هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
مارااگرچهبازیدنیاخرابکرد
امابهلطفروضهارباب
بهتریم...!
•°اســلـام الـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه الـحـسـیـن•°
♡ .....๑🏴๑🖤๑🏴.....♡
هدایت شده از سبک شوهر داری
#سیاستهای_زنانه
#خانومها_بخوانند
حتما حتما به بدرقه شوهرتون وقتی داره میره سرکار اهمیت بدید؛
گاهی موقع رفتنش براش اسفند دود کنید...
حتما تا دم در همراهیش کنید...
حتما دست بدید بهش و ببوسیدش...
براش آرزوی سلامتی و موفقیت کنید.
⛔️مبادا آقا همینجوری بره و شما مثلا تو اتاق سرگرم کارهای خودتون باشید...
💛🧡❤
.
هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
«☁️📋»
-
ڪَسۍمَنونَخوٰاستوَلۍتودٰاد؎رٰاهَم
هَمیشِہوَقتِبۍڪِسۍشُد؎پَنٰاهَم••シ!'🧡
-
#دلتنگۍ
•°اســلـام الـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه الـحـسـیـن•°
♡
#عذر_خواهی
📢چیزی به نام #عذرخواهیه بد وجود دارد، این گونه عذرخواهی نکنید!📢
❣ترمیم یک رابطه بعد از اشتباهات و دلخوری های فراوان، یکی از بهترین کارهایی است که می توانید انجام دهید. اما بسیاری از مردم نادانسته با یک عذرخواهیه بد سعی دارند این کار را انجام دهند. مثال می زنم: «ببخشید از دستت عصبانی شدم اما خودت شروع کردی!» اینکه معذرت خواهی نیست، ملامت کردن است!
💟هرگز اینگونه عذرخواهی نکنیم...
💛🧡❤
لطفا پا تـوی کفـش خانوادهها نکنیـد...!
اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخترین لحظات زندگی مشترکتان باید به آن پایبند باشید، قانون «منع توهین» است.
نه شما و نه شریک زندگیتان، حتی در بدترین لحظات و در اوج عصبانیت هم حق ندارید به خانواده هم توهین کنید و از بدگویی به خانواده هم به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید.
اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرفهای ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری...!»
مگر در همه روزهایی که شریک زندگیتان خوشایندترین جملات را در مقابلتان به زبان میآورد به او یادآوری میکنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است؟!!!
.
#سیاست_های_زنانه
حوصله ندارم، نداریم ...
یکی از کارهایی که خانم های باسیاست برای اینکه #شوهرشون رو توی مشتشون داشته باشن اینه که در حالت عادی #طناز، متبسم و با انرژی هستن اکتیو اند. بی کار نمی مونن. یه هنری، کاری حتی توی خونه دارن و مشغولن. فقط خونه داری ،رو دوست ندارن.
ولی خانم های دائما #خسته و کسل کننده دائما غر می زنن، سرد برخورد می کنن، موقع حرف زدن همسر، بهش توجه نمی کنن، یه طوری با #همسرشون حرف می زنن و برخورد می کنن انگار قبولش ندارن. از واژهی " حوصله ندارم " خیلی استفاده می کنن.
به خونه و زندگی #مشترک شون اون جور که باید توجه نشون نمی دن. زن سرد، مرد رو هم از زندگی سرد و بیزار می کنه و باعث می شه مرد اون گرمی زندگی رو جای دیگه جستجو کنه....
💛🧡❤
#همسرداری
وقتی حالت خوب نیست، حرفهای تند نزن، توهین نکن. چون خیلی فرصت داری که حالت رو عوض کنی، اما هیچوقت فرصت این رو نداری که بتونی حرفهایی که گفتی رو عوض کنی!
💛🧡❤
.
سبک شوهر داری
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 جواهر با کل و شادی دستم رو گرفت و برد بالای مجلس نشوند توی مسیر بهش گفتم جواهر بد کردی
یکم اومد نزدیکترمو خوب براندازم کرد
از اینهمه نزدیک بودنش ترسیدم یکمی خودمو عقب کشیدم ،بهم گفت نترس کاریت ندارم من عاشق زنمم فقط مادرشوهرت هرچی درمورد امشب ازت پرسید بهش چیزی نگو ،بگو باهم بودیم...
از حرفایی که زد تعجبم بیشتر شد و توی دلم خوشحال شدم که ابراهیم کاری به کاریمنداره
دوباره ادامه داد،مادرم میخواد منیژه رو به خاطر بچه نیاوردنش از خونه بیرون کنه که من نمیذارم اونی که مشکل داره منم نه منیژه ی بی گناه ....
پس اونقدرا هم که فکر میکردم ابراهیم بی رحم نبود و اتفاقا خیلی هم احساس داشت ،
فردا صبح که بیدار شدم با صدای داد و هوار مادرشوهرم جست بلندی زدم ورفتم بیرون
داد و هوار میکرد که عروس تازه و چشم و گوش بسته که نیستی پاشو به من کمک کن نون بپزیم برو جارو کن و....
تموم غر غر های مادرشوهرم رو به خاطر حرفهای دیشب ابراهیم به جون خریدم
داشتم توی گرمای مطبخ آشپزی میکردم که یهو نیشگون سختی از بازوم گرفته شد مادرشوهرم بود که زیر گوشم گفت هرچی دیشب اتفاق افتاده رو برام بگو دیشب پشت در اتاقتون وایساده بودم صدات نمیومد دختره ی بی کس و کار....
شروع کردم به هق زدن و هرچی ابراهیم بهم گفته بود بهش بگم رو گفتم ،گفتم باهم بودیم
زد تو صورتم و گفت به من دروغ نگو دختره ی چش سفید
از پایین در داشتمنگاهتون میکردم ابراهیم یه چیزایی تو گوشت گفت اونا رو بهم بگم و محکمتر زد به پهلوم
گفتم خانوم جان بخدا که همین بود
اینبار یقه ام رو گرفت انداختمم توی انباری و گفت تا راستشو نگی نمیذارم بیرون بیای....
ولی من به خاطر خودمم که شده بود نباید چیزی به مادرشوهرم میگفتم
اگه میگفتممعلوم نبود شب که ابراهیم برميگرده چه بلایی سرم بیاره
#فیروزه
💛🧡❤
سبک شوهر داری
یکم اومد نزدیکترمو خوب براندازم کرد از اینهمه نزدیک بودنش ترسیدم یکمی خودمو عقب کشیدم ،بهم گفت ن
پشت در داد زدم خانم توروخدا منو ول کن به خدا من کاری نکردم چرا منو زندانی کردین ولی هیچ صدایی از بیرون نیومد.
..
نمیدونم ساعت چند بود که از خواب بیدار شدم و نور خیلی تو به صورتم تو دیدم مادرشوهرم بود که با داد و بیداد اومد توی انباری و بلندم کرد و گفت زودتر پاشو برو توی اتاقت دختره بی همه چیز دروغگو اگه از جریان امروز چیزی به ابراهیم بگی حسابت با کرام الکاتبینه
منم که ترسیده بودم و از طرفی که داشتم تو رفتم توی اتاقم محکم درو بستم نزدیکای اومدن ابراهیم بود....
ابراهیم وقتی اومد خونه مستقیم رفت توی اتاق مادرش اما با صدای داد و بیداد برگشت پیش من و گفت وای به حالت اگه حرفی به مادرم بزنی اونوقت کاری به سرت میارم که با پای خودت برگردی خونه بابات ....
اونشب هم با درد گرسنگی و ضعف خوابیدم ...
صبح با بوی خیلی خوبی از جام بلند شدم دیدم یه زنی بالا سرم نشسته با لبخند داره نگام میکنه و یه سینی صبحونه هم جلوم گذاشت ،نمیفهمیدم کیه ولی توی این دنیا لبخند زدن به من عجیب بود
با همون لبخند مهربونش گفت بخور برای تو آوردم میدونم مرضیه(مادرشوهرم)نذاشته از دیروز چیزی بخوری ،
از شرم و بغض سرم رو انداختم پایین و چیزی نگفتم ،ادامه داد:چقدر هم سنت کمه ،ابراهیم خودش به این وصلت راضی نبود ولی از بس مرضیه زیر گوشش خوند مجبور شد ،میدونم تو و ابراهیم باهم نیستید دخترجان،ولی من بهت میگم باش شاید ابراهیم هم صاحب پسر شد....
گفتم خانوم شما کی هستی ؟گفت من منیژه ام
و بلند شد رفت ..واقعا این منیژه بود؟هوو بود؟چرا انقدر مهربون بود ؟پس ابراهیم حق داشت اینقدر سنگشو به سینه بزنه زن به این زیبایی داشت و مادرش میخواست به خاطر بچه نیاووردنش طلاقش بده ،ولی چرا بهم گفت با ابراهیم باش ؟مگه مشکل از خودش نبود !؟....
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
💛🧡❤