eitaa logo
شکوفه های انتظار
533 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2هزار ویدیو
55 فایل
کانال«شکوفه‌های انتظار» ویژه کودکان و مادران آموزش دین و مهدویت در قالبهای جذاب و متنوع همراه نکات تربیتی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)خراسان رضوی مشهد،چهارطبقه،بین مدرس ۸و۱۰ 05132231339 ادمین @Zanghane093 اطلاع‌رسانی @mahdaviat_khorasanrazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان عزیزم . امیدوارم حالتون خوب و خوش باشه و روز اول سال جدیدحسابی بهتون خوش گذشته باشه خیلی هاتون توچالش ماشرکت کرده بودین وموضوع داستان جدیدمون درست حدس زده بودین،آفرین دوستان باهوشم. حالابریم سراغ قصه داستان مردی که زنده شد . یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکی نبود. در زمان‌های خیلی خیلی دور مردی زندگی می‌کرد که پیامبر خدا بود و به او عزیر نبی می‌گفتند ،روزی سوار بر الاغ خود شد و غذا و نوشیدنی برداشت و به سفر رفت. همینطور که در مسیر راه می‌گذشت به دهکده‌ای رسید که خانه‌های آن خراب شده بود و خیلی وحشتناک بود. جسد آدم‌ها که مرده بودند روی زمین افتاده بود و استخوان‌های آنان پوسیده شده بود. با خود فکر کرد این آدم‌ها که سال‌های سال است مرده‌اند و جسدهایشان به هر جایی افتاده ،حتی استخوان‌هایشان پوسیده شده و پراکنده شده است ،من تعجب می‌کنم خداوند چگونه این‌ها را بعد از مرگ زنده می‌کند ؟؟؟؟؟؟ بله بچه‌های عزیزم همینطور که با تعجب به این موضوع فکر می‌کردناگهان مرد ....... بله خداوند او را میراند. صد سال و بعد از صد سال او را زنده کرد و به او گفت چقدر اینجا ماندی ؟ این پیامبر خدا هم که متوجه نبود مرده و فکر می‌کرد ،خوابیده است گفت یک روز یا قسمتی ازیک روز. خداوند فرمود نه،اینطورنیست، تو صد سال اینجا ماندی . سپس برای اینکه این پیامبر اطمینان بیشتری به این موضوع پیدا کند به او دستور داد تا ....... ارسال لینک کانال به سه نفر کانال شکوفه های انتظار ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسال لینک کانال به سه نفر کانال شکوفه های انتظار ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای ابوحمزه ثمالی به زبان کودکان فراز یازدهم ایا خدای مهربون مرا از امیدی که به خودت داری محروم می کنی ؟ ای خدای مهربون من آرزوهایی زیادی دارم و کارهای بد انجام دادم اما مطمئن هستم که مرا می بخشی پس تورا صدا می زنم و حتما صدای مرا می شنوی و جواب مرا می دهی آرزوهای مرا برآورده کن و مرا از خودت دور نکن ای خدای مهربونم ارسال لینک کانال به سه نفر کانال شکوفه های انتظار ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسال لینک کانال به سه نفر کانال شکوفه های انتظار ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بله عزیزان دلم❤️ تا اینجا براتون تعریف کردم🎶 که بعد از زنده شدن نبی خدا،به او دستور داده شد که به غذا 🍔و نوشیدنی🥛 و مرکب سواری‌اش🐃 که همراه داشت نگاهی کند!!!😳😳 غذا🥯🥯 و نوشیدنی 🧃او بعد از گذشت سال‌ها کاملاً سالم مانده بود و هیچ تغییری نکرده بود،ولی الاغ🐃 او ازبین رفته بودومتلاشی شده بود. عزیر نبی متوجه شد خدایی که می‌تواند غذا🍟🌮 و نوشیدنی🥤🥤 او را که درحالت عادی، بایدزود فاسد می‌شدرابعدازصدسال به حال اولش نگه دارد،زنده کردن مردگان که دیگربرایش کارمشکلی نیست. سپس خداوند به او فرمود به الاغ 🐂خود نگاه کن که چگونه از هم متلاشی شده برای اینکه به زندگی بعد از مرگ اطمینان پیدا کنی . همینطور که به استخوان‌های الاغش نگاه 😳کرد به دستور خداوند استخوان‌ها به هم پیوند خورد بعد هم گوشت روی آن را پوشاند و الاغ کامل زنده شد. او وقتی که این همه نشانه‌های واضح خداوند را مشاهده کرد گفت می‌دانم که خداوندبرهرکاری تواناست.😊😊 قصه ی مابه سررسید،این پیامبربه آرامش رسید.😃😃 ارسال لینک کانال به سه نفر کانال شکوفه های انتظار ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا