🖇فرازی از وصیتنامه عاشقانه #شهید_امیر_حاج_امینی:
.
#بسیار_زیبا....♥️
✨بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد،
. . برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! #عاشقم کن.♥️
. .
خالقا! تو را به خودت قسم، تو را به پیامبران و امامان زجر کشیده و معصومت قسم، بسیار #عاشقم کن..♥️
. .
اگر چنین کنی که از دریای رحمت و کرامتت چیزی کاسته نمی شود و زیانی به تو نمی رسد.😓
. . اگر چنین کنی، دیگر هیچ نخواهم؛ چون همه چیز دارم.😍
. .
می دانم اگر چنین کنی، از این بند، رهایی یافته و دیگر به سویت پر🕊میکشم.....
. .
خدایا! #دل شکسته و مهربانم را مرنجان.😔
. .
تو خود گفتی که به دل شکستگان نزدیکم؛ من نیز دل شکسته دارم.💔
. .
ای کسانی که این نوشته را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دل ،💞💔
. .
نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این وصیت نامه یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این #دنیا کندم،😞
. .
بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالاترین درجات دست یابند؛🕊🍃
. .
البته در این امر شکی نیست؛ ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنه کار خدا به آرزویش رسیده است.
. . حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید؛
. .
زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید؛
. . دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید؛ دیگر هر چه می کند،
. . او می کند و هر کجا می برد، او می برد؛ ولی در این راه، آماده و حاضر به تقبل هر گونه سختی و رنج، همانند مظلوم کربلا_حسین و پیامدار او زینب باشید؛
. .
هر چند که سختی و رنج های ما در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای در مقابل دریا باشد.
. .
بله، خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد....
#شهید_امیر_حاج_امینی
#شهدا_گاهی_نگاهی
🕊 @shohda_shadat
seyed majid banifateme - mibare baron.mp3
5.14M
🎵 میباره بارون روی سر مجنون ...
🌹 سید مجید بنی فاطمه 🌹
❤ اللهم ارزقنا کربلا 😭
#محرم_نزدیکه
#بطلب_آقا😭
🆔 @shohda_shadat
توی کلاس درس خدا؛
اونی که ناشُکری میکنه
رَدمیشه!
اونی که ناله میکنه
تجدید میشه!
اونی که صَبر میکنه
قبول میشه!
اونی که شکُرمیکنه
شاگردممتازمیشه!
@shohda_shadat
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_هفتم
_نگران اونش نباشید،مرخصی میگیرم.
تازه از عملیات اومدم فکر کنم بهمون مرخصی بدن😃
عصر روز بعد با اشکانو علی ومرتضی برای ثبت نام رهیان نور وارد حیاط بسیج شدیم،وارد اتاق مخصوص شدیم اقای حمدی ستوانیکم سپاه بود وتو پایگاه بسیج شهید فهمیده کار میکرد اسمامونو واسه اردوی راهیان نور نوشتیم.
هنوزم بعد ۱۰سال که تو ۱۶ سالگی رفته بودم اونجا نتونسته بودم روحمو با خودم برگردونم امابعد اینکه وارد نیروی انتظامی شدم دیگه نتونستم برم اما الان مثل اینکه شهدا طلبیدن.
بعد از ثبت نام با بچه ها رفتیم پارک اشکان:
_حسااام چته تو،چرا انقد تو خودتی؟
_فکر فکه و دوکوهه و طلائیه و... یه لحظه از ذهنم بیرون نمیره...
علی:داداشه مارو باش حسام جمع کن خودتووو ۲۶ سالته
_علی نگو این حرفارو شلمچه که سن نمیشناسه،اونجا همونجاییه که از نوجوون ۱۳ مثل شهید بهنام محمدی تا پیرمرد ۸۸ ساله مثل حاج عبدالحسین کارگر جونشونو بخاطر منو تو دادن از تو که یه نظامی هستی بعیده این حرفا من روحم با اونجا گره خورده.
_اشکان:یه جوری حرف میزنی ادم فکر میکنه شهید زنده جلوش نشسته.😇
مرتضی یه تک خنده ای کردو گفت:از دست شماها،اخرشم خودم شهید میشم همتون ضایع میشید😎
با این حرف مرتضی سه تامون باهم برگشتیم طرفش وبا یه نگاه طلبکارانه گفتیم:استغفرالله اخوی دیگه این حرفو نزنیا😠
اشکان:زبونتو گاز بگیر😕
علی:ب من ابــ طلا بدید فشارم افتاد
مرتضی:وا مگه چی گفتم،بد میگم بگید بد میگی😶
_ د اخه بد میگی دیگه برادر من مارو که از قافله کلا خط زدی...😡
#ادامه_دارد
#یا_حیدر
#وای_داره_ژذابــ_میشه🔫😍
کپی بدون ذکر منبع ممنوع و پیگرد الهی دارد⛔️
💠کانال عهد با شهدا 💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴
#داستان 📚
#فرمانده_من
#قسمت_هشتم
بعد از اینکه از بچه ها جداشدم شبــ شده بود،حالا که میخواستم برم شلمچه دلم میخواستــ برم مزار شهدای گمنام میخواستم باهاشون تجدید پیمان کنم.
پام که به مزار رسید یه عطر خوش اشنا به مشامم خورد اینجا تیکه ای از بهشته.😍💚
به فانوسای روشن سر مزار هرشهید چشم دوختم فضای خیلی قشنگیرو درستــ کرده بودن.😇
خیلی حالم بهتر شده بود این شهدای گمنام در عین گمنامی آشناترین دوستای من هستن،باز هم اومدم.
میدونم که بازم ردم نمیکنید اومدم به آشناترینای زندگیم نذرمو بگم.
همینطور که تو دلم باهاشون حرف میزدم فاتحه ای زیر لب زمزمه کردم،
بعد از اینکه احساس سبکی بهم دست داد از جام پاشدم برگشتم اروم قدم بر میداشتم که سیاهی چادره خانمی جلوی چشمام ظاهر شد سرمو انداختم پایین و اروم از کنارش رد شدم اما
بلافاصله صداش تو گوشم زنگ زد که منو پسرم خطاب کرد.😌
ایستادم،تعجب کرده بودم!
برگشتم تا جواب بدم اما هیچکس نبود. چند بار پلک زدم،اما من خرافاتی نشده بودم مطمئنم یکی منو صدا زد.
اما هیچکس نبود غیر ممکن بود،من تو هوشیاری کامل بودم.😥
تو مسیر خونه فکرم دائما مشغول مزار شهدا بود،اما هر چی فکر میکردم بد تر افکارم مغشوش تر میشد.
تو رخت خواب دائما غلت میزدم و خوابم نمی برد،نزدیکای ساعت دو بامداد بود که خوابم برد😴
بازم تو مزار شهدا بودم اما اینبار هراسون دنبال یه چیزی می گشتم انگار گمشده ای داشتم از بین مزار شهدا می دوییدم و کلمه ی مادر و بلند صدا میزدم😭
حرکاتم دست خودم نبود عرق سرد روی پیشونیم نشسته بود لباسای نظامیم تنم بود،هر از چند گاهی خسته میشدم وسرجام می ایستادم اما بعدش باز دنبال شخصی در تکاپو بودم،از نفس افتاده بودم نفسم بالا نمیومد بازم مثل اونموقع تو عملیات تنگی نفس گرفته بودم.
باصدای تحلیل رفته ای که به زور شنیده میشد با اخرین رمقی که که تو تنم بود فریاد زدم مااادر...
بعد از چند دقیقه بوی عطر خوش گل نرگس پیچید تو فضا درد و خستگیامو به یک باره فراموش کردم.
از جام برخاستم نسیم خنکی می وزید ویه نور درخشان فضای مزارو روشن کرده بود قدم برداشتم سمت نور خیره کننده ای که رو به روم بود،صدای همون خانم تو مزار پیچید تو گوشم«نذرت قبول پسرم»💞
خواستم حرفی بزنم که از خواب پریدم،عرق سرد روی پیشونیم نشسته بود و تمام بدنم میلرزید والتهاب داشت،نمی تونستم حالت عادیه خودمو بدست بیارم،خواب خیلی عجیبی بود.
عجیب بود درست موقعی که قراره فردا برم شلمچه.
#قسمت_هفت_شخصیت_اصلی_داستان_وارد_میشه😍💜
#ادامه_دارد
#یا_حیدر 💚
کپی بدون ذکر منبع ممنوع و پیگرد الهی دارد ⛔
💠کانال عهد با شهدا 💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
🌟
💠
زیارت عاشــــورا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ، عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلاٰمُ اللهِ اَبَداً مٰا بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ،يا اَباعَبْدِالله
ِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلىٰ جَميعِ اَهْل ِالْاِسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمٰوٰاتِ عَلىٰ جَميعِ اَهْلِ السَّمٰوٰاتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَسٰاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ ، وَ اَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللهُ فيهٰا ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ ، وَ لَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُم ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَيْكُمْ مِنْهُمْ ، وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِيٰائِهِمْ ، يا اَباعَبْدِاللهِ
اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ،وَ لَعَنَ اللهُ آلَ زِيادٍ وَآلَ مَرْوانَ،وَ لَعَنَ اللهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجٰانَةَ ، وَ لَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللهُ شِمْراً ، وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى ، لَقَدْ عَظُمَ مُصٰابى بِكَ ،
فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ ،وَاَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، اَللّٰهُمَّ ٱجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ ، يا اَبا عَبْدِاللهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَ اِلىٰ رَسُولِهِ ، وَاِلىٰ اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلىٰ فاطِمَةَ ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ ، وَبِالْبَرائَةِ مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ ، وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَسٰاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ ،مِمَّنْ اَسَسَّ اَسٰاسَ ذٰلِكَ وَبَنىٰ عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَجَرىٰ فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِہِ عَلَيْكُمْ وَعَلىٰ اَشْيٰاعِكُمْ ،بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوٰالاتِكُمْ وَمُوالاةِ وَلِيِّكُمْ ،وَبِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَر ائَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عادٰاکُمْ ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِيٰائِكُمْ ،
وَرَزَقَنِى الْبَرائَةَ مِنْ اَعْدائِكُمْ ، اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْاٰخِرَةِ ، وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ،
💠
🌟
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
🌟
💠
وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثاریکُم مَعَ اِمامٍ مَهْدیٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْكُمْ، وَ اَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَەُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ ،اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ،مُصيبَةً مٰا اَعْظَمَهٰا وَاَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَفى جَميعِ السَّمٰوٰاتِ وَالْاَرْضِ،اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هٰذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ ،
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيٰاىَ مَحْيٰا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَ مَمٰاتى مَمٰاتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اِنَّ هٰذا يَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبٰادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ ، عَلىٰ لِسٰانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْيانَ وَمُعٰوِيَةَ ،وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ ، عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ، وَهٰذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زيٰادٍ وَآلُ مَرْوانَ ، بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ،اَللّٰهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَالْعَذابَ [الاَْليمَ] ، اَللّٰهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هٰذَالْيَوْمِ وَفى مَوْقِفى هٰذا وَ اَيّامِ حَيٰوتى بِالْبَراَّئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَآلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ ، وَشٰايَعَتْ وَبٰايَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ ، اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
پس مى گوئى صد مرتبه :
اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ، عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن پس مى گوئى :
اَللّٰهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ،ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً ، وَالْعَنْ عُبَيْدَ اللهِ بْنَ زِيٰادٍ وَابْنَ مَرْجٰانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ اَبى سُفْيانَ وَآلَ زِيادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ
پس به سجده مى روى ومى گوئى :
اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرينَ لَكَ عَلٰى مُصابِهِمْ ، اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلٰى عَظيمِ رَزِيَّتى ، اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَيْن ،ِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ.
یارَبَّ الحُسَینِ ، بِحَقِّ الحُسَینِ ، اشفِ صَدرَالحُسَینِ ، بظُهورِالحُجَّة
💠
🌟
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