eitaa logo
مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
2.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
35 فایل
تماس با ادمین کانال : @SibtaynAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
در کتاب سکینه پرده نشین قریش می خوانیم : در روايت آمده است كه روزى حسنِ مثنّى پسر امام حسن مجتبى(عليه السلام)نزد عموىِ خود، امام حسين(عليه السلام) آمد و يكى از دختران آن حضرت، فاطمه و سكينه، را براى همسرىِ خود خواستگارى كرد. حضرت امام حسين(عليه السلام) وى را فرمود: «من فاطمه را برايت برگزيده ام كه به مادرم فاطمه(عليها السلام)، دختر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)شبيه تر است. اما از نظر خداپرستى تمام شب را به نماز مى ايستد و روز را روزه مى گيرد; از نظر زيبايى به حوريه هاى بهشتى مى ماند. اما سكينه چنان در ]ذاتِ[ خداوند غرق و فنا شده است كه مناسب همسرى هيچ مردى نيست» 📖اسعاف الراغبين، محمد بن الصبان مصرى، (چاپ شده در حاشيه نور الابصار)، ص 210 @Sibtayn
کاری از موسسه جهانی سبطین علیهماالسلام برای اهل مطالعه و تحقیق اسم کتاب: سکینه پرده نشین قریش، (دختر امام حسین علیه السلام) مؤلف: موسسه جهانی سبطین علیهماالسلام https://www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=category&id=480&Itemid=1038 @Sibtayn
🏴 سالها در کربلا منتظر بود تا در رکاب سید الشهدا علیه السلام به شهادت برسد 🔸عريان بن هیثم نقل می کند : «پدرم در ایام بهار به بیابان می‌رفت. نزدیک آنجایی که قضیۀ کربلا واقع شد چادر می زد. طی این سالهای طولانی هیچ وقت نمی‌شد که به آنجا برویم مگر آن که شخصی از بنی الاسد را می دیدیم که آنجاست. 🔹 پدرم به او گفت به نظر می رسد که تو همیشه اینجا هستی. 🔸مرد اسدی گفت: بله؛ من شنیده ام که حسین [سید الشهدا علیه السلام ] اینجا کشته می‌شوند. من هم همه ساله اینجا می‌آیم؛ شاید به حضورشان برسم؛ و با حضرتش شهید شوم. ▫️ وقتی که حضرت شهید شدند پدرم به من گفت برویم ببینیم که آیا آن مرد اسدی رضوان الله تعالی علیه هم در بین کشته هاست.گشتیم و او را بین شهدا یافتیم.» قال العريان بن الهيثم كان أبي يتبدى فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلا من بني أسد هناك فقال له إني أراك ملازما هذا المكان قال بلغني أن حسينا يقتل ها هنا فأنا أخرج لعلي أصادقه فأقتل معه فلما قتل الحسين قال أبي انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل وأتينا المعركة فطوفنا فإذا الأسدي مقتول الخبر نقله ابن العديم في بغية الطلب 6 / 2619 📚تاريخ دمشق : ابن عساكر ج : 14 ص : 216 و217 @Sibtayn
🔹امام صادق علیه السلام : يكى از علماى بزرگ بنى اسرائيل،به حدّى خدا را عبادت كرد كه مانند خلال،ضعيف و باريك شد. خداوند از طريق وحى به پيغمبر آن زمان فرمان داد كه به او بگو: به عزّت و جلال و جبروتم سوگند كه: اگر آنقدر مرا عبادت كنى كه آب شوى-بدانسان كه پيه(در اثر حرارت) در ديگ ذوب مى‌شود-(اين اطاعت و عبادت)از تو پذيرفته نخواهد شد مگر آنكه از همان راهى كه من دستور دادم به سوى من بازآئى. ▫️إنَّ حَبْراً مِنْ أَحْبَارِ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اَللَّهَ حَتَّى صَارَ مِثْلَ اَلْخِلاَلِ ☘️فأَوْحَى اَللَّهُ إِلَى نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِهِ فِي زَمَانِهِ قُلْ لَهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ جَبَرُوتِي لَوْ أَنَّكَ عَبَدْتَنِي حَتَّى تَذُوبَ كَمَا تَذُوبُ اَلْأَلْيَةُ فِي اَلْقِدْرِ مَا قَبِلْتُ مِنْكَ حَتَّى تَأْتِيَنِي مِنَ اَلْبَابِ اَلَّذِي أَمَرْتُكَ . 📚المحاسن ج۱ ص۹۷ @Sibtayn
4.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهمترین پاداش زائر قبر سید الشهدا علیه السلام استاد قزوینی @Sibtayn
