#بخشی_از_وصیت_نامه 📜
❣بارالها ! من همان بنده ای هستم که سالها در #گمراهی به سر برده و عصیان اوامر تو را کرده ام😔 اما اینک #معترفم به گناهانم و اقرار می کنم به اینکه در اشتباه بوده ام ، پس از گناهانم⛔️ درگذر و توفیق لقایت را که نصیب #شهدای راهت میکنی نصیب من هم کن🙏
❣بارالها ! تو را #شکر میگویم که به من آگاهی بخشیدی تا اینکه بدانم #کیستم و از کجایم و به کجا می روم.
❣خدایا، در #شهادت چه لذتی است که مخلصان تو به دنبال آن اشک شوق😭 میریزند و این گونه شتابان اند⁉️
❣خدایا! #هدایتم کن، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی⭕️ است.
❣خدایا! هدایتم کن تا #ظلم نکنم❌ زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.
#شهید_حجت_الله_رحیمی
@shohda_shadat
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا.mp3
2.74M
#شهید_علمدار
#التماس_دعا
@shohda_shadat
عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره
شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد
سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت
سرش می خارید و با خاراندن زیاد ، تاولها ترکیده بود
بنده خدا خیلی اذیت شده بود
بهش گفتم برو بیمارستان دوا و درمان کن
می گفت اگه برم بستری ام می کنن و از کارم جا می مونم ... ... چند روز بعد بیرون جزیره یه برکه آب پر از نیزار دیدیم
عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد
بعد با حالت خاصی بهم گفت:
حسن! می دونی این آب ، کدوم آبه؟
با تعجب گفتم: یعنی چی؟ خب این آب هم مث بقیه آبها ، فرقش چیه؟
گفت: اگه دقت کنی می بینی این آب ، انشعابی از آب فراته
آبی که امام حسین و حضرت عباس ع تو کربلا دستشون رو باهاش شستشو دادن
عباس معتقد بود اگه سرش رو با اون آب بشوید ، تاول های سرش خوب میشه
اتفاقا سرش رو شست و شفا گرفت
چند روز بعد تمام تاول ها خوب شد و اثری ازشون نموند...
#شهید_عباس_بابایی
@shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری زیبای حاج حسین کاجی در مورد شهیدی که فقط یک جمله میگفت...
آخ سوختم آخ سوختم
@shohda_shadat
#خاطرات_شهدا
#هر_وقت_اجلم_برسد
زمانے كه حبيب الله نوجوان بود يك شب ساعت دو و نيم به خانه برگشته بود. وقتے از اين مساله آگاه شدم، با ايشان صحبت كردم و گفتم: شب دير به خانه نرو.
مادر ناراحت ميشود. گفت: از مسيرے كه مےآمدم، شخصے را ديدم كه مريض و كنار جاده نشسته بود. چون دير وقت بود و مے دانست ماشين نمے آيد از من درخواست كرد كه اگر ميتوانم او را به روستا برسانم.
من هم با خودم گفتم: نيمه ے شب است. خدا را خوش نمے آيد، اين شخص را اينجا رها كنم و بروم. او را سوار موتور كردم و به روستا رساندم و برگشتم. گفتم: اگر خداے نا كرده برايت اتفاقے مے افتاد، مے خواستے چه كار كنے؟
گفت: خدا اگر بخواهد جان من را بگيرد به اين مسائل توجهے نميكند. #هر_وقت_اجلم_برسد از اين دنیاخواهم رفت.
🍀 به روایت برادر شهید🍀
#شهید_حبیبالله_غلامپور
@shohda_shadat
🔅أفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا 🔅
🔸 جلسات #تدبر_قرآن_کریم 📖
🔻مدرس و پاسخگو : جناب آقای محمد پور
⏰ زمان : #یکشنبه ساعت ۲۲:۳۰
⚡️ همگی در پناه قرآن سلامت باشید و عاقبت بخیر 😊🍃
🔰 گروه قرآن و عترت
http://eitaa.com/joinchat/2088042517C4e9f7c2bd9
🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