eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
564 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای سلامتی امام زمان عج فراموش نشود🌹 @shohda_shadat🌹
دعای روز دوم ماه مبارک رمضان @shohda_shadat🌹
شهید محمد رضا جبلی تولد:1353/6/10_تهران شهادت:1395/1/13_خان طومان @shohda_shadat🌹
وصیت نامه شهید محمدرضا جبلی: قسمت اول؛ پس از عرض سلام به محضر حضرت ولی الله الاعظم امام زمان(عجل الله فرجه) و نایب بر حقش خمینی كبیر و سلام و درود فراوان بر روان پاك شهیدان از آدم ابوالبشر تا این لحظه و سلام و درود بر معلولین و مجروحین، این شهدای زنده و سلام بر اسرا این اسوه های مقاومت و سلام و درود بر رزمندگان اسلام و بالاخره سلام بر شهدا، امت، امام امت مقاوم و بیدار و همیشه در صحنه وصیت نامه خود را آغاز می كنم. .1 در مورد اعتقاداتم همین بس خوشنودم كه خدا، پروردگار من است و اسلام، دین من و حضرت محمد كه درود خدا بر او باد، پیغمبر من است و حضرت علی(علیه السلام) امام من و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و محمد و علی و حسن و فرزند شایسته او حضرت مهدی(عجل الله فرجه) كه درود خدا بر ایشان باد پیشوایان و آقایان و رهبران من هستند، با ایشان دوستی می كنم و از دشمنان ایشان بیزاری می جویم. .2 سخنی چند با جوانان عزیز البته من خود را كوچكتر از آن می دانم كه شما را نصیحت كنم ولی از باب تذكر مطالبی را ذكر می كنم. عزیزانم! این انقلاب حاصل خون تمامی شهداست از آدم ابوالبشر گرفته تا این لحظه لذا اگر خدای ناكرده سستی و تن پروری شما باعث ركود و یا تضعیف این حركت شود، خیانت به خون تمامی شهدا خواهد بود پس محكم و راسخ چون كوهی استوار پیرو خط امام كه همانا اسلام است، باشید تا بتوانید دین خود را نسبت به این انقلاب ادا كنید. عزیزانم امروز روز امتحان است، سال های سال حسین حسین گفتید و بر سر و سینه خود زدید و ارادت خود را نسبت به حسین(علیه السلام) و خط او نشان دادید، اما هر درسی امتحانی دارد و امروز روز امتحان درس پیروی از حسین است، امروز ندای هل من ناصر ینصرنی حسین از جماران بلند است و یاران حسینی مردانه در جبهه های نبرد از شمالی ترین جبهه در آذربایجان غربی گرفته تا آخرین نقطه مرزی در دهانه فاو ایستاده و پیكار می كنند و منتظر پیوستن شما پیروان حسین هستند تا ضربات آخر را بر این دشمنان دین و خدا وارد كرده و فتح نهایی را نصیب اسلام گردانند. و اما شما ای ضد انقلابیون كردستان! ای مرزداران اجنبی! ای دشمنان دین خدا! ای میهن فروشان! دیدید كه جوانان اسلام چگونه خطه كردستان را از شر شما دیوصفتان پاكسازی كردند و اینك كارتان به جایی رسیده كه در دامان صدام پناه گرفته اید، ان شاء الله به زودی زود جشن نابودی صدام و رژیم منفورش را گرفته و شما باقیمانده های ارازل و اوباش را به گورستان تاریخ خواهیم سپرد.  .3سخنی چند با مسئولان كشور برادران من! به خدا مسئولیت شما بسیار سنگین است، مبادا بر اثر ضعف های نفسانی باعث اخلال در این نظام شوید، محكم و راسخ بایستید و از اشكال تراشی ها و كم كاری ها در ادارات جلوگیری كنید، مبادا خدای نكرده دچار قهر الهی شوید.  .4 سخنی چند با پدر مهربانم پدرجان! از این كه در تربیت من تلاش نمودید و معلم و راهنمایم در زندگی گردیدید، بسیار متشكرم و امیدوارم خداوند منان به شما اجری عظیم عنایت فرماید. پدرجان! به شما تبریك می گویم كه خداوند منان از شما هم قربانی قبول كرد. خوشحال باشید از این كه این حقیر چنین توفیقی را كسب كردم. پدرجان! علاوه بر این كه خود صبور و مقاوم هستید دیگر بستگان را چون مادرم، همسرم، خواهرانم و... به صبر و شكیبایی دعوت كنید. پدرجان! من شما را به عنوان ولی و وصی خود قرار دادم، امیدوارم كه در تربیت امیر، فرزندم بكوشید و از شما می خواهم با همسر جوان من چون پدری مهربان و دلسوز برخورد كنید. پدرجان! مبادا بعد از شهادت من حقی از همسرم ضایع گردد. پدرجان! به بزرگواری خود از سر خطاهای من بگذرید و مرا ببخشید كه ان شاء الله خداوند شما را ببخشد و در راه بدست آوردن رضای خود توفیقتان دهد. .5 سخنی چند با مادرم. مادرجان! می دانم كه در راه پرورش جسم و روح من چه زحمت ها كشیدید و در این راه دچار مشكلات و ناراحتی ها گردیدید. ولی اكنون باید به خود ببالید كه بالاخره موفق گشتید تا فرزندتان را در راه خداوند منان قربانی دهید. از شما می خواهم كه صبور باشید و چون كوه مقاوم و استوار باستید و با همسر جوان من چون مادری مهربان و دلسوز باشید تا ان شاء الله در زمره شفاعت شوندگان زهرای اطهر قرار گیرید. مادرم! تو را به پهلوی شكسته زهرای اطهر قسمت می دهم كه شیرت را بر من حلال كن و از سر خطاهای من بگذر كه ان شاء الله خداوند منان شما را مورد عفو و عنایت خود قرار دهد. .6 سخنی چند با خواهرانم و اما شما ای خواهرانم! امیدوارم كه بسیار مقاوم و صبور باشید و در راه رضای خدای تعالی همان طور كه تا كنون گام برداشته اید، گام بردارید زهراجان! در تربیت فرزندان خود طیبه و فاطمه، این عزیزانم كوشا باش و راضی به رضای خدا. مریم جان! درس هایت را خوب بخوان. به امید این كه خداوند یاری فرماید تا موفق گردی. در ضمن پیشبرد درس هایت تزكیه و خودسازی را هم به موازات آن پیش ببری .
وهمین طور تو ای خدیجه! ان شاء الله كه درس هایت را خوب بخوانی و موفق گردی. عزیزانم! مبادا در امر فرایض دین به خود سستی راه دهید. عزیزانم! مبادا دچار بی صبری شوید و مسئولیت خود را كه همان رسالت زینب است انجام دهید. ان شاء الله كه مرا ببخشید .7 سخنی چند با برادرم  برادرجان علی رضا! تو تنها برادر من هستی، مسئولیت خطیری بر عهده توست، چشمانت را باز كن ببین امروز روزی نیست كه به خود سستی راه دهی، بلكه امروز مسئولیت خون شهدا ایجاب می كند كه با تمام قوا تلاش نمایی و سعی كن پایه درس هایت را قوی كنی و به تزكیه و خود سازی خودت بیشتر توجه كن تا ان شاء الله در آینده نزدیك بار سنگینی را در راه پیشبرد این انقلاب بر دوش گیری. به اخلاق و رفتارت بسیار دقت كن تا مهر و محبت و صفا و صمیمیت در خانواده حاكم باشد. برادرم! اگر در مواقعی من خاطرتان را آزردم مرا ببخشید كه از خداوند منان می خواهم كه شما را در راه كسب رضای او توفیق دهد. .8 سخنی چند با پدر زنم نمی دانم با چه زبانی از زحمات شما حاج آقا فرجی تشكر كنم و قدردانی كنم و همین قدر می گویم كه ان شاء الله خداوند منان اجری عظیم به شما عطا فرماید. هر چند كوتاهی عمر نگذاشت تا بتوانم به شما خدمت نمایم ولی خوشحالم از این كه شما با چشم باز در این راه قدم نهادید و این را هم كه می دانید دنیا دار امتحان است. شما خوشحال باشید از این كه این بنده حقیر از این امتحان الهی با توفیق خداوند، موفق به در آمدم، امیدوارم كه در راه رضای خداوند منان موفق گردید. .9 سخنی چند با مادر زنم  و اما شما ای مادر زن مهربانم! امیدوارم كه صبور باشید و خوشحالم از این كه شما با چشم باز و با گشاده رویی تمام و آگاهی از وضعیت شغلی من، دختر خود را به عقد من در آوردید و اكنون باید خوشحال