#اطلاع_رسانی_شهر #نسل_امید #جشن_از_حضور_تا_ظهور برخیز که فجر انقلاب است امروز بیگانه صفت خانه خراب است امروز هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد از لطف خدا نقش بر آب است امروز 💐پیشاپیش فرارسیدن بیست و دوم بهمن ماه سرآغاز برافراشته شدن پرچم عدالت اسلامی و بیداری مستضعفان، بر ملت بزرگ ایران و بر جمیع مسلمانان و مستضعفان و محرومان جهان مبارک باد. 💠راهپیمایی دشمن شکن ۲۲ بهمن 💠 🇮🇷وحدت ملی و اقتدار جمهوری اسلامی، مهمترین سلاح برای مبارزه با دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی است و یکی از مهمترین جلوه‌های حضور وحدت‌ آفرین مردم، مشارکت پرشور در راهپیمایی 22 بهمن است. 🇮🇷همه با هم ، برای سربلندی ایران اسلامی 🇮🇷 راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن ، میعادگاه آحاد مردم 🔸زمان:دوشنبه ۲۲ بهمن ماه ⏰ساعت ۱۰ صبح 🔹مسیر حرکت : شروع راهپیمایی از شهرداری کرکوند ، بلوار امام خمینی(ره) ، خیابان شهدا و قرائت قطعنامه راهپیمایی سخنرانی و سرود در آستان مقدس امامزاده حلیمه خاتون(س) ❇️ایستگاه صلواتی و مولودی خوانی قبل از شروع مراسم درب شهرداری برپا می باشد 🔻 اتوبوسرانی شهرداری کرکوند از ساعت ۹/۳۰صبح به همشهریان گرامی در محلات مختلف شهر برای حضور در محل شروع راهپیمایی سرویس دهی خواهد نمود. 🔰ستاد گرامیداشت ایام الله دهه فجر شهر کرکوند ‌

📖 تقویم شیعه شمسی: دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادی:monday 10 february 2025 قمری: الثلاثاء ۱۱ شعبان ۱۴۴۶ هجری قمری 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت امام حسن مجتبی و امام حسین عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه ذکر یا قاضى الحاجات 👈۱۲۹مرتبه یالطیف بگوید تا مال کثیر یابد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅ وقایع روز: 💐سالروز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام (۳۳ه ق) روز جوان و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سقوط نظام شاهنشاهی (۱۳۵۷ه ش) 🗓 روز شمار تقویم: 💐⏳۰۴ روز مانده به سالروز ولادت حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه (۲۵۵ه ق) ⬛️⏳۲۹ روز تا سالروز وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها (۳ سال قبل هجرت ) 💐⏳۳۴ روز تا سالروز ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام(۳ ه ق) 💐⏳۳۶ روز تا سالروز معراج حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم (۶ ماه قبل هجرت ) ◼️⏳۳۷ روز مانده به اولین شب قدر ⬛️⏳۳۸ روز تا سالروز ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علی عليه السّلام(۴۰ه ق) 🇮🇷⏳۳۷ روز تا آغاز سال نو هجری شمسی ساعت ۱۲:۳۱:۲۰ دهه_فجر_مبارکباد اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج لبیک_یا_خامنه_ای 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.

آرزوهایت را برآورده می کند آن خدایی که آسمانی را می گـــــــــــریاند تا گلی را بخنداند...🌱 #خدا #حس_خوب #ماه_شعبان

بابام زنگ زده به عمه ام میگه خواهر انقدر عکس شوهرتو ‏تو اینستاگرام استوری نکن. پلک هم که میزنم شوهرتو رو دیوار میبینم😂😂

🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠 🔴با بی خوابی چه کنیم؟ شاید عادت به بیداری شبانه مهمترین عامل بی خوابی باشد. دیر وقت شام خوردن و تماشای تلویزیون یا موبایل در شب از دیگر عوامل است. خوابیدن در روز نیز باعث رفع کاذب نیاز و بی خوابی می شود. اگر عادات غلط را اصلاح کردید، تقریبا 90 درصد بی خوابیها به این دارو جواب می دهد. یک تا دو قاشق غذاخوری گل استوخدوس را با نیم لیوان آب جوش ده دقیقه دو کنید، سپس یک قاشق غذاخوری آبلیمو اضافه کنید و با نبات یا شکر شیرین کنید. خوردن نان و ماست همراه با کمی پیاز شام مناسبی برای بسیاری از بی خوابهاست. دراز کشیدن در یک مکان ساکت و تاریک و پوشاندن چشمها با یک پارچه نرم به القاء خواب کمک می کند. می توان گفت چرت زدن با قاعده بالا حتی اگر منجر به خواب نشود، نصف قدرت خواب در رفع خستگی را دارد. 👤 دکتر شعرا (متخصص طب سنتی ایران) ☜【طب شیعه】 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅

ترسناک ترین داستان کوتاه جهان سه نفر بودیم یه شارژر 😑😂

🎥 خروش مردم در جشن انقلاب

تابلوعه😂     ‌‌ ۪ 

#روایت دلدادگی #قسمت ۴۹ 🎬 : سهراب هفت روز بود که مقیم این مکان مقدس شده بود و فقط برای گرفتن دست نماز و قضای حاجت بیرون میرفت و حتی یک بار هم ، به رخش که جان او به جان اسبش بسته بود ، سر نزده بود . دیگر نه در بند خور و خواب بود و نه دیگر امور دنیا...گرچه از لطف و کرم امامش ،خوراکش سر وعده می رسید ،اما او حاجتی داشت که نیت کرده بود تا رفع آن حاجت از این مکان مطهر بیرون نرود. هفت روز بود که بست نشسته بود در گوشه ای ترین مکان حرم که از دید دیگران پنهان بود ، او رسم سخن گفتن با بزرگان را نمی دانست ، اما حرف دلش را با زبان بی زبانی به امامش می گفت... او خود را بی پناهی می دانست که چشم منتظر پدر و آغوش گرم مادری در انتظار او نبود ، بی پناهی که بی کس و کار بود ، نه شغل و پیشه ای داشت و نه پول و سرمایه ای....جز راهزنی چیزی نمی دانست که آنهم مدتی بود توبه کرده بود و تمام دار وندارش هم از دست داده بود ...پس بی پناهی بود که به این حریم پناه آورده بود. او حالا با روند کار خُدّام حرم آگاه بود ، غلامرضا که اکثر اوقات در حرم بود و گاهی که غیبش میزد ، برای رسیدگی به امور زائران بود، چند خادم جوان هم بودند که رسیدگی به نظافت و امور حرم بر عهده شان بود و اینک که صبح تازه از پشت کوه های مشرق زمین طلوع کرده بود ،یکی از آنها بر بالای نردبانی رفته بود تا شمع های داخل چلچراغ بالای ضریح را تعویض نماید. سهراب همانطور که زانو در بغل گرفته بود و حرکات آن خادم جوان را می پایید ، متوجه سرو صدایی در حرم شد. دیگرِ خادمان با شتاب و البته احترام به نزد تک تک زائران داخل حرم میرفتند و چیزی در گوششان زمزمه می کردند و درکمال تعجب ،هر زائر با شنیدن سخنان آنها ،سریع از جا بلند می شد و به بیرون می رفت. سهراب حدس زد که احتمالا می خواهند کل حرم را جارو نمایند ، اما کف حرم و سنگهای مرمر اینجا مانند آینه می درخشید . سهراب که حوصله ی هوای بیرون را نداشت ، خود را به داخل پناهگاهش کشید و مانند جنینی در رحم مادر، روی دستانش خوابید و طوری وانمود کرد که اگر یکی از خادمان متوجه حضور او می شد ، با دیدن اینکه او در خواب است ، به سهراب رحم کند و از بیرون نمودن او خودداری نماید. اما هیچ کس متوجه سهراب نشد و خیلی زود ،حرم خلوت خلوت شد، حتی آن مردجوانی که شمع های چلچراغ را عوض می کرد نیز فی الفور بیرون رفت. سکوت همه جا را فرا گرفته بود. سهراب چشمانش را روی هم فشار میداد ، اما حرکت نسیمی فرح بخش را در اطرافش حس می کرد ،ناگهان... #ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