عشق یعنے :
همان لحظھ اے ڪه نگاهت را 👀
از نامحرم میگیرے تا 🚫
مهدے فاطمھ نگاهت ڪند ...😇
مراقب دل آقا باشیم
🍃♥️
#حجاب
#سـکانـس_اول
دخـترک شاید نمی داند و #بد_حجـــابے می کند تـو کــــه #میدانـــی نگـــــاه نکـــــن!⚠️
#سـکانـس_دوم
پســـرک شاید نمیداند و #نگـــــاه می کـــند تـــو کـه #میــــدانـے خـودت را بپـوشان!⚠️
#دخــترجان! گـناه تو نگـاه پسـر را به دنــبال دارد ... و #پســـرجان، نگـاه تو ترویــج مےدهد این بی حجــابیها را...
#هـر_دوی_شـــما_مسـئولید!!❌
《 کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا 》همه مسئولند...❌
🥀بِدَمِ المَظلوم،عَجِّل الفَرَجَ المَظلوم🥀
#حرفِڪاربردۍ(:"
میگفٺ:
[قݪبٺو♡]اصلـاحکن !
قبݪ،ازاینڪہخاڪوغبـار
روشبشینہ . . .
وقبݪازاینڪہٺـارِعنکـبوتببنـده ...
کہاونوقٺ،خوبشدنسخٺمیشـہ(:
#یاعلےبگورفیـق🌱
#رمان_من_با_تو 🌺
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_پنجم🌟
جدے گفتم:خشمگین خودتے!
خندہ ے ڪوتاہ ڪرد و گفت:راجع بہ امین و بنیامین!
لبم رو بہ دندون گرفتم،چرا قبل از عقد ماجرا رو بهش نگفتم؟!
آروم شروع ڪردم بہ تعریف همہ چیز،مو بہ مو!
بدون ڪم و ڪاست!
گذشتہ م،گذشتہ ے من بود!
بہ خودم و خدا مربوط نہ هیچڪس دیگہ!
این مرد همسرم بود فقط لازم بود در جریان باشہ.
وقتے حرف هام تموم شد،با زبون لبم رو تر ڪردم گلوم خشڪ شدہ بود!
سهیلے با اخم نگاهش رو بہ فرمون دوختہ بود!
با حرص نفسم رو بیرون دادم.
قضاوت و برخورد آدم ها در مقابل صداقت آزار دهندہ س!
همونطور ڪہ در ماشین رو باز مے ڪردم گفتم:بهترہ تنها فڪر ڪنید،ڪنار بیاید! اما اگہ پشیمونید باید
قبل از عقد میگفتید!
از ماشین پیادہ شدم،بغض ڪردم!
ازش توقع نداشتم،مگہ خبر نداشت؟!
رسیدم سر ڪوچہ،خیابون شلوغ بود خواستم تاڪسے بگیرم ڪہ صداش پیچید:ڪجا میرے؟
برگشتم سمتش،رسید بہ سہ قدمیم. چادرم رو گرفتم روے صورتم،خواستم برم ڪہ صداش مانعم شد:هانیہ
خانم!
لبخندے نشست روے لبم برگشتم سمتش.
سرش پایین نبود اما چشم هاش زمین رو نگاہ میڪرد با اینڪہ محرم هم بودیم باز خجالتے شدہ بود نگاهم
نمیڪرد انگار خجالت میڪشید صحبت ڪنہ!
نگاهے بہ اطراف ڪردم وسط خیابون بودیم و نگاہ عابرا رومون بود!
_بلہ!
#نویسنده :لیلا سلطانی✨
@shohda_shadat
#رمان_من_با_تو 💛
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_ششم❤️
دست هاش رو بہ هم گرہ زد و نگاهش رو بالاتر آورد ولے باز من رو نگاہ نمیڪرد فڪرڪنم نصف قدم
رو میدید!
_چرا زود رفتے،خب یہ لحظہ ناراحت شدم!
وقتے دید چیزے نمے گم ادامہ داد:
حالا قلبت شیش دونگ بہ من محرم میشہ؟
لبخند عمیقے زدم،میشد با این حرفش قلبم شیش دونگ محرمش نشہ؟!
خواستم اذیتش ڪنم با لحن جدے گفتم:نہ خیر!دیگہ باید برم خونہ عرضے ندارید؟
بہ وضوح دیدم پوست سفیدش قرمز شد،ڪلافہ دستے بہ ریشش ڪشید و گفت:حرف آخرتونہ؟
با حالت ساختگے خودم رو عصبے نشون دادم:اول و آخر ندارہ ڪہ!موفق باشید خدانگهدار
حرڪت ڪردم برم ڪہ سریع گوشہ چادرم رو گرفت و گفت:صبر ڪن!
پشتم بهش بود،لبم رو گاز گرفتم تا نخندم میدونستم دنبالم میاد!
با لحن آرومے گفت:من ڪہ عذرخواهے ڪردم!
برگشتم سمتش،دستش شل شد چادرم رو رها ڪرد!
آروم و خجول گفت:ببخشید!
این پسر چرا یڪ دفعہ انقدر خجالتے شد؟!
بے اختیار گفتم:امیرحسین!
با تعجب سرش رو بلند ڪرد،چند لحظہ بعد چشم هاش مثل لب هاش رنگ لبخند گرفتن.
زل زد بہ چشم هام و گفت:جانہ امیرحسین!
دلم رفت براے جان گفتنش!
مثل خودش زل زدم بہ چشم هاش.
_بریم نامزد بازے؟!__
#نویسنده :لیلا سلطانی❣
#رمان_من_با_تو 💙
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_هفتم💝
چند بار پشت سر هم پلڪ زدم ولے چشم هام رو ڪامل باز نڪردم.
غلتے زدم و چشم هام رو ڪامل باز ڪردم.
ڪنارم خالے بود،روے تخت نشستم موهام رو ڪہ جلوے صورتم ریختہ بود با دست پشت گوش انداختم.
نگاهم رو دور اتاق چرخوندم،پاهام رو گذاشتم روے موڪت نرم و بلند شدم.
بہ سمت گهوارہ ے بزرگ سفید رنگے ڪہ با فاصلہ ے متوسط از تخت بود رفتم،تور سفید رنگ رو
ڪنار زدم با لبخند چند لحظہ بہ داخل گهوارہ خیرہ شدم.
تور رو دوبارہ انداختم و رفتم بہ سمت در.
دستگیرہ ے در رو فشردم و وارد پذیرایے شدم.
همونطور ڪہ در رو مے بستم خمیازہ اے ڪشیدم.
نگاهم افتاد بہ گوشہ ے پذیرایے ڪنار مبل ها،عباے سفید رنگش همراہ چند تا ڪتاب اون گوشہ بود.
بلند گفتم:امیرحسین!
صداش از توے آشپزخونہ اومد:جانم!
همونطور ڪہ بہ سمت آشپزخونہ میرفتم گفتم:ڪے بیدار شدے؟!
_بعد نماز صبح نخوابیدم.
وارد آشپزخونہ شدم،لباس هاے دیشب تنش نبود!
تے شرت سفید رنگے همراہ شلوار ورزشے سرمہ اے پوشیدہ بود.
پس دوش گرفتہ بود!
فاطمہ آروم توے بغلش داشت پستونڪ میخورد،با دیدن من خندید.
#نویسنده :لیلا سلطانی✨
#رمان_من_با_تو
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_هشتم
لب هام رو غنچہ ڪردم و گفتم:جانم مامانے!
با ناراحتے ساختگے رو بہ امیرحسین گفتم:رفتے دوش گرفتے! چہ سریع میخواے آمادہ شے منم بیدار
نڪردے!
همونطور ڪہ آروم مے زد بہ ڪمر فاطمہ گفت:خوابم نبرد گفتم ڪارامو زود انجام بدم.
از ڪنار ڪابینت رفت ڪنار و ادامہ داد:صبحونہ ے خانم بچہ هارم آمادہ ڪردم.
نگاهے بہ گوجہ فرنگے و خیارهاے خورد شدہ ڪہ تو بشقاب ڪنار پیالہ هاے فرنے بود انداختم.
بازوش رو گرفتم و گفتم:تشڪرات همسرے!
گونہ ش رو آورد جلو و گفت:تشڪر ڪن!
با خندہ گفتم:پسرہ ے پررو!
با شیطنت گفت:یالا دختر خانم!
رو بہ فاطمہ ڪہ با تعجب داشت نگاهمون میڪرد گفتم:از بچہ خجالت بڪش ڪپ ڪردہ!
نگاهے بہ فاطمہ انداخت و گفت:وا مگہ چیہ؟! مامانش میخواد باباشو خوشحال ڪنہ!
گونہ ش رو بیشتر نزدیڪ صورتم ڪرد،لبم رو بہ دندون گرفتم.
چند لحظہ بعد گفت:الو!
زل زدم بہ فاطمہ ڪہ با ڪنجڪاوے ما رو نگاہ مے ڪرد،گفتم:انگار دارہ فیلم سینمایے تماشا میڪنہ!
با گفتن این حرف سریع روے پنجہ پا ایستادم و گونہ ے امیرحسین رو آروم بوسیدم!
لبخندے زد و صورتش رو برگردوند سمتم،سرفہ اے ڪرد و گفت:لازم بہ ذڪرہ وظیفہ م بود! گول
خوردے هانیہ خانم!
آروم با مشت ڪوبیدم روے شونہ ش خواستم چیزے بگم ڪہ رفت سمت میز غذا خورے و گفت:خب
حالا چرا ڪتڪ میزنے؟بہ قول صائب گر پیشمان گشتہ اے بگذار در جایش نهم!
بشقاب گوجہ فرنگے و خیار رو برداشتم و گذاشتم روے میز.
#نویسنده :لیلا سلطانی
[ياد آنهايی بخير ؛ [🌱°•○~`]
که به ندای هَل مِنْ ناصر حسينِ زمان
با نثار جان خويش لبيک گفتند ...✨]
لبیڪ یا حسیڹ✌️🏾
↻[ https://eitaa.com/tarighshahadat113 ] °•ღ🐚
↻[ https://eitaa.com/tarighshahadat113 ]°•ღ🕸
❗️اخطار
جویڹ ندھ،چوڹ دیگھ نمے تونے لفت بدے💯🖤
🖇
طریق الشہادت جایے ست براے انتقام ...
و همانا انتقام سختے پیش رو دارید🌪🤞🏾
#ویژهمذهبیـون😁🔥
#جویـن_رگبارۍ🖤
#چنل_فوقالعادھ_خفن😎🤞🏽
〇 @nagofte1318 〇➣
○|بسم رب خدای انتقام |○
هرچندخستهایم✨
ولےقسمبھسربازانخطمقدمتو🤞🏾
انتقامرا؛🔥همچونآتشیدرسینھنگہداشتیم
کھبھگمانمهیچوقتخاکسترنمیشود!💥
حتیباگرفتنانتقام💯🖤
[ @tarighshahadat113 ]✉↻
نَحْنُ اهل الْمِضْمار😎
إنَّ الیومَ #المضمار و غَداً السِّباق
امروز روز #تمرین و فردا روز مسابقه است.✌️🏾👓
[نهجالبلاغه,خطبه۲۸]💯♨️
+آمدهایمکهساختهشویم ...🤞🏾
_بسم قاصم الجبارین✨
تجدیدقواءگردان!🌱
@tarighshahadat113 💯🖤
شهیدانه🌿🖇
جهادانه📿
رهبرانه💯📚
و
انتقامانه!🌪🔥
همهچیزی💮💯
https://eitaa.com/tarighshahadat113 °🔥🌪
❪ نحن انصار المنتقم ؛ ان شاء الله ❫💯
مدافعان حقوق امام غائب (عج)
فتح قدس((:
یاعلی
《 @tarighshahadat113 》📿🔒
✨ #السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی
⭕️ به بزرگترین کانال گلچین مطالب کانالهای مهدوی بپیوندید
❌ دیگه احتیاج نیست ۲۰ تا کانال داشته باشی یه کانال داشته باش که همشو گلچین میکنه برات
✍ ورود شما را به کانال امام زمان (عج) خوش امد میگوییم....
https://eitaa.com/joinchat/4232445986C64249cc552