eitaa logo
انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه
651 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
56 ویدیو
80 فایل
🔶🔸انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه🔸🔶 📢📢 با کلیک بر روی لینک‌های زیر براحتی می‌توانید به " انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه " در فضای مجازی بپیوندید ⬇️ 🔵 🔷 🔹 #سروش: 🆔 sapp.ir/sijl.ir 🔵 🔷 🔹 #ایتا: 🆔 eitaa.com/sijlir 🔵 🔷 🔹 #تلگرام: 🆔 telegram.me/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻بیانیه گام دوم؛ بایدها و نبایدها؛ ازدیدگاه آیت الله علیدوست (بخش چهارم) ۳.توصیه‌های اقتصادی بحث دیگری که رهبر معظم انقلاب در قسمت توصیه‌ها مطرح می‌کنند، مسئله اقتصاد است. شما می‌دانید که در اسلام به علم اقتصاد معتقد نیستیم، البته برخی این مطلب را نمی‌پسندند، ولی این یک اعتقاد است. در اسلام راجع به عرضه و تقاضا و سقوط و رشد ارزش پولی مطلبی وجود ندارد، اما قطعاً مذهب اقتصادی در اسلام وجود دارد. یعنی در برابر اقتصاد فردمحور و آزاد کاپیتالیسم و اقتصاد متمرکز و دولتی سوسیالیزم، اقتصاد اسلامی وجود دارد و قابل انکار نیست. جالب این‌جاست که برخی می‌خواهند بگویند علم اقتصاد اسلامی داریم و از سوی دیگر برخی حتی مذهب اقتصاد اسلامی را هم قبول ندارند. ▪️ مذهب اقتصادی اسلام ما با استفاده از تراث اسلامی به این نتیجه می‌رسیم که در اسلام مذهب اقتصادی خاصی وجود دارد. در اسلام هم به اقتصاد فردی احترام گذاشته می‌شود و گفته می‌شود « اَلنَّاسَ مُسَلَّطُونَ عَلَی أَمْوَالِهِمْ. ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)، جلد ۲، صفحه ۲۷۲» و از سوی دیگر این طور هم نیست که اسلام اقتصاد را به طور کامل آزاد بداند. در سوره حشر می‌فرماید: اموال نباید تنها در دست اغنیا در گردش باشد. « مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ؛ حشر آیه ۷». شما به این نگاه اضافه کنید هزاران حدیث و روایتی را که در اختیار داریم. لذا اگر مقام معظم رهبری توصیه خودشان را با این جمله آغاز می‌کنند که «اقتصاد یک نقطه کلیدی تعیین کننده است»، باز این هم یک خبر است. اما در ادامه مشکلاتی را می‌شمارند و می‌فرمایند: «راه حل، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است». در کشور راجع به این سیاست‌ها بحث و گفتگوی بسیاری صورت گرفته است و نیاز به ورود ما به این بحث نیست. شکی نیست که تمام آنچه که در تراث اسلامی راجع به استقلال اقتصادی، سلامت اقتصادی یا مذهب اقتصادی در اختیار داریم به عنوان پشتوانه سوم رهبری شمرده می‌شود. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔻بیانیه گام دوم؛ بایدها و نبایدها؛ ازدیدگاه آیت الله علیدوست (بخش پنجم) ۴. توصیه به عدالت و مبارزه با فساد بحث بعدی در بیانیه که بنده از آن بعنوان شاه بیت این هفت توصیه یاد می‌کنم، بحث عدالت و مبارزه با فساد است. بنده در مقاله‌ای با عنوان: « عدالت به مثابه رویکرد در فهم احکام» به این مسئله پرداخته‌ام. واقع امر این است که ما با مقوله عدالت، هم در اجرا و هم در فقه به صورت کج‌دار و مریض رفتار کرده‌ایم. هنوز هم وقتی برای برخی از قانون عدل و انصاف صحبت می‌کنیم، تعجب می‌کنند و حتی برخی صریحاً گفته‌اند: که عدالت را در تکوین داریم، مانند اینکه خداوند ما را به عدالت دعوت کرده است و در قرآن کریم می‌فرماید :« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ، نحل ۹۰ » اما اینطور نیست که شریعت یک شریعت عادله باشد.! به نظر بنده رفتارهای کج‌دار و مریض ما با این مقوله باعث می‌شود این نوع تفکرات در حوزه وجود داشته باشد و چنین حرف‌هایی زده شود. در حالی که در جای جای تراث اسلامی بحث عدالت را نه فقط در تکوین و نه فقط به عنوان دستور الهی به بنده و شما، بلکه به این صورت است که خود خداوند نیز هیچ دستوری خارج از عدالت صادر نمی‌کند و در جای جای فقه ما این مطالب وجود دارد. یعنی وقتی گفته می‌شود خداوند ظلم نمی‌کند آیا فقط در تکوین است یا در تشریع هم ظلم نمی‌کند؟ اینکه خداوند ظلم نمی‌کند غیر از این است که عادل است؟ اینکه بگوییم خداوند ظلم نمی‌کند، اما عدل هم نیست، پس این وسط چه چیزی وجود دارد؟ « إِنَ‌ اللَّهَ‌ لاَ یَظْلِمُ‌ مِثْقَالَ‌ ذَرَّةٍ، نساء ۴۰» تعابیر این چنینی به چه معنی است!؟ البته در این قسمت رهبر معظم انقلاب عدالت را در کنار مبارزه با فساد مطرح می‌کنند. یعنی در جامعه اسلامی باید به جایی برسیم که فساد هزینه داشته باشد. کارگزار نظام شدن هم هزینه داشته باشد. ما نمی‌توانیم از احوال دیگران تفتیش کنیم اما از نامه امیرالمؤمنین به جناب مالک اشتر استفاده می‌شود که در مورد کارگزاران نباید بر اصل صحت و حسن ظن رفتار کنیم. بلکه امام خطاب به مالک اشتر می‌فرمایند: «پس در کارهایشان -کارهای کارگزاران - تفقدکن و کاوش نمای و جاسوسانی از مردم راستگوی و وفادار به خود بر آنان بگمار. زیرا مراقبت نهانی تو در کارهایشان آنان را به رعایت امانت و مدارا در حق رعیت‌ وا می‌دارد. و بنگر تا یاران و کارگزارانت تو را به خیانت نیالایند. هر گاه یکی از ایشان‌دست‌به خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت او گرد آمد و همه بدان‌گواهی دادند، همین خبرها تو را بس بود. باید به سبب خیانتی که کرده تنش را به ‌تنبیه بیازاری و از کاری که کرده است، بازخواست نمایی. سپس، خوار و ذلیلش‌سازی و مهر خیانت‌بر او زنی و ننگ تهمت را بر گردنش آویزی». حضرت می‌توانستند بگویند: در مرکز حکومت باقی بمان و اگر فسادی به تو گزارش شد حرکت کن. اما حضرت می‌فرمایند: جاسوسانی را بفرست. یا امام نامه دیگری برای عثمان بن حنیف، استاندار بصره می‌نویسد و او را بسیار عتاب می‌کند: یا امام در نامه دیگری برای عثمان بن حنیف، استاندار بصره می‌نویسد: «أمَّا بَعدُ، یابنَ‏ حُنَیفٍ‏، فَقَدْ بلَغَنِی أنَّ رَجُلًا من فِتیَةِ أهْلِ البَصْرَةِ دَعاکَ إلی مأْدُبَة، فأسْرَعْتَ إلیْها، تُسْتَطَابُ لکَ الألوَانُ، وتُنْقَلُ إلیْکَ الجِفْانُ، وما ظَنَنْتُ أنَّک تُجِیبُ إلی طَعامِ قَوْمٍ عائِلُهم مَجْفُوٌ، وغَنِیُّهُم مَدْعُو»؛ نهج البلاغه، ۴۱۶، ک ۴۵.» ای پسر حنیف! برایم خبر آورده‌اند که ثروتمندی از اهل بصره تو را مهمان کرده است، تو نیز شتابان پذیرفتی. سفره‌ای رنگین و پربار. افسوس، گمان نمی‌کردم که تو کسی باشی که بر سفره‌ای حاضر شوی که جای فقیران بر سر آن خالیست و توانگران اطرافش را گرفته‌اند و پر کرده‌اند. لذا می‌بینید که بندبند نامه حضرت امیر‌(ع) خطاب به جناب مالک اشتر و دیگر کارگزاران در مورد عدالت و مبارزه با فساد است. بنده این مطلب را در تلویزیون هم مطرح کرده‌ام که حضرت در بحث عدالت تا جایی می‌رود که در کنار اخوت دینی، برابری انسانی را مطرح می‌کنند و می‌فرمایند: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ. » مهربانی به رعیت و دوست داشتن آن‌ها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔻بیانیه گام دوم؛ بایدها و نبایدها؛ ازدیدگاه آیت الله علیدوست (بخش ششم) ۵. مسئله استقلال و آزادی مبحث بعدی در بیانیه گام دوم مسئله استقلال و آزادی است که ممکن بود به صورت دو مقوله جدا از هم مطرح بشوند، اما چون منظور از آزادی، آزادی ملت از نهادهای قدرت جهانی است، قهراً مطلب آزادی به همان استقلال برمی‌گردد. در جوامع روائی ما روایات فراوانی راجع به استقلال وجود دارد که حتی در پوشیدن لباس وارد شده است. روایات در باب حرمت تشبه به کفار، صرفاً برای مقوله استقلال وارد شده است. یعنی حتی در لباس هم مستقل باشید. یا در بحث زراعت، حضرت امیر(ع) می‌فرمایند: « مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ اِفْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اَللَّهُ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)، جلد ۱۰۰، صفحه ۶۵.» کسی که آب و خاک داشته باشد و در عین حال فقیر زندگی کند، خداوند او را از رحمتش دور می‏کند. ۶. مسئله عزت ملی مبحث بعدی در بیانیه گام دوم، بحث عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن است. رهبر معظم انقلاب در بحث روابط خارجی مبحثی تحت عنوان حکمت، عزّت و مصلحت را مطرح کرده بودند. البته گاهی ممکن است عزّت و حکمت را به مصلحت برگردانیم و بگوییم عزّت و حکمت از نمادهای مصلحت است. اما بحث ما بر سر الفاظ نیست. اصل عزّت، اصل حکمت و اصل مصلحت مطرح است. بنده شرح این مبحث را به کتابی که تحت عنوان «فقه و مصلحت» نوشته‌ام حواله میدهم و کمتر بحث می‌کنم تا توهم نشود که همه موضوع همین چند کلمه است که این‌جا گفته می‌شود. ۷. بحث سبک زندگی آخرین بند از توصیه‌های ایشان در بیانیه گام دوم، بحث سبک زندگی است. هر چند ایشان می‌فرمایند: سخن در این باب بسیار است، اما سخن ایشان این است که ما برای خودمان دارای سبک زندگی هستیم. صحبت از این است که آیا در اسلام سبک خاصی از زندگی وجود دارد یا خیر و یا تلفیقی از سبک‌های مختلف وجود دارد. آنچه مسلّم است این است که گرچه ممکن است برخی نمادها را از دنیا اخذ کنیم، مانند عادات و رسوم و سبک‌های زندگی خوبی که اخذ می‌کنیم، اما شکی نیست که اسلام با توجه به نگاهی که به گستره شریعت داریم دارای سبک خاص زندگی است و جالب این است که اسلام با آداب و رسوم هم کنار می‌آید. مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قصد دارد اسنادی را با توجه به گزاره‌های اسلامی و بومی تهیه کند که به معنای همراهی اسلام با آداب و رسوم است؛ امیدواریم انشاء‌الله در میان مسئولان عزم جدی برای کاربست این بیانیه به وجود بیاید. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔴 اطلاعیه و 📱 نرم افزار آزمون یار طلاب با امکانات : ✅ سرفصل های آموزشی، نمونه سوالات و نکات کلیدی آزمون قضاوت ✅ سرفصل های آموزشی آزمون شفاهی سطح ۲و۳ ✅ آموزش متن خوانی و تجزیه و ترکیب 🔰 برای در یافت نرم افزار به کانال زیر مراجعه کنید. https://eitaa.com/joinchat/3994353731Cbb730960f1
آیت الله علیدوست در نقد آقای سید کمال حیدری ◀️سرفصل ها: ⬅️اشاره کلی ⬅️ویژگی کلیپ های آقای سید کمال حیدری 1️⃣فراگیری و انتشار گسترده 2️⃣تنوع موضوعی 3️⃣ادعای نقد قرائتی موسوم به "قرائت رسمی از دین" ⬅️دلیل ورود بنده {آیت الله علیدوست} به این مسئله 1️⃣حجم بالا و بی پاسخ مطالب 2️⃣مسئولیت قانونی بنده در این زمینه ⬅️موافقان و مخالفان آقای سید کمال حیدری 1️⃣موافقان و ادله آنها 2️⃣مخالفان و ادله آنها یک نکته مهم ⬅️رویه ما در نقد آقای حیدری ⬅️نقد آقای حیدری و جریان های همسو با ایشان 1️⃣صالح نبودن این جریانات 2️⃣نقض غرض نهفته در رفتار این جریانات 3️⃣عدم التفات به نتیجه کار و رفتار مدعیان این جریانات 4️⃣زمان پریشی و عدم مراعات زمان 1️⃣داعش؛ ثمره فتاوای فقهای شیعه ⏺ارزیابی این ادعا ⏺زمانه و زمینه فتوای صاحب جواهر 2️⃣توهین شیخ مفید به شیخ صدوق (رحمهما الله) ⏺ارزیابی این ادعا ⬅️شرائط و ادب نوآوری و اصلاح نگاه های دینی 1️⃣احترام به گذشتگان؛ حفظ و تکیه بر تراث 2️⃣رعایت هنجارهای عل 3️⃣صداقت و پرهیز از راست ناقص و عدم شفافیت 4️⃣پرهیز از زمان پریشی 5️⃣طرح بحث در جوامع علمی ⬅️پیشنهاد رویه صحیح ارائه بحث ⬅️پیشنهاد ارائه بحث در کرسی های نظریه پردازی ⬅️نکته آخر بنده به هیچ عنوان از همه آراء و افکار موجود و مطرح دفاع نمی کنم و معتقدم همه آراء و افکار فقهی قابل نقد و بررسی است. متاسفانه امروزه، شاید به خاطر حرکات همین آقایان، جریان هایی مانند آنچه مورد اشاره و نقد قرارگرفت، فعال شده اند. حقیقت آن است که حرف و عمل این عده قلیل، اساساً قرائت رسمی دین تلقی نمی شود تا مورد نقد قرارگیرد، قرائت رسمی دین را باید از عالمان دین جست و طلب کرد. مشاهده متن کامل خبر: http://anjomanhawzah.ir/news/415369
✅ استاد : ضعف روش مراجعه به در درس خارج 🔹روش‌های استفاده از فقها در استنباط خیلی است، مثلا اینکه به چه دسته‌ای از فقها باید مراجعه کرد؟ 🔹باید فقها را از نظر قرن کرد. فقهای هر قرن از قرون گذشته و قدما تا امروز باید تعریف شوند که از این قرن تا قرن دیگر، چه دسته‌ای از فقها وجود داشتند و ممیزات و ویژگی‌های آن‌ها چه بوده و استنباط از آن‌ها مشمول چه ضوابطی است؟ ... 🔹این‌ها بی‌نظم است. لذا به آن‌ها مراجعه نمی‌شود یا مراجعه می‌شود؛ یا قربه إلی الله، رأی دو فقیه هم در درس‌ها ذکر می‌شود، ولی بدون آنکه استفاده صحیح و از آن‌ها بکنیم. این روش، صحیح نیست؛ زیرا فقها سیر و حرکتی داشته‌اند و تفاوت‌هایی با هم دارند که باید بررسی شود. ▫️متن کامل: http://ravesh-ejtehad.blog.ir/post/62
📚 دوفصلنامه «گفتمان فقه حکومتی» به گام ششم رسید 📕 ششمین شماره دوفصلنامه علمی ترویجی گفتمان فقه حکومتی(بهار و تابستان 1399) با شش سند علمی از اساتید و پژوهشگران حوزه و دانشگاه در موضوعات مختلف فقهی، با رویکرد حکومتی به فقه منتشر گردید. 🔰 عناوین مقالات این شماره به شرح ذیل است: 1️⃣ بررسی ماهیت «حکم حکومی» و تفاوت آن با «فتوای حکومی»/ ابوالقاسم علیدوست 2️⃣ وظايف حکومت اسلامی در بخش كشاورزی (با تأكيد بر سيره نبوی(ص)/ یعقوبعلی برجی 3️⃣ تمايز حکم حکومتی با ساير احکام شرعی/ علی رحمانی‌فرد سبزواری 4️⃣ نسبت‌سنجی بین قانون فقهی اهم و مهم و نظریه ماکیاولیزم/ محمد عشایری منفرد 5️⃣ مهریه‌های سنگین و نقش حاکمیت/ زهرا عزیزاللهی، غلامحسن حیدری 6️⃣ بررسی تطبیقی عناصر و شاخص‏های فقه حکومتی؛ از دیدگاه صاحب جواهر(ره) و میرزای نائینی(ره)/ عباسعلی مشکانی سبزواری، سید صمصام‏الدین قوامی 💠 علاقه‌مندان می‌توانند برای دریافت مجله با مدیر داخلی از طریق @zaki222 ارتباط برقرار نموده و یا از طریق پرتال جامع علوم انسانی فایل مقالات را دریافت کنند.
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش اول) 🔻(بخشی از بیانات استاد علیدوست در نشست بزرگداشت جناب غفران مآب) ▪️مقدمه معمولاً اگر در فضای حوزه از اخباری‏گری سؤال کنید، می‏گویند اخباری‏گری در قرن 11 و 12 و برخی از آنها در قرن 9 و 10 بودند که آمدند و مقابل اصولی‏ها بودند و بعد هم وحید بهبهانی با آنها مبارزه کرد و آنها را به محاق برد و در زمان شیخ انصاری دیگر امکان تولید دوباره نیافت، عقیم شد و ریشه‏اش خشک شد! این بیان، غلط نیست، اما بسیار بسیار ناقص است. اخباری‏گری 5 دوره را به خود دیده است، البته نه به اسم اخباری‏گری و نه با همه ویژگی‏های آن. واقعیت آن است که اخباری‏گری ماهیتی مشکک داشته و مقول به تشکیک است. ✔️دوره اول اخباری‏گری اولین جریان و دوره اخباری‏گری مربوط به زمان حضور ائمه(ع)، علی الخصوص زمان صادقین(ع) است. در آن زمان اولین جریان اخباری‏گری، مقابل جریان اجتهاد به رأی و در بعضی لایه‏ها مقابل جریان قیاس قابل مشاهده است. به عنوان مثال مباحثات و مناظرات دو برادر، یعنی حمران ابن اعین و زراره ابن اعین را ملاحظه فرمایید؛ زراره مسلک و منهج عقل‏گرایانه دارد و حتی روایات امام صادق(ع) را نیز اگر احساس کند رویش حرف دارد و مثلاً با عقلش جور در نمی‏آید، مورد مناقشه قرار می‏دهد و از همین‏جاست که امثال زراره متهم به قیاس‏گرایی شده‏اند. بنده در فقه و مصلت توضیح داده‏ام که اینها قیاس‏گرا نبودند، منتهی روایات را حتی‏الامکان در کنار عقل معنا می‏کردند. حمران ابن اعین (برادر زراره) اما، به جریان تحدیث و حدیث‏گراییِ غلیظ‏تر تعلق دارد. لذا گاهی بین دو برادر بحث‏هایی مطرح می‏شود و گاهاً تا محضر امام(ع) هم کشیده می‏شود. می‏روند خدمت امام و ایشان این دو جریان را مدیریت می‏کنند. مثال دیگر مباحثات و مشاجرات هشام بن حکم و با ابن ابی عمیر در همین زمینه است که در نهایت به قهر این هر دو بزرگوار از یکدیگر منجر می‏شود. موارد و مصادیق این دوره فراوان است. اندیشه اخباری‏گری –با لحاظ مقول به تشکیک بودنش- در مقابل اندیشه‏ای است که روایات را در کنار عقل می‏ببیند و از عقل ابزاری برای تفسیر و یا رد روایات استفاده می‏کند و یا در باب تعادل و تراجیح برای ترجیح یک روایت بر روایت دیگر، موافقة العقول را معیار قرار دهد. این موج اول اخباری‏گری است. در دوره اول اخباری‏گری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاس‏گرایی و اجتهاد به رای که یک نوع عقل‏گرایی» محسوب می‏شده، مبارزه می‏کنند و هم با «حدیث‏گراییِ فارغ از عقل». آن ده روایتی که از اهلبیت(ع) نقل شده است که: آنچه از ما می‏رسد را بر «قرآن» و «سنت قطعی» عرضه کنید، در یک روایت دارد که بر «عقول» عرضه کنید، جزو این جریان است. حضرت می‏خواهند یک تعادلی ایجاد کنند. یعنی در هر جهت که افراط شود (عقل‏گرایی افراطی و یا حدیث‏گرایی افراطی)، خطرناک است. اگر کسی با همین عنوان دوره‏های مختلف اخباری‏گری را انتخاب کند، موضوع یک پژوهش و پایان نامه خوب خواهد بود. دوره را بیاورد، لوازمش را بیاورد، موضع ائمه(ع) را مشخص کند و ... این ارزشمند است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش دوم) ✔️دوره دوم اخباری‏گری دوره دوم اخباری‏گری، دویست سال بعد از دوره اول به وقوع می‏پیوندد، یعنی اوایل قرن چهارم. در این زمان موج دیگری از حدیث‏گرایی به وجود می آید. بزرگانی همچون ابن‏قولویه، شیخ صدوق و شیخ کلینی و... (رضوان الله تعالی علیهم) به این دوره تعلق دارند. این دوره تا اوایل قرن پنجم (یعنی حدود صد سال) به طول می‏انجامد. مدرسه قم و مدرسه ری و حاصل به منصه ظهور رسیده این دوره کتب مرحوم صدوق، کتاب کافی، کتاب‏های ابن قولویه و دیگران است. در این زمان در مقابل جریان حدیث‏گرا، جریانی مشهور به قیاس و اجتهاد به رای بود، مانند ابن‏جنید. در این دوره بزرگانی از علما مانند سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی که بعد از ائمه(ع) آمده و بهره مند از مکتب و مسلک ائمه(ع) بودند این جریان را مدیریت می‏کنند. مثلاً جناب شیخ مفید از یک طرف رساله در رد ابن‏جنید دارد: «رسالة النقض علی ابن الجنید فی الاجتهاد فی الرای». رساله‏ای نقض‏گونه در رد بر ابن‏جنید به خاطر اجتهاد به رأی. شیخ مفید دو کتاب در نقد ابن‏جنید دارد. (بعید می‏دانم که یک کتاب با دو نام مشابه باشد، بلکه دو کتاب است). اما از طرف دیگر در رد استاد حدیث‏گرای خویش، شیخ صدوق هم کتاب دارد. البته در مورد شاگردی شیخ مفید در محضر شیخ صدوق، شک و تردید وجود دارد. ولی مسلم است که اگر شیخ مفید استفاده حضوری و فیزیکی از شیخ صدوق هم نکرده باشد، استفاده نرم‏افزاری و غیر حضوری (از طریق آثار ایشان) کرده است. همانطور که جملگی ماها شاگرد شیخ انصاری تلقی می‏شویم، در عین حال که در محضر او تلمذ نکرده‏ایم و فقط آثارش را درس گرفته‏ایم. شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد (که منسوب به ایشان است) چقدر در مورد رفتار شیخ صدوق در ارتباط با تعامل با ادله، ابراز ناراحتی می‏کند! کل گلایه هم این است که جناب شیخ صدوق! دربرخورد با روایات، شما باید روایات صحیح از سقیم و درست از باطل را با کمک عقل سلیم و عقل ابزاری، از هم تفکیک کنید. اگر در زمان حضور، ائمه(ع) این فضا را مدیریت می‏کردند تا این جریانات به تعادل برسد، درقرن چهارم و پنجم علمای بزرگی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید این فضا را مدیریت می‏کنند؛ و لذا به جایی ضربه نمی‏خورد. یعنی در این فضای تز و آنتی تز، یک سنتزی بیرون می‏آید و یک تعادلی ایجاد می‏شود. ✔️دوره سوم اخباری‏گری دوره سوم اخباری‏گری مربوط به قرن دهم است. اخباری‏گری این دوره به گونه‏ای است که اصلاً دیده و حس نمی‏شود و التفاتی به آن وجود ندارد. بزرگانی مانند شهید ثانی، صاحی معالم، صاحب مدارک، محقق اردبیلی و... مربوط به این دوره‏ از اخباری‏گری هستند. روشن است که این بزرگان را هیچ کس به عنوان عالم اخباری نمی‏شناسد! این مهم از جهتی نیز درست است. اگر اخباری‏گری، به عنوان آنچه در قرن 11 و 12 مطرح شد، را ملاک و معیار قرار دهیم، این دسته از بزرگان اساساً اخباری تلقی نمی‏شوند. اما چنانکه گفته شد، اگر اخباری‏گری را امری مقول به تشکیک بدانیم، رگه‏هایی از حدیث‏گرایی را در افکارو آراء این بزرگان مشاهده می‏کنیم. وجود رگه‏هایی از اخباری‏گری در آثار و آراء شهید ثانی، صاحب معالم، صاحب مدارک و از همه بارزتر، محقق اردبیلی قابل انکار نیست. لذا شاید بتوان گفت ریشه اخباری‏گری مشهور، به صد سال قبل (یعنی اوائل قرن دهم) بازمی‏گردد. بزرگانی که بر اخباری‏گری مشهور سخت می‏گیرند، در مورد محقق اردبیلی که تعبدش به آراء فقها کم است و در صورت مشاهده یک خبر، به راحتی از شهرتِ بر خلاف روایت دست برمی‏دارد، چه می‏گویند؟ محقق اردبیلی در سبک اجتهادی خود، اخبار را مقدم بر مشهور می‏داند؛ از سوی دیگر یکی از شاخص‏های اخباری‏گری، اصالت دادن به اخبار و روایات است و شهرت و اجماع را به عنوان دلیل مقدم بر روایات و اخبار نمی‏پذیرند و در صورت وصول به خبر، به راحتی از قول فقها عبور می‏کنند. البته سبک اجتهاد شهید ثانی به این غلظت نیست. صاحب معالم نیز از سویی شاگر محقق اردبیلی است و از سوی دیگر، استاد رأس اخباری‏گری، یعنی محمد امین استرآبادی است. بعضی نوشته‏اند مرحوم استرآبادی در مکتب صاحب معالم بزرگ شد و بعد اعراض کرد و اخباری شد، اما من نمی‏توانم خیلی این را تصدیق کنم. رگه‏هایی از اخباری‏گری –ولو در حد مویرگ- در آراء و افکار صاحب معالم وجود دارد. این رگه ضعیف اخباری‏گریِ صاحب معالم –که از استاد خود یعنی محقق اردبیلی دریافت کرده- به مرحوم استرابادی منتقل می‏شود و استرآبادی آن را تبدیل به شاهرگ و جسیم می‏کند. به هر صورت دوره سوم از اخباری‏گری و به تعبیر دیگر : زمینه سازی برای آن، مربوط به قرن دهم می‏شود و تا اوایل قرن یازدهم طول می‏کشد. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش چهارم) ✔️اخباری گری در عصر ما ما امروز با جریان اخباری‏گری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرت‏ها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و ... از جمله مختصات اخباری‏گری معاصر است. البته اخباریین معاصر، تقلید را انکار نمی‏کنند، اصول فقه را می‏پذیرند و کتاب هم می نویسند، و سال‏ها هم بحث می‏کنند؛ اما در مقام عمل و فتوا، گاه اثری از آن دیده نمی‏شود! به نظر بنده، اینها، دوره پنجم اخباری‏گری را تشکیل می‏دهند. ✔️اخباری‏گری در غیر فقه اخباری‏گر معاصر، فقط در عرصه فقه حضور ندارد، بلکه در غیر فقه هم وجود دارد. الان یک سری مبلغ، منبری و نویسنده داریم که هر خبری را ببینند بالای منبر، در تلویزیون و... می‏گویند. نه اقتضائات زمان و مکان را لحاظ می‏کنند و نه اقتضائات عقل را می‏بینند، و نه این روایت را در یک نظام حلقوی و هرمی سایر نصوص دینی مورد فهم قرار می‏دهند! اصولا توان چنین کاری در آنها وجود ندارد! بنده اسم این را اخباری‏گری در غیر فقه می‏گذارم. به نظر ما باید یک خانه تکانی صورت بگیرد. فکر نکنیم جریان اخباری‏گری یک دوره داشت، آن هم با تلاش وحید بهبهانی به محاق رفت و با تلاش شیخ اعظم دیگر امکان تولد دوباره ندارد! بله! به محاق رفت، اما مجدداً به نوعی دیگر متولد شده است. ▪️لزوم توجه به خدمات اخباریین گاهاً شاهد حملات تندی به اخباریین هستیم. در حمله به اخباریین باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. درست است اخباری‏ها، حملاتی به فقها و نیز لغزش‏هایی داشتند؛ اما خدماتشان هم بسیار زیاد و خارج از حساب است. درست است شیخ حر عاملی شهادت طلبه‏ای را به دلیل اصول خواندن قبول نمی‏کند (حسب نقل)، اما خدمات اینها را چه در دوره دوم (دوره شیخ صدوق و کلینی و ..) و چه دوره‏های بعد و حتی دوران اول و دوره چهارم، باید ببینیم. عمده مجامع اخباری ما مربوط به دوره چهارم است. نقش شیخ حر، فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... را مگر می‏توانیم نادیده بگیریم؟ 🔻پس: اولاً: اخباری‏ها یک دسته نبودند. صاحب حدائق در جلد اول حدائق می‏گوید ما یک گروه نیستیم. به بیان دیگر اخباری‏گری مقول به تشکیک است و اخباری‏ها نیز به تبع آن چند دسته با دیدگاه‏ها و اقدامات مختلف هستند. ثانیاً: خدمات اخباری ها نباید نادیده گرفته شود و حریم آنها نباید مورد تعرض قرار گیرد. ثاثلاً: نشست‏هایی از این دست، می‏تواند در راستای احیای تراث باشد. ما به این تراث احتیاج داریم و این تراث امروز در معرض هجمه است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh