر بشه چشم های من رو باز کرده بود ... چشم هایی که خودشون باز نشده بودن. و اگر هر روز عین همیشه، پدرم من رو به مدرسه می برد. هیچ کس نمی دونست کی باز می شدن؟ ... شاید هرگز ... . . ✅ادامه دارد... 🌷⃟ ⚘⃝🕊˼ ᭄ꪆ.•@shohadazendeaand🇮🇷 ⚘شهــدا زنـده اند⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
474.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید مدافع حرم جواد محمّدی و حجاب «اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی‌حجاب‌ها را خواهم گرفت».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی باید لحظاتِ بیشتری برای تماشای یک عکس صرف نمود؛ این عکس از همان عکس‌هاست..! «حیا» و «حجاب» دو مفهومی که در این قاب به کمال رسیده‌اند ... پاسداری از حریم اسلامِ ناب محمدی پاسداری از ارزش‌های علوی و فاطمی 👈 به حجاب خانم‌ها نگاه کنید قربانِ آن حجاب و حریمِ حضرت زهرا(س) و دخترش زینب کبری سلام الله علیها 👈 به حیای شهدا نگاه کنید ! قربانِ آن چشم‌های پاک ؛ آن شرم و حیا چه اشک‌ها که از این دیده‌ها جاری نگشت در استغاثه از خدا ، در طلب رضای خدا ؛ و چه خونها که از ابدانِ مطهرشان جاری نشد 🔻 سرداران شهید : محمد بروجردی (مسیح کردستان) ، محمدرضا عسگری (جانشین لشکر۲۵ کربلا) و.. خانواده‌هایشان نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷👇🏿 🆔@shohadazendeaand ••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا