سلام برآسمان عزیز و دوستان گل
در جواب مادرعزیزی که ۶ تا دسته گل دارن
✅برای در امان ماندن از شر تمام مخلوقات و به خصوص آدما، هر روز مخصوصا اول صبح سوره فلق و ناس رو زیاد بخونید.
✅ یه دعا هست که میگه: "خداوندا کارهایم را به تو میسپارم، همانا تو بر بندگانت بینایی"
متن عربی اینه،(( اُفَوِضُ امری الی الله اِن َ اللهَ بصیرُن بالعِباد))
اینو زیاد بخونید. ان شاءالله که آرامش مهمون همیشگی قلبتون باشه مادر💐
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💠منتظر ظهور انس با قرآن دارد | صحبتهای حجتالاسلام حسینی قمی در برنامه «سمت خدا»
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پیشنهاد میکنم قبل از شروع ختم قرآن روزانه در ماه مبارک رمضان
حتما حتما این کلیپ زیبا را دانلود کنید و تا آخر ببینید التماس دعا
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
💕تجربه و سیاست های زنانه💕
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 همه از مادر شوهر مینالن من از مادر .... 🌸🍃🍃🍃
سلام به آسمان جان و گروه خوبش همه از مادرشوهر می نالن
من از مادرم من مجردم همه برادر خواهرام ازدواج کردن مادر من ۷۰ سالش
خیلی واسش زحمت کشیدم همه داوا دکترش با منه می دونم در برابر زحمتای مادرم
کارای من هیچه ولی بعضی وقتی با حرفاش دلمو می شکونه بهم تهنه می زنه
که تو اگه خوب بودی تا الان ازدواج کرده بودی من همه کارای خونه خرید دوا درمون
مادرم مهمونی آشپزی همه و همه با منه نمی زارم یه کاری انجام بده اما به جای تشکر
یا دعا هر چی از دهنش درمیاد بهم می گه خیلی ناراحتم خیلی دلم شکسته می گم
خدایا من در حق کسی بد نبودم چرا باید مادر خودم قدرمو ندونه یعنی بعضی وقتی یه جور نفرینم می کنه
که شک می کنم مادرم باشه می گن احترام پدر مادر واجب پس فرزند چی باید پدر
مادر هر چی می خوان به بچه هاشون بگن اونا هم چیزی نگن که خدای نکرده
احق والدین نشن بعضی وقتی می گم خدایا بختمو باز نمی کنی حداقل بهم مرگ بده تا راحت بشم 😭😭
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💠منتظر ظهور انس با قرآن دارد | صحبتهای حجتالاسلام حسینی قمی در برنامه «سمت خدا»
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حلول ماه مبارک رمضان 🌙
ماه بهار قرآن مبارکباد 🌺
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
💕تجربه و سیاست های زنانه💕
پنج خواهر بودیم که مادرم برای اینکه از دستمون خلاص شه به اولین خواستگارمون جواب مثبت میداد...
توی این همه شلوغی واه وناله چشمم افتاد به مردی که با یونس مو نمیزد...نیمرخشو دیده بودمو بلند شدم دنبالش رفتم...شلوغ بود وبه زور خودمو بین جمعیت رد میکردم اما وقتی نزدیک ماشین شدم دیدم یونس نبود....چندتا مرد بودن که یه شکل لباس پوشیده بودن....اونقدر نگاهشون کردم که سوار ماشین شدن ورفتن....من اشتباه نمیکردم وچهره یونس رو بین میلیونها ادم هم میشناختم حتی از پشت سر هم میتونستم بشناسمش اما الان اشتباه میکردم شاید اونقدر محو شکاری ها شده بودم که یونس رو توی خیالم دیدم نه در واقعیت....
داخل بخش شدم که دستی روی شونه ام نشست...غریب بودم اینجا که دیدم یکی از بچه های دانشکده است اونم مثل من مونده بود باید چیکار کنه...
آستینامو بالا زدم:درسته کاراموزیم وباید دوره ببینیم اما درحد معاینه که هستیم....
پیمانه خندید:فقط من وتو روفرستادن اینجا چون زبون نداشتیم بچه های دیگه هیچ کدوم حاضر نبودن این همه راه رو بکوبن بیان اینجا که متروکه است وخارج از شهره....
همینطور که میرفتم گفتم:اینجا که خودش یه شهره...
پیمانه به بیمارستان نگاهی انداخت:اینجا یه پایگاه شکاریه که خونه های سازمانی دارن وخانواده های کارکنانش زندگی میکنن،اینا هم که میبینی همه از روستاهای اطراف میان،کمتر پزشکی میاد اینجا با وجود اینکه دستمزد خوب میدن چون همه یه وقتی رو برای کار ومابقی روبرای خانواده هاشون در نظر دارن اما اینجا اومدن میشه فقط راه وراه،مخصوصا مایی که ماشین هم نداریم تازه نیمی از راه رو باید پیاده بیایم وبرگردیم...
برگشتم سمت پیمانه که پرستاری محکم به من خورد ونزدیک بود زمین بخورم...پیمانه عصبی گفت:کجایی خانم مگه نمیبینی؟؟؟...پرستاره سنی نداشت وحق به جانب زبون بازکرد :شمایید که نمیبینید این شلوغیو وموندین توی دست وپای ما،بیرون،کسی نیاز به همراه نداره....
نمیدونستم بخندم یا چهره برزخی پیمانه رونگاه کنم که چیزی نمونده بود خرخره پرستاره رو با دندون بگیره...
دستامو بالا بردم:ما از طرف دانشکده اومدیم پزشکیم،دانشجوی پزشکی،دوره ما افتاده اینجا حالا باید با کی صحبت کنیم؟؟در اتاقها هم که همه بسته است....
پرستاره شرمنده گفت:دیگه توان تیستادن روی دوپا رو نداریم از صبح یا فوشمون میدن یا نفرینمون میکنن والا ما فقط دودست داریم که همزمان هم همه کار میکنیم اما دیگه اعصاب برامون نمونده نمیکشیم....
روی شونه ش زدم:
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100