eitaa logo
متن سیمای حرم
15.8هزار دنبال‌کننده
10 عکس
6 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi اگر برای خداست هر گونه کپی برداری از مطالب این کانال بلامانع می باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... عالم پیر دگر باره جوان خواهد مهبط وحی نبی رشک جنان خواهد شد قرص مهتاب در آفاق عیان خواهد شد رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد *میدونی چرا...* کار و بار همه افتاده به درگاه کریم رمضان را بنویسید دگر ماه کریم دست حق پرده ز ماه رخ دلدار انداخت نام او را به لب خلقِ گرفتار انداخت * اون آقایی که در خونه اش میاد،از شام به حضرت ناسزا میگه، توهین میکنه. اون آقایی که حتی همچین یه همچین شخص بی ادبی رو می بره تو خونش تکریم میکنه، احترام میکنه. یه وقت به دلت هم شک راه ندی یعنی امام حسن منو میخره امشب یا نه؟ محاله امام حسن نیگات نکنه، محاله والا! توام که الان اومدی اینجا نشستی یعنی امام حسن خریدت. نگاهت کرده، قربونت برم. اینقدر هستن این شب ها سر سفره های معصیت خدای نکرده. امام حسن تو رو آورده سر سفره. چهارده شب سر سفره مناجات بودی امشب اومدی در خونه حضرت زهرا تبریک بگی. اینا رو به خودت نگیریا. برو دست پدرتو مادرتو ببوس. اونا تو این مسیر تو رو بزرگ کردن. لقمه درست پدرت آورده سر سفره گذاشته که تو عاشق شدی...* دست حق پرده ز ماه رخ دلدار انداخت نام او را به لب خلقِ گرفتار انداخت تا نگاهی به رخ احمد مختار انداخت مصطفی خنده کنان سفرهٔ افطار انداخت مثل ضرب المثل است این سخن از دیرین است نوهٔ اول عزیز است عجیب شیرین است ملکی وصف حسن را به زبان می گوید مژده ی آمدنش را به جهان می گوید نبی خاتم از او خنده کنان می گوید بین گوش حسنش دارد اذان می گوید * وسط اذان تا میگه اشهد ان علیا ولی الله...* وصف شاه عرب و تیغ دو سر می خوانَد ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر می خوانَد علت مستی ما از خم و پیمانه اوست هر کجا می نگرم جلوهٔ مستانه اوست هر چه دادند به ما لطف کرم خانهٔ اوست این حسن کیست که عالم همه دیوانه اوست این حسن کیست که جا در همه دل ها دارد گر بمیریم برایش به خدا جا دارد مثل حیدر علی و عالم و اعلم حسن است مصطفی گفته به ما عقل مُجسم حسن است بانی ولوله ماه محرم حسن است ریشه ی شوکت هفتاد و دو پرچم حسن است پس بگو کیست حسن، جانِ اباعبدالله که شده قبلهٔ یاران اباعبدالله جلوهٔ یا علی و جلوهٔ یا جبّار است قهر او قهر خدا با دم یا قهار است عمر پر برکت او مصحفی از اسرار است سرِّ پنهان أَشدّاءُ عَلی الکفّار است سیره اش گرچه اصول رُحَما بَیْنَهُم است جبروت نبوی در دل ابروش گم است سرزمین من و تو بوده نمک گیر حسن به روی سینهٔ ما حک شده تحریر حسن رو به اسلام نمودیم به تدبیر حسن نه به تهدید و نه ارعاب، نه شمشیر حسن پس بگویید به ایران ِمن ایران حسن نام ما را بنویسید مسلمانِ حسن ارث مردانگی از شخص پیمبر دارد چه کسی مثل حسن غیرتِ مادر دارد فن رزم آوری از فاتح خیبر دارد وای از آن دم که حسن تیغ دو سر بردارد هرچه ازرزم شنیدید فراموش کنید داستان جَملَش را همگی گوش کنید حسن آمد وسط معرکه شمشیر بدست یک تنه ریخت بهم با غضبش لشکر مست سیف الاسلام زمین خورد به یکباره شکست شتر سرخ ذلیلانه روی خاک نشست شیر را شور غیورانه به سر داشتن است پسر فاطمه بودن به جگر داشتن است ما محبُ الحسنیم و همه از یک ایلیم پرورش یافتهٔ مکتب مِنْ سجیلیم اهل جنگیم ولی جنگ پر از تحلیلیم و بدانند که ما دشمن اسرائیلیم عاشق نام حسن گوش به فرمان ولی ست چشممان منتظر توصیهٔ سید علی ست باز آمد خبری شوم از این جانی ها و به جوش آمده است غیرت ایرانی ها برسانید به گوش همه سفیانی ها که زیادند در این خاک سلیمانی ها برسانید به دشمن که علی تنها نیست مالک از دست اگر داده ولی تنها نیست .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... دیشب گذری کردم از کوچه میخانه دیدم همه مستان را دیوانهٔ دیوانه ساقی بلاجویان شاداب و لب خندان می‌داد به سرمستان پیمانه به پیمانه من بودم و تنهایی در حلقهٔ شیدایی دستی ز کرم آمد ناگاه روی شانه گفتا منشین خاموش در محفل ما رندان برخیز غزل خوان شو مستانهٔ مستانه سرمست بخوان یاهو جای نگرانی نیست مولاست که می‌بخشد عیدانهٔ شاهانه برخاستم و خواندم یا محسن و یا مِجمل ما را بنواز امشب ای لطف کریمانه بود هاتفی از یثرب می‌گفت دم مغرب افطار بفرمایید از سفرهٔ جانانه فرمود: کسی، مولا فرموده بفرمایید کردند همه طاعت فرمان ملوکانه چه سفره رنگینی گسترده به ایوان بود بسم الله هنگام افطار حسن جان بود ای خال و خط و چشمش تصنیف دلارایی نامت حسن و حُسنت سرچشمه ی زیبایی هم قامت تو موزون هم صورت تو محشر پا تا سر تو مولا مجموعه ی غوغایی افلاک همی گردد، گِرد قد و بالایت رخسار جهان افروز گیسو شب یلدایی ای روزی هر روزم وابسته به دستانت ای کاش که رزقم را همواره بیفزایی اول قمر طاها اول پسر مولا اول ثمر عشق صدیقه کبریایی ای سفره گسترده ای رحمت بی‌پایان ما را بنواز امشب ای رحمت زهرایی کو حاتم تایی تا‌، پیش تو زند زانو سالار کریمانی تو حاتم طاهایی ای حلم خداوندی، اسطورهٔ صبری تو فرمانده بی لشکر، سردار شکیبایی رویای شب و روزم خورشید دل افروزم عمریست که با عشقت می‌سازم و می‌سوزم ای نام گرانقدرت بسم الله قرآنها ای جنبش لبهایت آرامش طوفان‌ها هر کس قدمی خوانَد در مِدحت تو جانا می‌بندد و می‌سوزد دیوان غزل‌ها را خورشیدی و چون خورشید سلطانی تو مُحرز ای سیطره‌ات حاکم بر سلطهٔ سلطان‌ها ای میمنهٔ هستی در میسره چشمت ای همچو علی فاتح در عرصه میدان‌ها در چشم بلاخیزت خون همه خوابیده ای کشتهٔ بالفطره از حُسن تو انسان‌ها هم عرش تو را خواهد هم فرش تو را خواند پایی بزن ای عرشی در گوشهٔ ویران‌ها لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر مُردند به عشق تو این پاره گریبان‌ها در پاسخ این پرسش "المُلک لِمن الیوم" رو سوی تو می‌چرخد انگشت سلیمان‌ها فریاد زنم محشر از عمق دلم مستم از طایفهٔ عشقم مجنون حسن هستم امشب دل دیوانه بی‌تاب، حسن گوید با دستِ تُهی، چشمِ پُر آب، حسن گوید عشق تو خیالاتی کرده است مرا آقا هر شب دل آشفته در خواب، حسن گوید با رحمت و احسانِ چشمان پُر از خیرت این عاشق شیدا را دریاب حسن گوید امشب همه ذرّات هستی، حسنی هستند خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حسن گوید کی غلغله می‌افتد در جانِ همه عالم وقتی لب عطشان ارباب حسن گوید ذرات به توصیف اوصاف تو مشغولند سجاده و تسبیح و محراب حسن گویند ای محور بخشایش در ماه عنایت‌ها ماه رمضان ربُ الارباب حسن گوید ای احسن اسماء، حُسنای خداوندی در حُسن تو می‌بینم غوغای خداوندی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اگرچه عاشقِ ناقابل شماست دلم بیا به خانه ی خود منزلِ شماست دلم اگر که شیعه شدم از دلِ شماست دلم و از اضافه ی آب و گلِ شماست دلم  من آفریده شدم تو دل مرا ببری طُفیلِ هستی عشق اند آدمی و پری  تو آمدی رمضان سفره ی ضیافت شد شبِ تولد تو ماه رؤیت شد همین که در دو جهان کارِ تو کرامت شد خیالِ من دگر از روزِ حشر راحت شد به شکر آن که برای خدا حَسن شده ای چهار رکعتِ یومیه های من شده ای  همیشه پشتِ در خانه ی تو مهمان است بیا زِ خانه که در کوچه راه بندان است هر آن کسی که گدایت نشد پشیمان است الا که گوشه ای از سُفره ی تو ایران است  چه خوب میشد اگر قبرِ تو، در ایران بود شبِ ولادت تو صحن تو، چراغان بود سه بار زندگی ات را به این و آن دادی جُذامی آمده و روی خوش نشان دادی به آن که گفت به تو ناسزا امان دادی گرسنه بود و به او قرص های نان دادی هِزار سفره اگر چه فراهم آورده کَرم کنارِ کریمی تو کم آورده ازل ندیده دگر تا ابد همانندت غزل چه هست به جز بندهای دربندت جمل شکسته شده فتنه اش زِ ترفندت عسل شده ست چه شیرین زِ کام فرزندت تو از حوادثِ کرب وبلا خبر داری برای روز مبادا دوتا پسر داری سفید نیست که سرخ است پرچمِ صلحت و نیست صحبتِ سازش در عالم صلحت نبود تیغ بُرنده تر از دَم صلحت بِپاست کرب و بلا از مُحَرمِ صلحت سکوتِ تو ثمرش میشود قیام حسین شما امام حسن هستی و امامِ حسین گدا اگر که دَمی با شما قدم بزند غنی شود برود خانه ی کَرم‌ بزند کجاست آن که تَه قصه را رقم بزند بیاید و برای شما حرم‌ بزند؟ بیا که جمعه ی ما موعد قیام‌ بشود بیا که ندبه ی أَین الحَسن تمام شود .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ما و تشبیه طلعتِ تو به ماه چه قیاسی است این مَعَ الْفٰارِغ نَجمِ ثاقِب تویی و تفسیرت سوره‌ی وَالسَّمٰاءِ وَالطّٰارِق *یعنی میشه زنده باشیم، پرچم یا حسن ابن علی رو بالای گنبد تو ببینیم، مولای من!حرم کریمه‌ی اهل بیت، پرچم کریم اهل بیت رو بالا آورده، آقای من مولای من* سفره دارِ ضیافتِ رمضان لَیلَةُ القَدر در برابرِ ماست *خواهشی ازت دارم آقایِ کریمم* به بَرَم کُن لباسِ تقوا را بِبَر آنجا که مادرت زهراست تو نماز مَنی و با یادت دَرِ هر مسجدی که مهمانم جایِ اِذنِ دُخول یا مُحسن قد أتٰاکَ الْمُسیء میخوانم خواب دیدم که تو حرم داری من ضریحِ تو در بغل دارم و به گُل بوسه هایِ رؤیایی شَهدِ أحْلیٰ مِنَ الْعَسَل دارم *بخاطر پسرت قاسم، بخاطر عبدالله، بخاطر حاج قاسم سلیمانیِ عزیزِ ما، یه خواهشی دارم آقای کریم ردم نکن* دستخطِ شهادتی بنویس راهیم کُن به کربلای حسین *من روضه نمیخونم ولی بعضیا دارید گریه میکنید* دستخطِ شهادتی بنویس راهیم کُن به کربلای حسین جانِ قاسم قسم عنایت کن تا که جانم شود فدای حسین .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... پیچیده در این کوچه ها عطر عبایت همراه با نجوای زیبای دعایت در جام چشمان زلالت شور داری در کیسه با خرما مگر انگور داری؟ دارد ‌شرابِ کوثری میخانه ی تو شالِ شکوه حیدری بر شانه ی تو با نان و خرما میرسی من هم یتیمم اما نه خرما، مست دستان کریمم میزد به پایت بوسه لب های مدینه ای خوش به حال نیمه شب های مدینه در دست هایت یاکریمان لانه دارند وقت قنوتت قُدسیان پیمانه دارند نوشیده ام با قُدسیان ساغر به ساغر نوشیده ام با نام تو تا جام آخر از واژه ها مِی می چکید و می نوشتم: سر مستِ آقای جوانان بهشتم شمس بن شمسی، آبروی آفتابی با صحن خاکی، ساقی ابن بوترابی میخانه ی خاکی غبارش هم شراب است اِنعام صحن خاکیت هم بی حساب است این مثنوی تا یاد سردار جمل کرد روح القدس گویی هوای یک غزل کرد یا محسن أم در حال مستی یا حَسَن شد نامت قلم را محو نوری در ازل کرد من در زمان، آواره ی آن لحظه هستم وقتی که دستان تو قاسم را بغل کرد آنگونه او را خوش در آغوشت کشیدی تا بی تو بودن مرگ را پیشش عسل کرد دست کریمت یاکریمان را غذا داد شاه و گدا را لطف تو ضرب المثل کرد با تو وجود عشق اثباتی نمیخواست نور خدا را چشم هایت مستدل کرد آورده ای از آسمان نور خدا را چشم تو روشن کرد چشم مرتضی را پای تو دوش مصطفی را عرش کرده جبریل بالَش را برایت فرش کرده پای پیاده کعبه می آید سراغت لب های زمزم تشنه ی آب وضویت روح تو را از نور زهرا آفریدند از اسم تو اسماء حُسنا آفریدند نام حَسَن یعنی تمام حُسنِ دنیا حالا من و دستِ کریمِ آل طاها شاعر: .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... حسن جان جلوۀ توحیدی تو که رویِ قلب ما تابیدی تو برایِ وصف تو گفتن از ما ندونستن خودِ خورشیدی تو با نورِ تو امشب این ماه شده کامل مثلِ لیلة القدر خیره شب سائل قرآن کریم از امشب شده نازل .. نسیم عشق حسن جانِ کریم عشق حسن جانِ بگو نورِ صراط مستقیم عشق حسن جانِ حسن جانم .. حسن جانم .. یه شامی اومد و تو راه ایستاد آقا با جسارت دشنامت داد ولی با صبوریت کاری کردی که آخر اومدُ و رو پات افتاد تویِ این روزگار دنیا پر از شامی اما غصه ای نیست وقتی تو آقامی از خلق کریمت آقا بده جامی .. کارِ قلبم صبوریه تویِ سینم چه شوریه براتِ جشن ولادتی میگیرم توی سوریه حسن جانم .. حسن جانم .. زدی خنده رویِ دستِ مادر تو هستی اولین نورِ کوثر تویِ لالایی هاش زهرا میگفت شبیه حیدری از پا تاسر دنیا سجده آورد آقا به کویِ تو رو کرده از امشب قبله به سوی تو افطار علی شد بوسه به رویِ تو .. بگو ایمان حسن جانِ یلِ احسان حسن جانِ تموم زندگیم نذر حسن که جان حسن جانِ نسیم عشق حسن جانِ کریم عشق حسن جانِ بگو نور صراط مستقیم عشق حسن جانِ کار قلبم صبوریه توی سینم چه شوریه برات جشن ولادتی میگیرم توی سوریه بگو ایمان حسن جانِ یل احسان حسن جانِ تموم زندگیم نذر حسن که جان حسن جانِ علی جانم علی جانم علی مولا علی مولا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بر طالعِ من حک شده دیوانه بودن با عقل و جمع عاقلان بیگانه بودن قسمت نشد که پای تو آتش بگیرم توفیق میخواهد مگر پروانه بودن لقمه دهانم میگذاری و می ارزد تا به ابد کلب در این خانه بودن حالا که تو مال منی معنا ندارد دنبال مال و شهرت و کاشانه بودن من یا کریمی گرم ذکر یا کریم ام سیرم از این در بند آب و دانه بودن اصلاً معطل کن مرا که دلنشین است چشم انتظار روزی ماهانه بودن امشب به یُمن مقدم خود ای نگارم اصلاً مرا گردن بزن , حرفی ندارم تو آمدی معنا ببخشی لفظ یَل را صید خودت کردی غزال من غزل را تو مغز بادام رسول الله هستی تو آمدی رونق دهی ضرب المثل را گرم طوافت دیده ام ماه مدینه ! خورشید را زهره و ناهید و زحل را تفسیر کن تا قسمتی شام ابد را تعریف کن سربسته هم صبح ازل را من باورم این است که در امر خلقت تو مشورت دادی خدای لم یزل را ای حیدر ثانی به تیغ تو سپردند نابودی فتنه گر جنگ جمل را هرکه به تو ایمان ندارد در حضورش باید بخوانم آیۀ «بَل هُم اَضَل» را تا پای تو یک روز خونم را بریزند دارم به لب «الموت احلی من عسل» را یک شهر مشتاق رهایی داری آقا قطعا که یک دنیا فدایی داری آقا از خواب غفلت شهر را بیدار کردی وقتی مسیر عشق را هموار کردی من روزه را با یا حسن افطار کردم با مقدمت این ماه را پربار کردی با سفره ای که در مدینه پهن کردی امثال حاتم را دگر بیکار کردی نان شبت را به گدای شهر دادی مانند زهرا مادرت رفتار کردی دار و ندار زندگی ات را سه دفعه با شوق در راه خدا ایثار کردی تو مرتضای دومی در زهد و تقوا هر روز را با نان جو افطار کردی در را که به روی فقیرانت نبستی با روی باز از سائل ات دیدار کردی جیب مرا پُر کردی از درهم نه یکبار این لطف را در حق من تکرار کردی از این همه الطاف تو ممنونم آقا من آبرویم را به تو مدیونم آقا از تو نوشتن از تو گفتن کار من نیست بدبخت هرکس که برایت سینه زن نیست صبر و سکوت و صلح ات آقا مصلحت بود ورنه شبیه تو کسی که صف شکن نیست باید زره بر تن کنی وقت نمازت این دشمن بزدل حریف تن به تن نیست قافیه ام تکراری است اما می ارزد اصلا کسی به خوبی آقای من نیست “أین الحسن “سر میدهد خاک یمن هم این ناله های آتشین که از قرن نیست با نام تو روحانی اینجا جلوه کردند هرکس که نامش شد حسن که حسن نیست بشکن تمام قفل ها را ناز شصتت داری کلید باب جنت را به دستت شاعر: علیرضا خاکساری .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم اللّهمَ صَّلِ وَ سَلِّم وَ زِد وَ بارِک ، عَلیَ سَیِدالمُجتَبی، وَ الِامامِ المُرتَجی، سِبطِ الُمصطَفی، وَابنِ المُرتَضی، عَلَمِ الهُدی، العالِمِ الَرفیع، ذِی الحَسَبِ المَنیع، وَ الفَضلِ الجَمیل، والشَّرَفِ الَرفیع، الشَفیعِ ابنِ الشَفیع، المَقتولِ بِا سَمِّ نَقیع، اَلمَدفونِ بِاَرضِ البَقیع، اَلعالِمِ بِالفَرائِضِ وَ سُنَن، صاحِبِ الجُودِ وَ المِنَن، کاشِفِ الضُرِ وَ البَلوی وَ المِهَن، ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَن، اَلَّذی عَجَزَ اَن عَدِّ مَضائِهِم لِسانُ الُسَن، اَلِامِ بِالحَقِّ المُوتَمَن، اَبی مُحَمَدِ الحَسَن.. دیشب گذری کردم از کوچه ی میخانه دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه ساقیِ بلا جویان شادابُ و لبِ خندان مِی داد به سَر مَستان پیمانه به پیمانه من بودمُ تنهایی در حلقۀ شیدایی دستی زِ کَرم آمد، ناگاه رویِ شانه گُفتا مَنشین خاموش، در محفلِ ما رِندان برخیز غزل خوان شو مستانه به مستانه سَرمست بخوان یاهُو، جایِ نگرانی نیست مولاست که می بخشد عیدانه ی شاهانه برخواستمُ خواندم یا مُحسنُ و یا مُجمِل ما را بنواز امشب ای لطفِ کریمانه گو هاتفی از یثرب، می گفت دمِ مغرب افطار بفرمایید از سفره ی جانانه فرمود :کسی مولا فرموده: بفرمایید کردند همه طاعت، فرمانِ مُلوکانه چه سفرۀ رنگینی! گسترده به ایوان بود بِسمِ اللهِ هنگامِ افطار حسن جان بود ای خالُ خَط و چشمت تصنیفِ دل آرایی نامت حَسنُ و حُسنت سرچشمۀ زیبایی هم قامتِ تو موزون هم صورتِ تو مَحشر پا تا سَرت ای مولا مجموعۀ غوغایی افلاک همی گردند گِرد قَد و بالایت رُخسار جهان افروز، گیسو شبِ یلدایی ای روزیِ هر روزم وابسته به دستانت ای کاش که رزقم را همواره بیفزایی اول قمرِ طاها ، اول پسرِ مولا اول ثمرِ عشقِ صدیقه ی کبرایی ای سفره ی گسترده ای رحمتِ بی پایان ما را بنواز امشب ای رافتِ زهرایی کو حاتمِ طایی تا پیشِ تو زند زانو سالارِ کریمانی تو حاتمِ طاهایی ای حلمِ خداوندی اُستورۀ صبری تو فرماندۀ بی لشکر، سردارِ شکیبایی رویایِ شب و روزم خورشیدِ دل افروزم عمریست که باعشقت می سازمُ می سوزم ای نامِ گرانقدرت بِسمِ اللهِ طوفان ها وی جنبشِ لبهایت آرامشِ طوفان ها هرکس غزلی خواند در مِدحتِ تو جانا می بندد و می سوزد دیوانِ غزل ها را خورشیدی و چون خورشید سلطانی تو مُحرز ای سیطره ات حاکم بر سلطۀ سلطان ها ای میمنۀ هستی در مِیسرۀ چشمت وی همچو علی فاتح درعرصۀ میدان ها در چشم بلا خیزت خونِ همه خوابیده ای کُشتۀبِالفِطره از حُسنِ تو انسان ها هم عرش تو را خواند هم فرش تو را خواند پایی بزن ای عرشی در گوشه ی ویران ها لب وا کُن و لبیکی آهسته بگو آخر مُردند به عشقِ تو این پاره گریبان ها فریاد زنم مَحشر از عمقِ دلِ مَستم از طایفه ی عشقم ،مجنونِ حَسن هستم امشب دلِ دیوانه بی تاب حَسن گوید با دستِ تهی چشمِ پُر آب حَسن گوید عشقِ تو خیالاتی کرده است مرا آقا هر شب دلِ آشفته در خواب حَسن گوید با رحمت و احسانِ چشمانِ پُر از خیرت این عاشق شیدا را دریاب حَسن گوید اِمشب همه ذرّاتِ هستی حَسنی هستند خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حَسن گوید کِی غُلغُله می اُفتد ، بر جانِ همه عالم وقتی لبِ عطشانِ ارباب حَسن گوید ذرّات به توصیفِ اوصافِ تو مشغولند سجاده و تسبیحُ و محراب حَسن گوید اِی محورِ بَخشایش در ماهِ عنایت ها ماهِ رمضان ، رَبُّ اَلارباب حَسن گوید ای اَحسنِ اَسماءِ حُسنایِ خداوندی در حُسنِ تو می بینم غوغای خداوندی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استادِ رزمِ قاسم و عباس و اکبر آمده ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند روزیِ عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بارِ زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورٌ عَلَی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا لَلعجب! در حیرتم از خُلقِ قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ اَنا بنُ الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دورِ زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست خَلقاً شبیه فاطمه، خُلقاً شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتحِ صد خیبر است او جای خود دارد...غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدایِ خویش صحبت می کند آبِ وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی، کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیست...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا احمد نرگسی رضاپور پنجره و کبوترا با من، ضریح و ایوون طلا با تو خلوتیِ صحن بقیع با من، شلوغیِ کرب و بلا با تو بیا گریه کنیم ما برایِ غمِ زینب تابوتِ پُرِ تیر و بدن و سُمِّ مرکب غریب آقام آقام آقام .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... چه خوش بر لب که بسم الله الرحمن الرحیم افتد و یا بر لب نوای یا علی و یا عظیم افتد چه خوش بر شوره زار دل گذاری از نسیم افتد چه خوش باشد که سائل کار و بارش با کریم افتد چه خوش عبدی که تا آخر گدای پنج تن باشد چه خوش نوکر که ارباب دو دنیایش حسن باشد دلا بنگر که در ماه مبارک ماه تابیده چه زیبا روی دست فاطمه با ناز خوابیده علی چون روی ماه مجتبای خویش بوسیده گشوده چشم ، طفل و بر امام خویش خندیده جهان چون شام تاریکی و مهتابش حسن باشد حسین ارباب عالم لیک اربابش حسن باشد بیا افطار خود واکن بگو جانم حسن جانم کرامت را تو معنا کن بگو جانم حسن جانم کویر دل چو دریا کن بگو جانم حسن جانم و جا در قلب زهرا کن بگو جانم حسن جانم حسن سبط نبی آری حسن نور جلی باشد حسن شیر جمل بود و سپهدار علی باشد علی چون خاتم احمد حسن نقش آفرین باشد حسن بنگر علمدار امیرالمومنین باشد حسن آقا ، حسن مولا ، معزالمومنین باشد حسن مولا و استاد یل ام البنین باشد اگر مولا کند جلوه میان نه فلک یک دم تمام حُسن یوسف میرود از خاطر عالم به دل مهر حسن دارم حسن را دوست می دارم همیشه هر کجا یارم حسن را دوست می دارم به عشق او گرفتارم حسن را دوست می دارم شده مولا کس و کارم حسن را دوست می دارم امام آخرین ما به آقاییش می نازد می آید ، از برای او حریمی ناب می سازد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلّدی تو خدای حسن و ملاحتی تو یگانه عبد مؤیّدی تو به جسم، جان کتاب حق تو به روح، روح مجرّدی تو کمال کلّ کمال ها تو جمال خالق سرمدی تو علی تو فاطمه تو حسن تو حسین یا که محمّدی که عیان جلالت پنج تن بود از جلال تو یا حسن تو محیط عالم حکمتی تو مه سپهر امامتی تو زمامدار مشیّتی تو امام صببر و شهامتی تو مه سپهر ولایتی تو تمام جود و کرامتی تو خدای را رخ و جلوه ای تو رسول را قد و قامتی تو پناه خلق دو عالمی تو شفیع روز قیامتی نه عجب که عفو کند خدا، همه را به خال تو یا حسن نه عجب که فخر کند خدا، به مَلَک ز شوق عبادتت نه عجب که غنچه به صبحدم، شکفد به عرض ارادتت همه انبیا شده معترف به جلال و مجد و سیادتت زطلوع صبح خجسته تر، شب جانفزای ولادتت من و لطف وجود و عطای تو، که کَرَم بود همه عادتت به عطا و حلم و کرم کسی، نبود مثال تو یا حسن به تمام دین خدا قسم، که تمام دین خدا تویی به بهشت و ارض و سما قسم، که بهشت و ارض و سما تویی به مقام و سعی و صفا قسم، که مقام و سعی و صفا تویی به قیام و صبر و روح و رضا قسم، که قیام و صبرو رضا تویی به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی شده اقتدار ستمگران، همه پایمال تو یا حسن ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُرّ فاطمه نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شفای دل همه دهن تو چشمۀ معرفت، سخن تو آیه ی محکمه همه را به عشق تو های و هوی، همه را به ذکر تو زمزمه به محبّت تو مرا بود، ز شرار نار چه واهمه که بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو یا حسن تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من تو سرور من تو نوای من چه به سوز من چه به ساز من نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن هله ای تکلّم قدسیان، شب و روز نُقل روایتت صفحات مصحف جان پر از، سُوَر لطیف حکایتت به محبّتت به مودّتت، به کرامتت به عنایتت که بود نگاه توسّلم، به چراغ راه هدایتت به خدا قسم خجلم ز تو، که به ادّعای ولایتت به زبان محّب تو بودم و، به عمل ملال تو یا حسن "یاحسن و یاحسن و یاحسن " .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ادب کنیم و به خیرالورا سلام کنیم پس از نبی به شَهِ لافتی سلام کنیم بیا به حضرتِ خیرالنّسا سلام کنیم به ماهِ نیمه ی ماه خدا سلام کنیم سلام حضرت دلبر ، سلام قُرص قمر سلام عصاره ی ناب محمّد و حیدر سلام ای ثَمرِ کوثر خدای علی سلام ای جلوات خدانمای علی سلام ، پاسخ شیرین ربّنای علی تو آمدی به زمین تا که پا به پای علی به داد این همه بیچاره ی گدا برسی شبیه یک پدر مهربان به ما برسی چه قدر فاطمه خوشحال شد از آمدنت مدینه کعبه ی آمال شد از آمدنت دعا چه قدْر سبکبال شد از آمدنـت سپیدْ بخت و خوش اقبال شد از آمدنت پر از تب تو و مستی بی حساب شدیم نه اربعین ، شَبِ نیمه ، شراب ناب شدیم خوش آمدی به زمین ، با دَمِ پیمبری ات خوش آمدی به زمین ، با وقار مادری ات خوش آمدی به زمین ، با شکوه حیدری ات شبِ ظهور تو ، ماییم و ذرّه پروری ات نشسته ایم همه با تو هم سخن هستیم دم سحر شده و مَستِ یا حسن هستیم چه قدر طعم لب سرخ تو چشیدنی است چه قدر ناز ملیحانه ات کشیدنی است جمال ماه تو ای حُسن محض دیدنی است به نقد جان گران عشق تو خریدنی است سخن به وصف تو هرگز به انتها نرسد به حُسنِ خُلق و وفا کس به یار ما نرسد چه قدر در رمضان ، گفتن از تو می چسبد چه قدر وقت اذان ، گفتن از تو می چسبد چه قدر با هیجان گفتن از تو می چسبد و در قُصورِ جنان ، گفتن از تو می چسبد چرا که گفته نبی : سیّدالشّبابی تو که چشمْ روشنی مُـوْقفِ حسابی تو از آفتابِ جهانْ تاب ، آفتاب تری تو از تمام قبیله ، نبی مآب تری تو صاحب کرم و لطف بی حساب تری تو از همه ، به جلالت ابوتراب تری اگر تو جلوه کنی آن چنان که می باید خـروش یا حسن از هر کناره می آید تبسّم تو ، تمنّای هر چه آیینه اسـت تویی طبیب دلِ هر کسی که غمگین است صدای گرم تو تسکین درد سنگین است فدای لهجه ی قرآنی ات که شیرین است عجیب نیست که در کوچه راهبندان است حَسن نشسته و مشغول ختم قرآن است طلب کنم ز خدا رزق خود به نامِ حسن که سفره ی دو جهان است بار عام حسن چرا به سجده نیفتم به احترام حسن ؟ حسن امام من است و منم غلامِ حسن . کریم آل مُحمّد ، به روز رستاخیز به جز ولای توأم نیست هیچ دستاویز خیال می کنم امشب که او حرم دارد مضیف دارد و صحن و ضریح هم دارد در آستانه ی خود ، خادم عجم دارد کنار نام حسین ، اسم او عَلَم دارد خیال می کنم امشب مدینه آزاد است بقیع چون حرم شاه طوس ، آباد است *پیغمبر بعضی ها گفتند: فرمودند:زور آزمایی کنند،بعضی ها هم گفتند: تسبیح رو پاره کرد گفتند هر کس بیشتر دانه هارو پیدا کرد برنده است...یه وقت نگاه کردند،دیدن دو برادر،حسن و حسین شروع کردن به جمع کردن دونه های تسبیح،یه وقت دیدن مادرش زهرا داره میگه:جانم حسین،علی میگه:جانم حسین،کنیزها هم گفتند:جانم حسین،اما دیدن پیغمبر زیر لب داره یه اسمی رو میگه و گریه میکنه،هی میگه:جانم حسن...فاطمه نگاه کرد،گفت:بابا! خودتون فرمودید:بچه ی کوچیک تر رو تشویق کنند،چطور داری میگید: جانم حسن! صدا زد:عزیزم! دیدم تو میگی:حسین..علی میگه:حسین..نگاه کردم بر عرش دیدم ملائکه ها میگن:حسین...دیدم اینجا حسنم خیلی غریبِ،پیغبر مژده داد فرمود:در قیامت همه گریانند اما اشک ریزان حسن خندانند... اما می دونید غریب به کی میگن؟ غریب به اونی که حرم نداره نمیگن،غریب به کسی که زائر نداره نمیگن،غریب به کسی میگن:که جلو چمش مادرش رو کتک بزنن...* یارب نصیب هیچ غریبی دگر نکن دردی که گیسوان حسن را سفید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی سیلی زنی امید مرا نا امید کرد ای غریب حسن.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram