eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
564 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه و ارادت خاص به امام رضا(ع)🦋 نرگس فریدونی بیان می‌کند: محمد با همه مدل و از هر قشر آدمی دوست بود🌱. یادم است که یک دوست معتاد داشت که به کمک او ترک کرده بود؛ من ساکن مشهد هستم و یک سری محمد به مشهد آمد و خیلی ناراحت بود😔، وقتی دلیل را از او جویا شدم گفت: دوستم به علت مشکلاتی که برایش پیش آمده، باز اعتیاد را شروع کرده است واین باعث ناراحتی من شده🥀؛ دیگر تحمل فسا برایم سخت بود و به همین خاطر راهی مشهد شدم. وی ادامه می‌دهد: محمد ارادت ویژه‌ای به امام رضا(ع) داشت🌷 و هرسال ۶ تا ۷ بار برای زیارت راهی مشهد می‌شد؛ او برای زیارت به حرم می‌رفت و شب به خانه بازمی‌گشت و همسر من چون می‌دانست مدت زمان زیارت محمدمهدی طول می‌کشد طوری که ظهر هم به خانه نمی‌آید صبحانه‌ مفصلی را به او می‌داد که گرسنگی در حین زیارت آزارش ندهد❤️. محمد در وصیت نامه‌اش آورده‌است: «مرا پس از شهادت در اطراف ضریح امام رضا(ع) طواف دهید زیرا ایشان بسیاری از مشکلات مرا حل کرده‌است»🌸 پدر شهید با تاثر در تکمیل صحبت‌های دخترش بیان می‌کند: به علت گرمای هوا و مدت زمان طولانی که هماهنگی‌ها طول می‌کشید این خواسته‌ محمد مهدی محقق نشد😔اما او را در حرم شاهچراغ(ع) طواف دادند.
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
.. #سخنی_درست‌..🍃 #بحث_هفتم‌🌙 #پرسش‌..↓ ..🦋..چراخداوندگاهی‌به‌افرادِ گنه‌کار،نعمت‌میده؟! (پاداش؟!!
..🦋 ..↓ ..🍃.. چراخدابه‌خاطرگناه‌دیگران بلاومصیبت‌رابرهمه‌نازل‌میکند؟ ..↓ ..✨.. زیراحیات‌انسان‌اجتماعی‌است؛ همانطورکه‌اعمال‌صالحه(سودمند)‌به‌نفع‌ جامعه‌است.. اعمال‌خاطئه(سوءیابد) هم به ضرر جامعه‌ی‌اجتماعی آدم هاس. وکارهای‌خاطئه‌یابد،اگرنباشه‌،جامعه ب‌پایان‌نمیرسه.. ..🌱..در روایات آمده: ب‌این‌دلیل‌که‌مردم‌ترک‌امربه‌معروف‌ونهی از منکر که فروع دین است،میکنند بنابراین‌بلانیزبرهمگان نازل میشه. زیرا وقتی‌اعمال‌سوء‌دیگران رامیبینند و نهی‌‌نمیکنند،نشانه‌راضی‌بودن‌‌خودشان از ان‌کاراست،پس‌سزاشان بلاست. ..🌿.. یا اینکه‌ بعضی‌ها‌میگن: تروخشک‌باهم‌سوخت! این‌به‌این‌دلیله‌که چون تروخشک‌کنارهم‌ و مجاور‌هم‌اند،عادیه‌‌که‌هردومیسوزند (.. وقتی‌افراد درکنارمفسدان‌وگناهکاران زندگی میکنندوناراحتی‌ندارند‌و اونهارو ازکاربدنهی و به کارخوب‌تشویق‌نمیکنند ودررابطه با خطای اون ها دم‌نمیزنند وحق‌کشی‌وحق‌خوری‌میکنن،که ب واسطه این کارهاشون،جامعه‌روزبه روز درفسادغرق میشه،پس↓ اونهام‌گناهکارومستحق‌عذابن..) ..💌.. و اما ..بایدگفت که خدا سودهردوگروه را( خوب‌وبد ) در فرستادن‌اون‌بلاقرارداده!↓ .. زیرا ادمای پاک،زمانی که‌به‌بلا‌وسختی دچارمیشن،به‌یاد نیکی ونعمت های‌گذشته خود‌ازجانب‌پرودگارمیوفتند وخداراسپاس‌گذاری‌میکنند وبه‌این‌واسطه،به سودوثوابی‌میرسن وبه‌واسطه‌بلاهایی‌که‌تحمل‌میکنند ( و کفرنمیگن!! ) پاک‌شده‌و‌به‌بهشت راهی میشن.. ..☘.. بدکاروخطاکارهم درحین بلا قدری‌به‌یادخدا میوفتن( حداقل‌برای‌‌اینک خدا ازبلا‌نجاتشون‌بده😐) و قدری‌ازمعصیت‌وفسادپرهیزمیکنند! ..📱.. منبع : القواعدالکلامیه،ص۱۹۹ توحیدمفضل،ص۱۵۶ .. ..✌️🏻 ..👍🏻 ..👆🏻 ..👌🏻
رفیق یادت باشہ گناه؛فضای مجازی و حقیقی نداره😉 خدا همہ جا هست🌹 و من کان الله،من کان الله لہ ❤️ @shohda_shadat ❤️
🌱 آرمان خواهی انسان مستلزم بر رنج هاست؛ پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمان‌ها یادبگیر که دراین سیاره صبورترین انسان‌ها باشی... "استعینوا بالصبر و الصلاه" @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابوذر گردنش را ماساژ میدهد و میگوید: من واقعا دوست دارم بیام ولی مطمئنم اگه بیام آبروتو میبرم!جات خالی حاج رضاعلی امروز کلی ازمون کار کشیده نا ندارم! مشکلی نیست ولی ممکنه بیام و یهو وسط سفره غش کنم!بازم انتخاب با شما بانوی من! زهرا میخندد آنقدر که اشک ازچشمهایش جاری میشود با همان لحن پر از خنده میگوید: خدا بگم چی کارت کنه ابوذر.نمیخواد بیای ! برو خونه بخواب..یادت باشه ها !فردا از خجالتت در میام! ابوذر خندان از خنده ی عزیزشگفت: غلامم بانو! زهرا دوباره میخندد و با همان خنده از ابوذر خداحافظی میکند. در دل برای هزارمین بار خدا را شکر میکند برای داشتن همسری چون ابوذر. ابوذر با تنی خسته سراغ باقی میرود تا آخرین وسایل را هم جمع و جور کند که دوباره صدای زنگ موبایلش بلند میشود!قاسم کارتن به دست از کنارش میگذرد و با صدای بلند میگوید: اللهم الرزقنا این تعداد زنگ خور گوشی! ابوذر به شوخی به پس گردنش میزند و تماس دریافتی از مهران را جواب میدهد: _به سالم داش مهران!کجایی تو؟ یه هفته است ازت خبری نیست؟ صدای گرفته مهران قدری نگرانش کرد: باهات کار دارم ابوذر... ابوذر هم کمی جدی تر میگوید: چیزی شده مهران؟اتفاقی افتاده؟ مهران خسته گفت: میخوام ببینمت ابوذر!اآلن...حالم خوش نیست _چت شده آخه؟ _میای یا نه؟ ابوذر خیره به کارهای خورده ریزش بود و که قاسم از کنارش رد شد و گفت: اگه کارت دارن برو ما هستیم داداش لبخندی به مرام قاسم زد و به مهران گفت: باشه من میام کجا _همون پارک نزدیک خونتون... _باشه پس فعال خداحافظ . نویسنده: 🌸•°‌‌‌‌|‌ⓙⓞⓘⓝ↓ @shohda_shadat
گوشی را که قطع کرد نگاهی به دور و برش کرد.لحن مهران حسابی حواسش را پرت کرده بود.قاسم دستی به شانه اش زد و گفت: برو اخوی ما هستیم. ابوذر با لبخند محوی تشکر کرد و با ابراز شرمندگی و خداحافظی کوتاهی از حوزه بیرون زد طولی نکشید که به محل قرارش با مهران رسید. روی نیمکت همیشگی شان نشسته بود و سیگار لعنتی را بین لبهایش دود میداد! از همین دود بود که ابوذر فهمید اوضاع درهم تر از این حرفهاست. پوفی کشید و نزدیکش شد. اول اول از همه سیگار را از بین لبهای مهران بیرون کشید و بعد کنارش نشست _سلام آقا مهران! مهران تنها نگاهش کرد و خیره به ته سیگار افتاده روی زمین به نشانه ی سالم سری تکان داد. ابوذر خیره به چشمهای بی فروغش گفت: چی شده داداش؟ داغونی مهران تلخندی زد و گفت:اسمش میشه بد بیاری ابوذر؟بد شناسی؟ بد بختی؟ ابوذر تنها نگاهش میکرد... دلش نمیخواست به حدس و گمانش بها بدهد! فعال میخواست تنها شنونده باشد مهران دستی به موهایش کشید و گفت: اسم وضعیت من چیه؟ اه چه زندگی نکبتی! سکوت ابوذر خوب بود...کمی فرصت میداد برای عقده گشایی: بابای پولدار اما همیشه سر شلوغ!مادری زیبا اما همیشه مشغول! دوستایی که وقت خوشی پیشتن زمان ناخوشی ولت میکنن به امون شیطان! عشقی که تو دلت جوونه میزنه و تهش میشه.... پوزخندی میزند: هه! اسم این زندگیه ابوذر؟ ابوذر تنها میپرسد:چی شده؟ زهرخند مهران آنقدری تلخ بود که ابوذر به سختی آب دهانش را قورت داد . نویسنده: 🌸•°‌‌‌‌|‌ⓙⓞⓘⓝ↓ @shohda_shadat
‍ 💢 منشاء بی‌عفّتی‌ها❗️ ♨️ پدر و مادر! آیا به فرزندت علاقه‌مند هستی؟! اگر علاقه‌مند هستی، به او غیرت داشته باش؛ یعنی بُعد انسانی و الهی او را حفظ کن تا مثل حیوانات نشود. ⭕️ این‌جا این روایت مطرح می‌شود که: «إِنَّ الغَيرَةَ مِنَ الإيمَانِ». به روشنی رابطه‌ی بین غیرت و حیا آشکار شد. ببینید چقدر معارف ما با هم هماهنگ هستند. ✴️ انسان -سوای از مؤمن بودن- اگر بخواهد انسانیّتش را حفظ کند، باید نسبت به فرزندش چنین غیرتی داشته باشد؛ چه دختر باشد و چه پسر، باید او را عفیف بار بیاوری. عفّت هم از حیا نشأت می‌گیرد و شاخه‌ای از حیا است. 🔻منشاء بی‌عفّتی‌ها در جامعه‌ی ما همین مسأله‌ی بی‌حیایی است. برخی همین پردۀ حیا را که در تربیت اصل و اساس است، می‌درند. بعد از آن، پدر و مادر هر کاری هم بکنند، ثمری ندارد. 🔻البتّه این مسئله هم هست که وقتی از محیط خانواده بیرون رفت و وارد محیط آموزشی شد، مشکلات تربیتی‌اش بیشتر می‌شود. بدتر از همۀ این‌ها محیط جامعه و مخصوصاً رسانه‌های تصویری است که برخی از آن‌ها «جنایت کاران جامعه» هستند و چه مشکلاتی را در مسیر تربیت ایجاد می‌کنند.