eitaa logo
شُـعَراٰء ⸾ محفݪ شاعــران
1.3هزار دنبال‌کننده
92 عکس
9 ویدیو
0 فایل
‌محفلے خواهم بـہ دور از آدمـان تـا غزلخوانے کنم با شاعـران خلوتے دارم بـہ نام شُعَرا شاعرۍ ها می‌کنم با عاشقـان 🤍 جھت درخواسٺ شعر ⤿ ֶָ֢ https://daigo.ir/secret/2861418424 📮 - ڪپی از ڪانال؟شاعرامون ناراحت میشن با ذکر منبع 🌱🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
•• رو ای صبا و بگو سرو رفته را باز آی به نوبهار بدل کن یکی خزان مرا •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• درد دگر آن کآه سحر را اثری نیست آه من از این درد که شب را سحری نیست گفتم کمرش گیرم و آرم به میان راز آگه نه از این نکته که او را کمری نیست •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• _هرگز مگو که زینب کبری وفات کرد زینب کنار جسم حسینش شهید شد.. •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست گر برود جان ما در طلب وصل دوست دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان گونهٔ زردش دلیل ناله زارش گواست مایهٔ پرهیزگار قوت صبر است و عقل عقل گرفتار عشق صبر زبون هواست دلشدهٔ پایبند گردن جان در کمند زهرهٔ گفتار نه کاین چه سبب وان چراست تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• برایِ بردنِ ایمانِ من لبخند هم کافیست ، همین یک شعله، آتش می‌زند انبارِ کاهم را! •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• یا ارحم الراحمین ... مرا بپذیر پاکیزه بپذیر .. آن چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم؛ بهشت من جوار توست یا الله ! •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• تاری بزن با ساز دل، آتش بزن بر راز دل وانگه همین پیمانه را، لبریز کن با ناز دل •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• ‌ گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن! گاه می لغزد زبانم! بشنو و باور مکن! گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می توانم... بشنو و باور مکن! •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• درد دل با کس نگفتم درد من گفتن نداشت خنده بر لب میزدم هرچند خندیدن نداشت •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• دمی نه کار زوی مرگ بر زبانم نیست چرا که طاقت بیداد آسمانم نیست بزیر تیغ تو من پر زدن هوس دارم هوای بال فشانی ببوستانم نیست •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• شد دلم شیفته زلف گره گیر دگر باز دیوانه در افتاد به زنجیر دگر بر جراحت چه نهی مرهمم آن به که کنی زخم شمشیر مرا چاره به شمشیر دگر •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮
•• دل از لقای تو گفتم رسد به تمکینی سپند بر سر آتش نیافت تسکینی بریدم از همه یاران و نیست ای غم عشق گریزم از تو که از دوستان دیرینی مرا که صبح به مهرت ز شام تیره تر است از آن چه سود که تو آفتاب پیشینی چه جای باده تلخ است بی لب تو مرا به حلق می نرود هرگز آب شیرینی کنون که گشت نگارین ز غنچه پنجه شاخ بگیر جام بلور از کف نگارینی به ناز خفته چه داند که در گریبانم چه خارهاست ز پیراهن گل آگینی ستاده خال به دریوزه پیش نوش لبش به پیش دکه حلوائیان چو مسکینی دل از رسیدن منزل من آن زمان کندم که بار پیل نهادم به مور مسکینی •• ⤿ @shouara ֶָ֢ 🖇📋 ╮