#امام_هادی_سلاماللهعلیه
به رغم ظلمت هوچیگرِ بیرحمِ هرجایی
به جا مانده است از چشمت احادیثی تماشایی
به نقش شیر روی پرده جان دادی و رو کردی
برای دلقک جادوگر اعجازی مسیحایی
و در بزم شراب ظالمان خواندی چنان شعری
که غرق اشک شد کاخ از هراس مرگ و تنهایی
و ای درّندگان کوه و جنگل رام لبخندت!
نشد از شرّ آن انساننما یک آن بیاسایی
برای مردمان روزگاران تا ابد گفتی
میان حرفحرف جامعه از نور و زیبایی
به استقبال رهگُمکردگان در ظلمت دنیا
هنوز ای مهربان بیوقفه با فانوس میآیی
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند ☘️
@azam_saadatmand
أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ؟؟🌥
أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَهِ؟؟💔
بی تفاوت زنده باشم؟..سنگ باشم بهتر است
هیزمِ آواره ای در جنگ باشم بهتر است
تا که با یک شعله ام، از سوز سرما کم شود
هُرم گرمایم برای کودکی مرهم شود
کودکی مثل همانی که در آن تصویر بود
فکر من تا صبح، با چشمان او درگیر بود
ناله اش !بغضش! صدایش! داشت می لرزید! آه
کاش می خندید!می خندید!می خندید! آه
قطره های اشک او برگونه هایش یخ زده
من دلم آتش گرفت، او دست و پایش یخ زده..
عمق سرما از پسِ این عکس ها معلوم نیست
هیچ کس اندازه ی این کودکان مظلوم نیست
صفحه گوشی پر از اشک است و این تصویرها
شرم بر امثال من بر جمع بی تاثیرها
دیشب احساسم تماما شرم بود و شرم بود
کودکی یخ زد،اتاق خانه ی ما گرم بود..
.
گریه کردم تا برآنها رحمتی نازل شود
آه با این گریه ها شاید فرج حاصل شود
@shokoohsher✨
#فاطمه_معصومه_شریف 🍃
#جنگ #آوارگان_جنگ
#کودکان_لبنان #کودکان_سوریه
#خرابه #یا_رقیه
#یا_صاحب_الزمان
@masoome_sharif
و من از آغازین روز آفرینشم
در جستوجوی وطنی بودم برای پیشانیام!
در جستوجوی موهای زنی
که مرا بر دیوارها بنویسد و پاک کند !
در جستوجوی عشق زنی
که مرا تا مرزهای خورشید ببرد
و سپس رهایم کند ...!
@shokoohsher✨
#نزار_قبانی ☘️
#امام_هادی علیه السلام
#یاهادی
چگونه گم نکنم راه را در این وادی؟
- بگیر دست تضرع به دامن هادی
مرام محض امامین عسگریین است
اسیر بودنی از جنس ناب آزادی
سیاهچال نموری نبود دنیا بیش
اگر نبود بنای دلت به آبادی
به لطف توست که عبدالعظیم ها دارند
چنین جلال ملوکانه ای در این وادی
اضافه های بساط دعای جامعه است
رسیده است حلاوت اگر به قنادی
غم زیارت تو بر سرم خراب شده
وگرنه نیست دل ما غریبه با شادی
به قیمت همهی عمر سوختن بوده است
به خیل شب زدگان هرچه نور میدادی..
@shokoohsher✨
#سیده_تکتم_حسینی 🌱
فلسوفَ أُطلعكِ على قصائدَ لم أقرأها لأحَدْ،
وأفتحُ لكِ حقائبَ دموعي التي لم أفتحها لأحَدْ،
ولسوف أُحبَّكِ كما لا أَحبّكِ أحدْ
و تو را
از قصيدههايى كه
براى كسى نخوانده ام،
آگاه خواهم ساخت
و چمدان اشكهايم را،
كه براى كسى باز نكردهام
براى تو
باز خواهم كرد
و تو را
دوست خواهم داشت،
چنان كه كسى
دوست نداشته است...
@shokoohsher✨
#نزار_قبانی🌱
برگردان #الف_تالیا 🌱
شک منی، یقین منی، نیستی مگر؟!
انگارههای دین منی، نیستی مگر؟!
هم قبلهٔ نماز منی هم نیاز من...
چون مهر بر جبین منی، نیستی مگر؟!
پیوسته با کمان دو ابرو میان شهر
عمری است در کمین منی، نیستی مگر؟
با آن شکوه شرقی و با این غم نجیب...
بانوی سرزمین منی، نیستی مگر؟!
من مستحق نیش توام، دیگری چرا؟!
محصول آستین منی، نیستی مگر؟!
هر وقت مینویسم و هرجا که شاعرم
ایهام و نقطهچین منی، نیستی مگر؟!
@shokoohsher✨
#محمد_سلمانی ☘️
#یا_جوادالائمه (ع) 💚
هرگز ندیده کاسبیِ او ، کساد را
هرکس گرفته حرزِ امامِ جواد را
ما ریزه خوار خوان جوادالائمه ایم
داریم از ازل به دل این اعتقاد را
نیکوست هرچه میرسد از دوست؛بی دریغ
هرچند میدهی به کمِ ما، زیاد را
تو آن چنان ملیحی و زیبا که جبرئيل
دارد مدام روی لبش "ان یکاد " را
افلاک از نسیم عبای تو زنده است
از دامنت جدا نکنی دست باد را!
خورشید آمده است به پابوس گنبدت
آقا ! نرانی از درت این خانه زاد را
ای خوش به حال آن پدری که گذاشته است
بر طفل خویش، نامِ "محمد جواد" را
@shokoohsher✨
#عباس_جواهری_رفیع 🍃
تو را بهسانِ قطرهی آبی نمیخواهم
که عطشم را سیراب کنی،
تو را بهسان رودی از نمک میخواهم
که هرگاه از تو سیراب شوم،
عطشم دوباره آغاز شود...
@shokoohsher✨
#فاروق_جویده ☘️
#یا_جوادالائمه 💚
این غزل را با الهام از حکایتی از زندگی
#امام_جواد علیهالسلام نوشتهام:
قنوت شاخههای بی برش را بال و پر دادی
به انبوه دعاهای کهنسالش اثر دادی
امانش دادی از آن ارّه که یکریز میخندید
نجاتش از غم زخم زبانهای تبر دادی
میان سایهی سنگین و سرد عابران گم بود
به او چتری که باشد بر سر هر رهگذر دادی
فقط با قطرهای آب وضویت حضرت دریا!
درخت شوربختی را قیامی شعلهور دادی
به مشتی چوب خشک لایق در آتش افتادن
چطور از هر گیاهی سرنوشتی سبزتر دادی؟
*
کبوتر در کبوتر میرسد هر صبح تا مشهد
سلامی که به قصد بوسه بر دست پدر دادی
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند ☘️