امام صادق علیه السلام : اگر يكى از شما طول دهر و عمرش را به حجّ‌ رفته ولى به زيارت حسين بن على عليهما السّلام نرود حتما و محقّقا حقّى از حقوق خدا و حقوق رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم را ترك كرده زيرا حق حسين عليه السّلام فرضيه و تكليفى است از جانب خداوند كه بر هر مسلمانى واجب مى‌باشد. عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ يَزُرِ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لَكَانَ تَارِكاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ اَللَّهِ وَ حُقُوقِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّ حَقَّ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَرِيضَةٌ مِنَ اَللَّهِ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ . 📗كامل الزيارات ج۱ ص۱۲۲ 📙المزار (للمفید) ج۱ ص۲۷ 📕تهذيب الأحكام ج۶ ص۴۲ @Sibtayn
اگر مشکل داری یا کسالتی داری یا وقت نداری یا اصلا حال نداری بری زیارت ولی پول داری این روایت رو حتما بخون @Sibtayn
🗓 14 صفر روز چهاردهم صفر سال 38 هـ .ق. محمد بن ابی بکر، یکی از یاران باوفای امیرمؤمنان (علیه السلام) در مصر به شهادت رسید. مادرش اسماء بنت عمیس، پس از ابوبكر با حضرت امیر(علیه السلام) ازدواج كرد. محمد در دامان پرمهر علوی تربیت یافت و از كودكى در خانه امیرمؤمنان علیه السلام پرورش یافت و مرام و منش امیرالمؤمنین امام على (علیه السلام) را به شایستگى آموخت. او از اصحاب خاص مولاى متقیان علی (علیه السلام) بود و در حوادث گوناگون حیات آن حضرت در كنار ایشان چون فرزندى دلسوز و مریدى باوفا حضور داشت. به ویژه در جنگ جمل، در ركاب امیرمؤمنان (علیه السلام) بود و تلاش‌هاى بسیارى كرد تا خواهرش عایشه را از این فتـنه بر حـذر دارد؛ اما سودى نداشت. نامه ‌نگارى‌هاى او براى معاویه مبنى بر حقانیت امیرمؤمنان على (علیه السلام) و دفاع از حضرت در كتاب‌های تاریخى موجود است که همه، حاكى از ارادت و معرفت او نسبت به خاندان نبوت(علیهم السلام) مى‌باشد. محـمد بـن ابى بكر از سـوى امیـرمؤمنان(علیه السلام) ـ پس از این كه «قیس» نتوانست امارت مصر را سامان بخشد ـ به حكومت آن‌جا منصوب شد. همزمان معاویه نیز عمروعاص را به حكومت مصر منصوب كرد و او را به آن جا فرستاد. محمد بن ابی بکر در تلاش براى سامان بخشیدن به اوضاع مصر بود؛ ولى دسیسه‌هاى عمروعاص از یك سو و اعتراض و شورش مردم كه از جانب عمروعاص تحریك شده بودند از سوى دیگر، باعث شد تا این سردار رشید نتواند در برابر سپاه عمروعاص مقاومت كند و در نتیجه شكست خورد. محمد را در محلى به نام « كوم شریك» در حوالی مصر محاصره كردند و پس از دستگیرى، ناجوانمردانه در پوست حمارى كردند و آتش زدند. امیرمؤمنان(علیه السلام) پس از شنیدن خبر شهادت دلخراش او به شدت محزون شدند و تأسف خوردند. بى تابى امیرمؤمنان(علیه السلام) در فراق او در خطبه 68 نهج‌البلاغه آمده است: «‌ از زمانى كه وارد این جنگ شدم (جنگ با معاویه) ‌براى هیچ كشته‌اى مثل محمد محزون نشدم؛ ‌همانا محمد فرزند همسرم و مانند اولاد من بود و با من به نیكویى رفتار مى‌كرد». @Sibtayn
محمد بن ابی بکر اینگونه معاویه را خطاب می کند در قسمتی از نامه ای که جناب محمد بن ابی بکر به معاویه می نویسد ، معاویه را اینگونه خطاب می کند : وأنت اللعين ابن اللعين لم تزل أنت وأبوك تبغيان لدين اللَّه ورسوله الغوائل، وتحالفان عَلَيْهِ القبائل، وتبذلان فِيهِ المال، وتحالفان فِيهِ الرجال، عَلَى ذَلِكَ مات أبوك، وعليه خلفته وأنت (كذا) . تو ملعونی فرزند ملعون، وانگهی تو و پدرت پیوسته بر ضد دین خدا توطئه چیده اید و برای خاموش کردن مشعل خدائی اسلام تلاش نموده اید و در این راه سپاه ها گرد آورده اید، و پولها خرج کرده اید و پیمان ها با قبائل بسته اید و پدرت در حال این کار مرد و تو جانشینش شدی و ادامه دهنده کارش. و گواهم علیه تو بر این مطلب، همانان که به تو پناهنده گشته و تو را تکیه گاه ساخته اند همان باقیمانده قبائل مشرک و مهاجم و سران نفاق و اختلاف و بدخواهان پیامبر خدا (ص) که در پناه تو و با تواند. 📗مروج الذهب للمسعودي : ج 3 ص 20 📕انساب الاشراف للبلاذري نویسنده : البلاذري ج : 2 ص: 393 @Sibtayn
📜نامه محمّد بن ابى بكر به معاويه بن ابى سفيان و جواب معاويه به نقل [شيخ مفيد از]ابو على احمد بن حسين بن احمد بن عمران در كتاب اختصاص، محمّد بن ابى بكر رضى اللّه عنه نامه‌اى به معاويه بن ابى سفيان به شرح زير نوشت: «خداوند به سبب جلالت و عظمت و سلطنت و قدرتش بر تمام مخلوقاتش و برترى براهينش، خلايق را آفريد نه از روى بيهودگى و نه به سبب ناتوانى در قدرتش و نه به جهت نياز به آنها. بلكه خداى سبحان آنها را براى بندگى خويش آفريد و برخى را گمراه و بعضى را هدايت يافته و گروهى را شقى و گروهى را سعادتمند قرار داد سپس با علمش محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم را برگزيد و به هم صحبتى خود انتخاب كرد و به خليلى خود برگرفت و به امانتدارى رسالتش مبعوث كرد و با وحى خود او را فرستاد و به عنوان رسولى صادق و هدايتگر و رهنما و بشارت دهنده و هشدار دهنده در امر خويش به او اعتماد كرد. اولين كسى كه دعوتش را پذيرفت و تصديق كرد و گردن نهاد و ايمان آورد و اظهار اسلام كرد و تسليم شد، برادرش و پسر عمو و صفى و وصى و وارث علم او و خليفه بعد از او كه با وحى خداى عز و جل به پيامبرش تعيين گرديده بود و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بر خلافت او يعنى امير المؤمنين على بن ابى طالب تصريح كرد و او اسرار غيبى و مكتوم پيامبر را تصديق نمود و او را بر نزديكترين افراد خانواده‌اش ترجيح مى‌داد و از هر خطرى محافظت مى‌كرد و در هر واقعه هراسناكى يارى مى‌داد و با كسانى كه با او جنگيدند جنگيد و با آنان كه صلح كردند، مصالحه كرد و هميشه در لحظات ترس و گرسنگى و سختى و سستى جانش را پيش روى پيامبر تقديم مى‌كرد تا اين كه خداى تعالى دعوت او را آشكار ساخت و حجتش را تمام كرد. امّا تو گمراه را مى‌بينم كه بر او تفاخر مى‌كنى در حالى كه تو خودت هستى و او آن شخصيت پاكى است كه در هر حال پيشى گيرنده امت است او از همگان درستكارتر و صفاتش برتر و همسرش مخصوص‌تر و جايگاهش والاتر است كسى كه به هنگام مهاجرت پيامبر از چنگال دشمنانش روحش را به او تقديم كرد و در خوابگاه او خوابيد و جانش را به بهاى نجات پيامبر به خداوند فروخت. عموى او سرور شهيدان جنگ احد بود و پدرش مدافع رسول اللّه در برابر دشمنان خدا بود و تو همان هستى كه همراه پدرت پيوسته عليه آن‌ها آشوب بر پا مى‌كرديد و با گرد آوردن خيل مشركان براى خاموش ساختن نور الهى تلاش كرديد و با دادن پول و مال قبايل عرب را عليه آنان بسيج مى‌كرديد. پدرت بر همين رويه مرد و تو جانشينش شدى و آن چه گواه بر اين اعمال توست آمدن و پناه جستن بقيه احزاب شرك و سران نفاق و دشمنى با رسول خدا و اهل بيتش به نزد توست و آن چه شاهد بر فضيلت آشكار على و سبقت ديرينه‌اش در اسلام است ياوران اوست همان كسانى كه خداى تعالى در قرآن مجيد از آنان و فضايلشان ياد كرده و مهاجرين و انصار را ستوده است و گروه‌هايى از ايشان پياده و سواره در كنار او هستند و با شمشيرهايشان مى‌جنگند و در دفاع از او خونشان را مى‌ريزند و به نظر آنها فضيلت در پيروى از او و شقاوت در مخالفت با امر اوست. واى بر تو و باز هم واى بر تو! چگونه خود را با على برابر مى‌كنى در حالى كه او برادر رسول خدا و پدر فرزندان او و شريكش در خير و شرّ امور است و تو دشمن رسول خدا و پسر دشمنش هستى، پس از باطل خويش بهره گير چرا كه پسر عاص تو را به عمق گمراهيت مى‌كشاند گويا مهلت تو به پايان رسيده و مكر و حيله‌ات سست گشته است بدان كه با پروردگارت مكر كرده‌اى كه خودت را از مكر او در امان مى‌دانستى و از رحمت الهى دور شده‌اى و اينك خداوند در كمين توست ولى تو هنوز در غرور و عناد با او هستى و ما به يارى خدا و رسول و اهل بيت رسول اللّه از تو بى نيازيم. وَ اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مَنِ اِتَّبَعَ اَلْهُدىٰ » . 📕الاختصاص،121. مروج الذهب للمسعودي ج2 ص59 ، @Sibtayn
📜جواب معاويه به محمّد بن ابى بكر: معاويه با اين نامه به او جواب داد: « بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ از معاويه بن ابى سفيان به محمد بن ابى بكر ذليل كننده پدرش خليفه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم. . . امّا بعد، نامه‌ات به من رسيد كه در آن ياد آور شدى خداوند به عظمت و سلطنت و قدرتش رسول خدا را برگزيد همراه با سخنانى كه ساخته و پرداخته بودى كه نشان دهنده سستى رأى تو و موجب نكوهش پدرت و تفضيل پسر ابى طالب و سوابق ديرين و خويشاونديش با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و يارى و ياورى او در مواقع بيم و هراس بود. تمام احتجاج و عيب جويى تو از من براى [اثبات]فضيلت كس ديگرى بود نه فضيلت خودت و خدا را سپاسگزاريم كه اين فضيلت را از تو دور گرداند و در ديگرى قرار داد. من و پدرت با هم در زمان حيات پيامبرمان محمّد حق على بن ابى طالب را بر خود لازم مى‌ديديم و فضل و برترى او را بر خودمان مى‌دانستيم تا اين كه خداوند سرنوشت پيامبرش را رقم زد و وعده‌اش را تحقق بخشيد و دعوتش را آشكار ساخت و حجتش را محكم نمود سپس خداوند او را قبض روح كرد. اولين كسى كه حق او را به زور گرفت پدر تو و فاروقش بودند كه با امر او مخالفت كردند و بر اين كار ميان خودشان اتفاق نظر يافته و كارها را مرتب كردند و سپس او را-على بن ابى طالب-فرا خواندند تا با آنها بيعت كند اما او آنها را به تأخير انداخت و درنگ كرد و براى بيعت نزد آنها نرفت. ولى آنها تصميماتى درباره او گرفتند و قصد كار عظيمى كردند و او به ناچار با آنها بيعت كرد و تسليم شد اما آن دو او را در كارشان شركت ندادند و هيچ گاه او را از اسرارشان آگاه نساختند تا اين كه بر همين حال مردند. پس از آن عثمان به اداره امور برخاست و او نيز به شيوه آنها اقتدا جست تا جايى كه گنه‌ كاران رانده شده در او طمع كردند. اما شما دو نفر [مقصود محمّد بن ابى بكر و على عليه السّلام است]بر شكم او زديد و با او اظهار دشمنى كرديد تا به نتيجه تلاشتان رسيديد و به آرزويتان دست يافتيد. اما اى پسر ابو بكر، احتياط پيشه كن و وجبت را به اندازه انگشتانت بگير و با كسى رو در رو نشو كه كوهها با حلم او روبرو مى‌شوند و از كسى عيب جويى مكن كه پدرت فراش او را گسترانده است و براى حكومت [پادشاهى]او مسند چيده است اگر كار و رأى ما درست است پدرت نخستين كسى است كه بناى آن را نهاد و ما به همان شيوه او اقتدا كرده‌ايم و از عملكرد او پيروى كرده‌ايم و اگر كارهايى كه پدرت و فاروق او بر آنها پيشى گرفتند، نبود اينك ما با كتاب خدا و نص رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مخالفت نمى‌كرديم بلكه تسليم آنها مى‌شديم و نزد او گرد مى‌آمديم پس عيب جوئيت براى پدرت باشد و به هر چه مى‌خواهى بر او عيب بگير و يا رهايش كن. و السّلام» . 📒وقعة صفين : المنقري، نصر بن مزاحم متوفاي قرن 3 ه ج : 1 ص : 118و 119 📕 مروج الذهب، ج۳، ص۱۲؛ 📗شرح ابن‌ابی‌الحدید، ج۳، ص۱۸۹. 📘الاختصاص،121. @Sibtayn
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺شیعه شدن یکی از پیروان مکتب سقیفه و حضور او برای اولین بار در پیاده‌روی اربعین حسینی (علیه السّلام) 👈میگوید عُمَر بن الخطاب باعث شد که تحقیق کنم!... کشتی خود را عوض کردم قبل از اینکه مرا غرق کند، و سوار کشتی هدایت اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم شدم... 🔚رفتار عُمَر با رسول خدا صلی الله علیه و آله و نسبت هذیان گویی به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله باعث شیعه شدن او شد. @Sibtayn