eitaa logo
خواهران ثامن دهاقان
41 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
4.7هزار ویدیو
304 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔جمعه های دلتنگی ای بهترین قرارِ دلِ بی قرارِ ما ای آبروی خلقِ دو عالم نگارِ ما ای ماه پشت ابر بیا یابن فاطمه آقا همه ایل و تبار ما ـــــــــــــــــــــ🔘🥀🔘ـــــــــــــــــــ 🍃🥀«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» ✨قرار ما جمعه‌ها به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) ✨ ............................ 👈 لطفاً روی لینک زیر کلیک کنید و با ذکر تعداد صلوات کلمه را بزنید. https://EitaaBot.ir/counter/d7czt عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🔴اربعین یک سفر مستحبی نیست؛ یک جنگ است خدا کند بتوانیم از فلیتر نهایی عبور کنیمغربال آخرالزمانی... استاد /استاد شجاعی/استاد رائفی‌پور 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از زیبایی های مسیر ؛ فقط این یک دقیقه رو ببینید. / 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
⚫️ انالله و انا الیه راجعون روح بلند از علمای اصفهان و اساتید برجسته اخلاق به ملکوت اعلی پیوست. 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 إنَّا لِلّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ 🏴 ⚫️ آیت الله ناصری استاد اخلاق و ولایتمدار اصفهانی دار فانی را وداع گفت. ◼️عرض تسلیت داریم خدمت آقا و مولایمان حضرت مهدی (عج) و همچنین مقام معظم رهبری و ملت شهیدپرور ایران. 🔅شادی روح این عالم برجسته ╔══.🌱🇮🇷🕊.════   💠@goftemansazan2   ════.🌱🇮🇷🕊.══╝
▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ▪️دقایقی پیش روح ملکوتی آیت الله ناصری پس از یک دوره‌ بیماری‌ در ۹۲ سالگی به ملکوت اعلی پیوست . ♦️دکتر حسین‌ زاده رئیس بیمارستان امین اصفهان خبر رحلت این عالم عالیقدر را تایید کرد‌. ♦️آیت الله حاج شیخ محمد ناصری دولت آبادی، در سال 1309 ‌هجری شمسی، در دولت‌آباد برخوار واقع در ده کیلومتری شهر اصفهان، در خانواده‌ای که سهمی بسزا از زهد و تقوا و دانش دینی تحصیل کرده بود؛ به دنیا آمد. پدر این بزرگوار حاج شیخ محمد باقر ناصری که از عالمان وارسته بود، برای ادامه تحصیل به شهر مقدس نجف اشرف می‌رود. ♦️آیت الله ناصری در این زمان چهارده ساله بوده و دروس مقدمات حوزه را فرا گرفته بود، پس از دو سال اقامت، مادر وی فوت می کند و در جوار مولایش امیرالمؤمنین دفن می‌شود. ♦️ یک سال پس از فوت مادر، پدر به همراه خانواده به ایران باز می‌گردد و فرزند خود را برای تحصیل در نجف باقی گذاشته و وی را به امیر المؤمنین می‌سپارد. ♦️حضرت آیت الله ناصری پس از سالها تحصیل به امر استاد خود، مرحوم آیت الله کشمیری به ایران بازگشت و اصفهان ودولت آباد به تربیت نفوس مستعد، تدریس فقه و اصول و تفسیر و اقامه جماعت و پاسخ گویی نیازهای گوناگون مردم پرداخت. ♦️وی سالیان متمادی در مسجد کمرزرین اصفهان به اشاعه محبت آقا بقیه الله الاعظم علیه السلام مشغول بود . 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 معرفی کتاب پرطرفدار ◀️ 🔰 کتاب «شنود» یکی از جدیدترین آثار در موضوع تجربه نزدیک به مرگ است که توسط انتشارات تالیف شده است. ❇️ پیش از این نیز در کتاب‌های و برخی از تجارب نزدیک به مرگ روایت شده،، اما تفاوت کتاب در این است که این بار یک مأمور کشور دچار این تجربه شده و نکات جذاب‌تری برای خوانندگان روایت کرده است. 📚 کتاب شنود، بیانگر یکی از تجربیات نزدیک به مرگ است که حقایق شگرف و شگفتی را برایمان به ارمغان آورده. «شنود» ردیابی ناشنیده‌هایی است که از نجوای سرّی ملکوتیان به شکار آمده... 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
💠🔷🔹 🔴 معرفی کتاب پرطرفدار ◀️ ❇️ اگر دوست دارید حقایق جالبی را درباره دنیا و زندگی پس از مرگ بدانید، کتاب شنود انتخاب خوبی برای شماست... --------------- بخشی از کتاب شنود 👇👇 سال‌ها قبل، وقتی در دوره آموزشی مشغول غواصی بودم، در چند متر زير آب گير كردم و نزديك بود غرق شوم. آن لحظات وقتی به سطح آب نگاه می‌كردم، خورشيد را مانند يك گوی نورانی بر سطح آب می‌ديدم كه هر لحظه آرزو داشتم به آن نزديك شوم. آنجا مسير نور خورشيد را شبيه يک دالان نورانی به سمت بالا مي‌ديدم. حالا پس از سال‌ها كه از آن روز می‌گذشت، يكبار ديگر همان اتفاق افتاد! تمام دنيا سياه شد. فقط بالای سرم را می‌ديدم که يک نقطه بسيار روشن می‌درخشيد. سينه‌ام سنگين بود. توجه من از آن نقطه نورانی به پايين پايم در همان اتاق کوچک جلب شد. يكباره ديدم پيرمردی بسيار نورانی و مهربان كه نمی‌توانم زيبايی چهره و محبتش را وصف كنم، با فاصله کمی روی سينه‌ام نشسته! با مهربانی به من لبخند زد و گفت: می‌خواهی با من بيايی؟ آمده‌ام جان تو را بگيرم، آماده هستی؟ من كه وحشت تمام وجودم را گرفته بود، مات و مبهوت نگاهش كردم. مثل نگاه ملتمسانه يک دانش آموز در سر جلسه امتحان، وقتی امتحان تمام شده و او هيچ جوابی ننوشته نگاهش کردم. به خودم قوت قلب دادم و گفتم: بد نيست همراهش بروم. من که در زندگی خيلی کارهای مهم و خوب کرده‌ام و آدم خيلی خوبی بودم. برای همين دستانم را به سمت حضرت عزرائيل بلند کردم تا مرا همراهش ببرد. خيلی خيالم از خودم راحت بود. به خودم اعتماد داشتم و مطمئن بودم به بهشت خواهم رفت! بدنی شبيه من روی تخت بيمارستان بود و خودم در مقابل پيرمرد!... 🌐 به نقل از سایت طاقچه 🔷🔹__________________________ از 8 شهریور، با قسمت‌های جذاب با ما همراه باشید