باشید از این كه دامادتان در راه تحقق اهداف عالی اسلام توانسته دین خود را ادا كند ان شاء الله علاوه بر این كه خود صبور و مقاوم هستید دخترتان را به صبر دعوت كنید البته بحمد الله او خود عالم است. .10 سخنی چند با همسرم و اما تو ای همسرم! همرازم! و ای مونس دلم! ای نور چشمم! ای عزیزم! می دانم كه زندگی دنیا بر تو دیگر سخت شده و شما كسی هستید كه بیشترین ناراحتی ها را باید تحمل كنی. البته من به تو اطمینان دارم؛ زیرا كه دارای روحی بزرگ و والا هستی و در راه ترویج اهداف من كه همانا تحقق اسلام و حاكم شدن آن در تمامی گیتی است و راه رضای خداوند منان است تحمل این دشواری ها برای تو از عسل هم شیرین تر است. پس در ادای رسالت زینبی خود كوشا باش. در تربیت فرزندمان امیر كوشش كن. ان شاء الله كه با سلامتی كامل بزرگ می شود و در مشكلات زندگی كمكت می كند و به او بگو پسرم! اگر می بینی كه بابا نداری افتخار كن كه او در راه اعتلای اسلام به شهادت رسیده است. طاهره جان! از نظر من مخیل هستی كه ازدواج كنی یا نه، امیدوارم كه مرا ببخشی و از خداوند منان برایم طلب آمرزش كنی. .11 سخنی با فرزندم امیر باباجان! هر چند كه یتیمی پر از مشكلات و ناراحتی هاست، ولی باباجان! افتخار كن كه تو در راه تحقق آرمان های اسلام و در راه رضای خداوند منان یتیم گشتی. عزیزم! از وقتی كه خود را شناختی سعی كن اصول اعتقادات خود را محكم كنی و این نصیحت را از پدرت داشته باش كه به خدا قسم گناه نكردن آسان تر از توبه كردن است. با مادرت پیش از دیگران نسبت به مادرشان، مهربانی كن كه او از اوایل كودكی تو زحمات مادری تو را و هم زحمات پدری تو را متحمل شده است. از علم مادرت خوب استفاده كن و نصایح او را با گوش دل قبول فرما؛ زیرا این به نفع شماست. اگر بدانی و همین طور از علم پدرم كه هم پدربزرگ توست و هم جای پدرت به خوبی استفاده نما و سخنان او را با گوش دل پذیرا باش. به امید این كه در زندگی خود موفق و مؤید گردی و در آینده فردی شایسته و مفید برای اسلام و مسلمین باشی و رضای خداوند منان را بدست آوری @shohda_shadat🌹
✅ فواید افطار با اب جوش 🌷امام صادق عليه السلام فرمودند 👤إذا افْطَرَ الرَّجُلُ عَلَى الْما الْفاتِرِ نَقى کَبِدُهُ، وَ غَسَلَ الذُّنُوبَ مِنَ الْقَلْبِ، وَ قَوىَّ الْبَصَرَ وَالْحَدَقَ؛ 💐 ۱-چنانچه انسان روزه خود را با آب جوش افطار نماید 💐 ٢-کبدش پاک و سالم باقى مى ماند، 💐۳- و قلبش از کدورت ها تمیز 💐۴-و نور چشمش قوى و روشن مى گردد منبع وسائل الشيعه ج ۱۰ ص ۱۵۷ ح ۳ @shohda_shadat🌹
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 _اسماء جا حالت خوبہ دخترم❓ پشت سر او بابا رضا اومد و با خنده گفت: سلام ، منظور خانم ایـݧ بود کہ خدارو شکر کہ مرخص شدے و حالت خوبہ خوش اومدے دخترم بعد هم رو بہ علے کرد و با اشاره پرسید: قضیہ چیہ❓ _علے شونهاشو انداخت بالا و گفت: نمیدونم بابا با اصرار خودش مرخصش کردم لبخندے زدم و گفتم:حالم خوبہ نگرا نباشید راستے فاطمہ کجاست❓ ماماݧ علے دستشو گذاشت رو شونمو گفت: خستہ بود خوابید تو هم برو تو اتاق علے استراحت کـݧ چشمے گفتم و همراه علے از پلہ ها رفتم بالا در اتاقو برام باز کرد _وارد اتاق شدم و رو تخت نشستم اومد سمتم و چادرمو از سرم در آورد و آویزوݧ کرد لباسام بوے بیمارستانو میداد و حالمو بد میکرد لباسامو عوض کردم یہ نفس راحت کشیدم دستے بہ موهام کشیدم. موهام بهم ریختہ بود ، دستام جو نداشت اما نمیخواستم علے بفهمہ شو نرو برداشتم و کشیدم بہ موهام _علے شونرو از دستم گرفت و خودش موهامو شونہ کرد احساس خوبے داشتم اما یہ غمے تو دلم بود چشمامو بستم و گفتم: علے جا وسایلاتو آماده کردے❓ جوابمو نداد شونہ کردݧ موهام کہ تموم شد شروع کرد بہ بافتـنشو برگشتم سمتشو دوباره پرسیدم: وسایلاتو جمع کردے❓ پوفے کرد و سرشو انداخت پاییـݧ جمع نکردم _إ خوب بیا باهم جمعشو کنیم باشہ واسہ فردا الا هم مـ خستم ام هم تو حرفشو تایید کردم اما اصلا دلم نمیخواست بخوابم میخواستم تا صبح باهاش حرف بزنم و نگاش کنم اصلا کاش صبح نمیشد... دلم راضے بہ رفتنش نبود ، اما زبونم چیزے دیگہ اے و بہ علے میگفت نشست بالا سرم و گفت: بخواب تو نمیخوابے مگہ❓ چرا ولے باید اول مطمعـ بشم کہ تو خوابیدے بعد خودم بخوابم _إ علے دستشو گذاشت رو دهنمو گفت: هیس هیچے نگو بخواب خانوم جاݧ پلکامو بہ نشونہ ے تایید بازو بستہ کردم و لبخند زدم دستے بہ سرم کشید و گفت: مرسے عزیز جاݧ خستہ بود ، چشماشو بازور باز نگہ داشتہ بود خوابم نمیبرد پتو رو کشیدم رو سرمو خودم و زدم بہ خواب چند دیقہ بعد براے ایـݧ کہ مطمعـݧ بشہ کہ خوابم صدام کرد میشنیدم اما جواب ندادم آهے کشید و زیر لب آروم گفت: خدایا بہ خودت توکل انقدر خستہ بود کہ تا سرشو گذاشت رو بالش خوابش برد _پتو رو کنار زدم و سرجام نشستم برگشتم سمتش چہ آروم خوابیده بود گوشہ ے چشمش یہ قطره اشک بود موهاش بهم ریختہ بود و ریشهاش یکم بلند شده بود خستگے و تو چهرش میشد دید بغضم گرفت ، ناخدا گاه اشکام جارے شد دلم میخواست بیدار شہ و باهام حرف بزنہ ، تو چشمام زل بزنہ و مثل همیشہ بگہ اسماء❓ مـ هم بگم جانم علے❓ لبخند بزنہ و بگہ چشمات تموم دنیامہ هاااا منم خجالت بکشم و سرمو بندازم پاییـ... خدایا مـݧ چطورے میتونم ازش دل بکنم ، چرا دنیات انقدر نامرده❓ مـݧ تازه داشتم زندگے میکردم _حاضر بودم برگردم بہ اوݧ زمانے کہ علے نیومده بود خواستگارے هموݧ موقعے کہ فکر میکردم یہ بچہ حزب و اللهیہ خشک و بد اخلاقہ و ازمـݧ هم بدش میاد اخم کردناش هم دوست داشتنے بود برام علے اونقدر خوب بود کہ مطمعـݧ بودم شهید میشہ... @shohda_shadat🌹
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 _علے اونقدر خوب بود کہ مطمعـݧ بودم شهید میشہ... واااے خدایا کمکم کـݧ از جام بلند شدم رفتم کنار پنجره و یکم بازش کردم ، نسیم خنکے بہ صورتم خورد و اشکامو رو صورتم بہ حرکت درآورد درد شدیدے تو سرم احساس کردم پنجره رو بستم و بہ دیوار تکیہ دادم کہ تو هموݧ حالت خوابم برد باصداے اذاݧ صبح بیدار شدم یہ نفر روم پتو کشیده بود _بہ اطرافم نگاه کردم علے رو تخت نشستہ بود و سرشو بیـ دوتا دستش گذاشتہ بود سرشو آورد بالا ، چشماش هنوز قرمز بود اسماء چرا نخوابیده بودے❓منو میخواستے گول بزنے❓اونجا چرا❓میخواے دوباره حالت بد بشہ❓مـݧ کہ گفتم تا دلت راضے نباشہ نمیرم چرا میشینے فکرو خیال الکے میکنے❓ _الکے خندیدم و گفتم:اوووووو چہ خبرتہ علے❓ایـݧ همہ سوال اونم ایـݧ وقت صبح پاشو بریم وضو بگیریم نمازموݧ و اول وقت بخونیم نمیخواستم اذیتش کنم اما دست خودم نبود ایـݧ حالت هام بدوݧ توجہ بہ علے از اتاق رفتم بیرو رفتم سمت دستشویے. تو آیینہ خودم و نگاه کردم چشمام پف کرده بود آهے کشیدم و صورتمو شستم _وضو گرفتم و رفتم تو اتاق ، جا نماز علے و خودم و پهـ کردم چادر نمازمو سر کردم و منتظر علے نشستم علے نمازو شروع کرد اللہ اکبر با اولیـݧ اللہ و اکبرے کہ گفت: اشک از چشمام جارے شد بهش اقتدا کردم و نماز و باهم خوندیم نمیدونم تو قنوت چے داشت میگفت کہ انقدر طول کشید... _بعد از نماز رفتم کنارش و سرمو گذاشتم رو پاش علے❓ جانم❓ ببخشید بابت چے❓ تو ببخش حالا باشہ چشم ، دستے بہ سرم کشید و گفت: اسماء تا حالا بهت گفتہ بودم با چادر نماز شبیہ فرشتہ ها میشے❓ _اوهووم اے بابا فراموشکارم شدم ، میبینے عشقت با آدم چیکار میکنہ❓ سرمو از رو پاش برداشتم روبروش نشستم اخمے کردم و گفتم: با چادر مشکے چے❓ دستش و گذاشت رو قلبش و گفت: عشق علے حالا هم برو بخواب بخوابم❓دیگہ الا هوا روشـ میشہ باید وسایلاتو جمع کنیم اسماء بیا بخوابیم حالا چند ساعت دیگہ پامیشیم جمع میکنیم قوووول❓ قول _ساعت ۱۱ بود باصداے گوشیم از خواب بیدار شدم ماماݧ بود حتما کلے هم نگراݧ شده بود گوشے و جواب دادم صدامو صاف کردمو گفتم:الو الو سلام اسماء جاݧ حالت خوبہ مادر❓ بلہ ماما جا خوبم خونہ ے علینام تو نباید یہ خبر بہ ما بدے❓ ببخشید ماماݧ یدفعہ اے شد باشہ مواظب خودت باش. بہ همہ سلام برسو چشم خدافظ _پیچ و تابے بہ بدنم دادم و علے و صدا کردم علے جا❓پاشو ساعت یازده پاشو کلے کار داریم پتو رو کشید رو سرشو گفت: یکم دیگہ بخوابم باشہ پتو رو از سرش کشیدم. إ علے پاشو دیگہ توجهے نکرد باشہ پس مـݧ میرم یکدفعہ از جاش بلند شدو گفت کجا❓ خندیدم و گفتم دستشویے _بالش و پرت کرد سمتم جا خالے دادم کہ نخوره بهم انگشتشو بہ نشونہ ے تحدید تکوݧ داد کہ مـݧ از اتاق رفتم بیرو وقتے برگشتم همینطورے نشستہ بود إ علے پاشو دیگہ امروز جمعست اسماء نزاشتے بخوابما پوووفے کردم و گفتم: ببیـ علے مـ از دلت خبر دارم. میدونم کہ آرزوت بوده کہ برے الانم بخاطر مـݧ دارے ایـ حرفارو میزنے و خودتو میزنے بہ او راه با ایـ کارات مـ بیشتر اذیت میشم _پاشو ساکت رو بیار زیاد وقت نداریم چیزے نگفت. از جاش بلند شد و رفت... @shohda_shadat🌹
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 _پاشو ساکت رو بیار زیاد وقت نداریم چیزے نگفت. از جاش بلند شد و رفت سمت کمد ، درشو باز کردو یہ ساک نظامے بزرگ کہ لباس هاے نظامے داخلش بود و آورد بیروݧ _ساک رو ازش گرفتم ولباس هارو خارج کردم خوب علے وسایلے رو کہ احتیاج دارے و بیار کہ مرتب بزارم داخل ساک وسایل ها رو مرتب گذاشتم باورم نمیشد خودم داشتم وسایلشو جمع میکردم کہ راهیش کنم علے ماماݧ اینا میدونـ❓ آره. ولے اونا خیالشو راحتہ تو اجازه نمیدے کہ برم خبر ندارݧ کہ... _حرفشو قطع کردم. اردلاݧ چے❓اونم میدونہ❓ سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد اخمے کردم و گفتم: پس فقط مـݧ نمیدونستم❓ چیزے نگفت اسماء جمع کردݧ وسایل کہ تموم شد پاشو ناهار بریم بیرو قبول نکردم امروز خودم برات غذا درست میکنم... _پلہ هارو دوتا یکے رفتم پاییـݧ بابا رضا طبق معمول داشت اخبار نگاه میکرد وارد آشپز خونہ شدم مادر علے داشت سبزے پاک میکرد سلام ماماݧ إ سلام دخترم بیدار شدے❓حالت خوبہ❓ لبخندے زدم و گفتم:بلہ خوبم ممنو ماماݧ ناهار کہ درست نکردید❓ الا میخواستم پاشم بزارم. شماها هم کہ صبحونہ نخوردید میل نداریم ماماݧ جا اگہ اجازه بدید مـݧ ناهارو درست کنم اسماء جاݧ خودم درست میکنم شما برو استراحت کــ _با اصرار هاے مـݧ بالاخره راضے شد خوب قورمہ سبزے بزارم❓ الاݧ نمیپزه کہ اشکال نداره یکم دیرتر ناهار میخوریم. علے دوست داره امشبم کہ میخواد بره گفتم براش درست کنم مادر علے از جاش بلند شدو اومد سمتم. کجا میخواد بره❓ واے اصلا حواسم نبود از دهنم پرید إم إم هیچ جا ماما خودت گفتے امشب میخواد بره ابروهامو دادم بالا و گفتم:مـݧ❓حتما اشتباه گفتم _خدا فاطمہ رو رسوند.. @shohda_shadat🌹
