eitaa logo
سیره علما و شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کانالهای دیگرما @agha_tanha_nist @javane_hezbollahi ارتباط باما @Atash_be_ekhtiaar تبادل وتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3123773444C713bafe6dd سیره علما و شهداء در سروش👇 sapp.ir/sire_o_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️زورو در جبهه❗️ مثل همه بسيجيها خوش سيما بود و خوش مَشرَب. از روزی كه اومد گردان، اتفاقات عجيبی در اردوگاه تخريب افتاد. لباس‌های نيروها كه خاكی بود و در كنار ساک‌هايشان قرار داشت، شبانه شسته ميشد و صبح رو طناب وسط اردوگاه خشك شده بود. ظرف غذای بچه‌ها نيمه‌های شب خود به خود شسته ميشد. هر پوتينی كه شب بيرون از چادر می‌ماند، صبح واكس خورده و برّاق جلوی چادر قرار داشت... علی كه از همه كوچكتر و شوختر بود، وقتی اين اتفاقات جالب را می‌ديد، می‌خنديد و ميگفت: بابا اين كيه كه شبها زورو بازی در مياره و لباس بچه ها و ظرف غذا را می‌شوره؟ گاهی هم می‌گفت: "آقای زورو لطف كنه و امشب لباس‌های منم بشوره و پوتين‌هام رو هم واكس بزنه"! بعد از عمليات، وقتی شهيد شد، يكی از بچه‌ها با گريه گفت: يادتونه علی چقدر زوروی گردان رو مسخره می‌كرد؟ زورو خودش بود و من رو قسم داده بود كه به كسی نگم... #شهید_محمدعلی_قزلباش #درس_اخلاق 🆔👇 @sire_o_sh
جثه ريزی داشت ... مثل همه‌ ی بسيجـی‌ها خوش سيما بود و خوش مَشرَب ؛ فقط يك كمی بيشتر از بقيه شوخی می‌كرد، نه اينكه مايه تمسخر ديگران شود، كه اصلاً اين حرف ها توی جبهه معنا نداشت ، سعی می‌كرد دل مؤمنان خدا را شاد كند آن هم در جبهـه و جنـگ ... از روزی كه او آمد ... اتفاقات عجيبی در اردوگاه تخريب افتاد. لباس های نيروها كه خاكی بود و در كنار ساک‌هايشان قرار داشت، شبانه شسته می‌شد و صبح روی طناب وسطِ اردوگاه خشڪ شده بود.... ظرف غذای بچه ها هر دوسه تا دسته ، نيمه‌های شب خود به خود شسته می‌شد هر پوتينی كه شب بيرون از چادر می‌ماند، صبح واڪس خورده و بـرّاق جلویِ چــادر قرار داشت ... او كه از همه كوچكتر و شوخ‌تر بود وقتی اين اتفاقات جالب را می‌ديد، می‌خنديد و می‌گفت: بابا اين كيه كه شب‌ها زورو بازی در می آره و لباس بچه ها و ظرف غذا را میشوره؟ و گاهی می‌گفت : « آقای زورو ، لطف كنه و امشب لباس‌های منم بشوره و پوتين‌هام رو هم واكس بزنه » بعد از عملـيات ... وقتی «علی قزلباش » شهيـد شد ، يكی از بچه ها با گريه گفت: بچه ها يادتونه چقدر قزلباش زوروی گردان رو مسخره می كرد ... زورو خـودش بود و به من قسم داده بود كه به كسی نگم ! ۱۳۶۶ 🆔👇 @sire_o_sh