❣ #سلام_امام_زمانم ❣
و تمام آرزویم
خبری از توست
که بیاید و این همه موج پریشانی را آرام کند
این همه چشم انتظاری را
برگرد...
@shohda_shadat🌹
مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم #محمدابراهیم_رشیدی عصر دیروز در معراج شهدا
#تهران
@shohda_shadat🌹
شهید مدافع حرم پاسدار #مرتضی_حسین_پور
@shohda_shadat🌹
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
🌟
💠
🔺معرفی شهید مرتضی حسین پور؛
پاسدار رشید اسلام «مرتضی حسین پور» شهید مدافع حرم گیلانی متولد سال ۱۳۶۴ و اهل شهر شلمان لنگرود است
دوشنبه (۱۶مرداد ماه سال ۱۳۹۶) طی عملیات مستشاری در شهر دیرالزور سوریه به شهادت رسید.
🔻نحوه ازدواج شهید حسین پور از زبان همسرشان؛
مرتضی دوست صمیمی برادرم بود، 22 سال داشتم که اولین بار به خواستگاری من آمد. ابتدا جواب منفی دادم و نپذیرفتم. دلیل مخالفتم نظامی بودنش بود. من در خانوادهای نظامی بزرگ شده بودم و سختیهای زندگی نظامی و نبودنهای پدرم را حس کرده بودم. میدانستم کسی که پاسدار است در خدمت نظام است و نمیتواند زیاد برای خانواده وقت بگذارد. این کمبود را خودم در در زندگی شخصی حس کرده بودم و نمیخواستم فرزندم هم اینگونه باشد. برای همین مخالفت کردم.
🔹پس چطور جواب مثبت دادید؟
شش سال از آن موضوع گذشت. در این مدت مرتضی هر سه ماه یک بار به خواستگاری میآمد. من 28 ساله شده بودم. خانواده از من خواست یک بار خودم رودررو پاسخ منفی بدهم تا ایشان هم خیالش راحت شود. وقتی مرتضی آمد و دیدمش دلم نیامد «نه» بگویم. صدای نفسهایش که به شماره افتاده بود را میشنیدم. باور نمیکردم کسی که من را نمیشناسد اینقدر دوستم داشته باشد. من هر شرطی برای مرتضی گذاشتم قبول کرد.
ما اول خرداد 1393 عقد کردیم و 23 بهمن 1393 جشن عروسیمان را گرفتیم.
🔹مرتضی علاقه زیادی به سپاه داشت و به شدت فعال و پرانرژی بود. پدر ایشان هم پاسدار بود. پدر همسرم از سختیهای شغل نظامی برای شهید گفته بود، با این وجود مرتضی وارد سپاه شده بود. مرتضی میگفت دوست دارم مجاهد باشم تا اینکه فقط تحصیلات دانشگاهی داشته باشم. برای همین بین رشتههایی که پذیرفته شده بود سپاه را انتخاب کرد. سال 1383 کارش را در سپاه شروع کرد.
🔹مرتضی و خانوادهاش سالهای زیادی را در قم زندگی کرده بودند. مرتضی ارادت خاص و ویژهای به حضرت معصومه(س) داشت. برای همین نام حسین قمی را برای خود انتخاب کرد.
💠 @shohda_shadat🌹
🌟
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
🌟
💠
🔹گفته میشود شهید حسینپور فرمانده عملیات لشکر حیدریون بود.
بله، همسرم هوش خیلی خارقالعادهای داشت. فوقالعاده باهوش و زیرک بود. اینکه در این سن بتواند در کارش پیشرفت کند و به این سمت برسد خیلی برایم جالب بود. ابتدا او را جایی گذاشته بودند که چندان علاقه نداشت. گفت حرم میروی دعا کن یا من ساکم را ببندم و برگردم ایران یا آنچه در فکرم است خدا به من بدهد. من هم رفتم حرم دعا کردم. گفتم خدایا ساکش را ببندد با من برگردد. آمدم خانه با مرتضی تماس گرفتند و گفتند باید برگردی. گفت فاطمه باید ساکمان را ببندیم و برویم. کمی بعد یکی دیگر از بچهها زنگ زد. مرتضی رفت مقرشان و برگشت. گفت ساکم را میبندم با شما میآیم اما بعد یک هفته برمیگردم اینجا. خیلی خوشحال بود. گفتم چرا اینقدر خوشحالی؟ گفت آنچه که از دستم برمیآمد، خدا برایم مقرر کرده است. بعدها فهمیدم که منظورش فرماندهی عملیات حیدریون بوده است. مرتضی برای هر مشکلی راه حل داشت. هیچوقت فکرش را هم نمیکردم آنقدر جلو باشد و در خط مقدم. یک بار فیلم یکی از عملیاتها که مرتضی فرماندهی میکرد را در آپارات دیدم. مرتضی گفت در این عملیات بچهها مجبور به عقبنشینی شدند و من برای اینکه بچههایم به سلامت به عقب برسند یکتنه مبارزه کردم، گفتم مرتضی تو که میتوانستی خیلی راحت برگردی چرا ماندی و... گفت پشت سر هر کدام از این بچههای من یک فاطمه است، من نمیتوانستم اینها را رها کنم. نیروهایم تکهتکه میشدند. چند یتیم میماند و چند خانواده بیسرپرست میشد. نام جهادی مرتضی، حسین قمی بود.
🔹شهید مهدی نوروزی از نیروهای مرتضی بود. به مهدی لقب شیر سامرا را داده بودند. بهحق هم این لقب برازنده ایشان بود. مرتضی میگفت مهدی خیلی شوق شهادت داشت. من ایشان را چند دقیقهای در یک اتاق حبس کردم و به مهدی گفتم تا فکر شهادت از مخت بیرون نرود، نمیگذارم جلو بروی. به شهید نوروزی گفته بود هر فرماندهی 10 تا نیرو مثل تو داشته باشد، فاتح آن میدان است. شهید نوروزی شجاعت بینظیری داشت. همسرم وقتی خبر شهادت آقامهدی را شنید گفت حیف است برای یک فرمانده که چنین نیرویی را از دست بدهد و خوش به حال او که رفت. کاش من 10 تا نیرو مثل ایشان داشتم. مرتضی قبل از عملیات به بچهها میگفت خدمت کنید، بجنگید نه اینکه فقط به فکر شهادت باشید. به فکر دفاع و انتقام باشید.
💠 @shohda_shadat🌹
🌟
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
🌟
💠
🔺نحوه شهادت شهید حسین پور از زبان همسرشان؛
اصابت ترکش نارنجک به پهلو و ورود به ریه باعث شهادتش شد. مرتضی 50 دقیقه مقاومت کرد. در همان حال و اوضاع هم نیروها را هدایت میکرد و هم جراحتهای خود را مدیریت میکرد. به بچهها گفته بود گروه خونی من «ب مثبت» است و بین دنده سه و چهارم را سوراخ کنید، خون من را خفه میکند اما بچهها جز خنجر چیزی نداشتند و نتوانسته بودند این کار را انجام دهند. به بچهها گفته بود به ابوزهرا پیام بدهید که بچهها را جمعوجور کند. داعش دیگر حمله نمیکند، نگران نباشند. بعد ایشان را به بیمارستان صحرایی در فاصله70 کیلومتری منتقل میکنند اما به دلیل خونریزی شدید داخلی به شهادت میرسد.
💠 @shohda_shadat🌹
🌟
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
از دستگیری شهید حججی تا شهادت فرمانده شهید حججی (شهید مرتضی حسین پور)
"https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/FMvtK/vt/frame"
لینک بالا لطفا باز شود...
@shohda_shadat🌹
قول بزرگی که همسر شهید مرتضی حسین پور به همسرش داد..
"https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/IfS4P/vt/frame"
لینک بالا لطفا باز شود...
@shohda_shadat🌹
چیست دنیا جز
قفس وقتی که
بی بال و پری...
#شهادت_میخواهم
@shohda_shadat
در انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟
14تیر1361
#احمد_متوسلیان
@shohda_shadat