🔵متن زیارت عاشورا بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَهَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَهُ بِکَ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُمْ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِیَائِهِمْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّهَ قَاطِبَهً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجَانَهَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتَالِکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقَامَکَ وَ أَکْرَمَنِی بِک أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ علیه السلام فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَى فَاطِمَهَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاَتِکَ وَ بِالْبَرَاءَهِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِکَ وَ بَنَى عَلَیْهِ بُنْیَانَهُ وَ جَرَى فِی ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَشْیَاعِکُمْ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوَالاَتِکُمْ وَ مُوَالاَهِ وَلِیِّکُمْ وَ بِالْبَرَاءَهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ النَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرَاءَهِ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَهِ أَوْلِیَائِکُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَهَ مِنْ أَعْدَائِکُمْ أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ أَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی (ثَارَکُمْ) مَعَ إِمَامٍ هُدًى (مَهْدِیٍّ) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِهِ مُصِیبَهً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلاَمِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْکَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَهٌ وَ مَغْفِرَهٌ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّهَ وَ ابْنُ آکِلَهِ الْأَکْبَادِ اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ عَلَى لِسَانِکَ وَ لِسَانِ نَبِیِّکَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّکَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْیَانَ وَ مُعَاوِیَهَ وَ یَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَهَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَهُ أَبَدَ الْآبِدِینَ وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَاد
ٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ) اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذَابَ (الْأَلِیمَ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِی بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَهِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالاَهِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ السَّلاَمُ سپس صد مرتبه میگویى: اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَهَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً بعد صد مرتبه میگویى: السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ آنگاه می گوئی: اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَهَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ سپس به سجده می روی و می گوئی: اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام