eitaa logo
سیره علما و شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کانالهای دیگرما @agha_tanha_nist @javane_hezbollahi ارتباط باما @Atash_be_ekhtiaar تبادل وتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3123773444C713bafe6dd سیره علما و شهداء در سروش👇 sapp.ir/sire_o_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼 از، «ره»، سئوال کردند «چه کار کنيم»، که در نماز «حواسمان جمع باشد.!؟» فرمود؛ «قبل از نماز»، «مراقب » خودتان باشيد. نماز با «حضور قلب» مزد است، و آنرا به «هر کسی نمی دهند» اين هديه را، به کسی ميدهند که «قبلاً زحمتی کشيده باشد.!» ✍این زبان نامرد همیشه همه چیو خراب میکنه. قبول دارید⁉️ 🆔👇 @sire_o_sh
🌼یکی از مواقعی که انسان به دنبال خدا می‌گردد، احساس به او دست میدهد و صفای باطن پیدا می‌کند؛ بعد از سرخوردگی و رسیدن به بن بست است. گویی پس از یک بلای سخت چشم انسان باز می‌شود. ما باید طوری زندگی کنیم که بدون بلا این حالات را پیدا کنیم و این شدنی است. یکی از راه‌های آن توجه به بلاهای سهمگین آخرت است. 🆔👇 @sire_o_sh
از بهار تقويم مے ماند و از من استخوانهايي ڪه شما را عاشقانہ دوست داشتند. 🆔👇 @sire_o_sh
عمرمان رفت ؛ به تکـــرار ِ نبودن‌ هایت غیبتت ، سخت شد از دست ِمسلمانی من 🆔👇 @sire_o_sh
: چه زیباست ؛ توکل کردن به خدا در میان طوفان ها ، با اطمینان قلب پرواز نمودن و در قربانگاه عشق ، همه وجود خود را به قربانی دادن و از همه چیز گذشتن و به آزادی مطلق رسیدن پاییز ۱۳۵۹ ، اهواز عکاس : بهرام محمدی‌ فرد 🆔👇 @sire_o_sh
وضوی عشق می‌سازد ؛ آنکه جز عشقِ حق ندید و نشناخت ... 🆔👇 @sire_o_sh
اشک بچه‌ها را درآورده بود از بس سخت می گرفت ، پاسدار بايد فولاد آبديده باشه ! روز آخرِ دوره ، دست به سينه ؛ ايستاد دَم درِ پادگان، حلاليت می‌خواست پلڪ ڪہ می‌زد اشک پُر می‌شد تو چشماش... ✍ راوی: سعيد بادامی برگرفته از کتاب ققنوس و آتش 🆔👇 @sire_o_sh
فرق بین معرفت فکری با معرفت شهودی فرق بین نطق و سکوت است که آن ظاهر را بر می انگیزاند و این باطن را ؛ حرف زدن دنیای انسان است و سکوت قیامت آدمی. 🆔👇 @sire_o_sh
یاد مردان خطرڪرده بخیر یاد یاران سفرڪرده بخیر یاد مردانی ڪه چون شیران روز حمله فتح و ظفر ڪرده بخیر 🆔👇 @sire_o_sh
‼️ خدایا ما قدر تو را نمیدانیم یک نفر گفت من کردم منو میبخشه ⁉️‼️ گفت تو توبه کردی با پای خودت اومدی خدا دنبال فرار کرده ها فرستاده تو رو نمیبخشه ‼️‼️ خدا الرحم الراحمینِ خدا اکرم الاکرمینِ تو مارو میبخشی خودت حرف تو دهنمون گزاشتی فرمودی به جز خدا چه کسی گناهان شمارو میبخشه⁉️ 🆔👇 @sire_o_sh
در لشکـر ۲۷ محمـد رسـول الله ﷺ بــرادری بود که عادت داشـــت پیشـــانی شهـــدا را ببـــوســد ! وقـتــی خــودش شهیــد شــد بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــی آن همــه محبـت، پیشـانی او را غــرقِ بـوسـه کننـد پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه شان را آتـــش زد ... شهیــد 'حـاج محمد ابراهیـــم همــت' 🆔👇 @sire_o_sh
🔸 " در محضر اُستاد "... شهـادت طلبی ... از سرِ بیزاری از حیات و حبّ ممات نیست ، بلکه این عشق به حیاتِ برتر است که یک انسان را از قید حیاتِ کمتر آزاد می‌کند و به شـهادت می رساند ! 🆔👇 @sire_o_sh
😞😐 حضرت 🌼اگر بشر به همان اندازه که به جسمش اهمیت می دهد، به روحش نیز میپرداخت، هیچ غم و غصه ای باقی نمی ماند. اما با تاسف بسیار، بشر تنها به دنبال آنچه برای جسمش مفید است می رود و از روحش باز می ماند. 🆔👇 @sire_o_sh
: هر نقطه از جهان که گویندهٔ «لا اله الا الله» هست ، همان‌جا نیز مرز اسلامی ماست. ۲۸ خرداد ۱۳۶۱ آخرین سخنرانی پادگان زبدانی سوریه 🆔👇 @sire_o_sh
می گفت : هر وقت دوباره دَری براے جهــاد باز شـود من اولین‌نفر خواهم بود ... با ۴۵ سال سن، سه فرزند قد و نیم قد داشت. علی ۱۷ ساله، غزل ۱۱ ساله و ایلیا ۹ ساله است کارش لوله کشی پلی اتیلن ساختمان بود.... هرچند که ۳۰ سال پیش وقتی یک نوجوانِ ۱۵ ساله بود، لباس رزمندگان را پوشید و به جبهه رفت و ۹ ماه در جبهه‌ها جنگید، اما به اندازه سه دهه از آن روزها و حال و هوای جبهه فاصله گرفته بود. صاحب اهل و عیال شده بود و سرش به زندگی‌اش گرم بود. اما کسی درست نفهمید چطور عشق به حرم حضرت زینب(س) و خوابی که در این باره دیده بود، او را از میان دغدغه‌های روزمره بیرون کشید و غیرتمندانه راهی سوریه کرد تا این بار نامِ مدافع حرم را در دفتر زندگی‌اش ثبت کند و با همین مدال افتخار هم به شهادت برسد ... ۱۱ ماه دوندگی کرد ، به این در و آن در زد تا راهی برای رفتن به سوریه و قرار گرفتن در مقابل داعش پیدا کند. چند بار مهیای رفتن شد اما هر بار قرار به هم می‌خورد تا اینکه بالاخره رمضان سال ۱۳۹۵ قرعه به نام او افتاد و با بسیجیان عازم حرم بی بی شد. بعد از مدتی هم خبر شهادتش آمد ... 🆔👇 @sire_o_sh
هرگاه نگاه تان را می بينم می‌توانم بگويم ، آسمان بہ من می‌نگرد ... 🆔👇 @sire_o_sh
ابراهیـم . . . همیشـه قبل از مسابقات دو رڪعت نمـــاز میخوند ! ازش پرسیدم چه نمازی می‌خونی؟ گفت: دو رڪعت نـماز میخونم و از خدا میخوام یه وقت تو مسابقه حـالِ ڪسی رو نگیـرم ...! 📚 "سلام بر ابراهیم" 🆔👇 @sire_o_sh
⁉️ 🌼 یعنی توجه باطنی انسان به و روی نگرداندن از آن در همه ی احوال است. مراقبه کمالی است که انسان را به مقصد نزدیک، بلکه به مقصد می‌رساند مراقبه این است که انسان در اوقات بیداری از اول صبح تا هنگام خواب از یاد خدا غافل نباشد و تمام گفتار و کردارش برای خداوند متعال و جلب رضای او باشد، او را همه جا حاضر و بر کارهای خود ناظر بداند و خویشتن را در او بیابد. و در روایت آمده است: خدا را آنگونه عبادت کن که گویی او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی، او تو را می بیند. کلید🗝🔑 اشیاء در مراقبه است، تا مراقبه نباشد و درست صورت نگیرد بقیّه کارها و دستورات در سیر و سلوک، هیچ و بی اثر است. 🆔👇 @sire_o_sh
‼️ 🌼چطور می شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟ می گویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمی شود به عبادتت,به تقربت,به جایگاهت اطمینان کنی. خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی نداده است. شاید به همین دلیل است که سفارش شده وقتی حال خوبی داری و می خواهی دعا کنی یادت نرود "عافیت" و "عاقبت به خیری ات" را بطلبی 🆔👇 @sire_o_sh
🔸 روسری قرمز هنوز ازدواج نکرده بودیم تو یکی از سفراش همراش بودم تو ماشین یه هدیه بهم داد! اولین هدیه‌ ش به من بود ... خیلی خوشحال شدم همونجا بازش کردم ، روسری بود ... یه روسری قرمز با گلای درشت !! جا خورده بودم با لبخند و شیرین گفت : "بچه‌ها دوست دارن با روسری ببیننت" می‌دونستم که بهش ایراد میگیرن که چرا خانومی رو که بی حجابه با خودت میاری...؟ خیلی سعی میکرد منو به بچه‌ها نزدیک کنه می گفت : " ایشون خیلی خوبن اینطور که شما فکر می‌کنید نیست! به خاطر شما میان اینجا و میخوان از شما یاد بگیرن... ان‌شاءالله خودمون یادش میدیم " نگفت این حجابش درست نیست...! نگفت مثه ما نیست…! نگفت فامیلش چنین و چنان هستن! این‌ رفتارش خیلی روم اثر گذاشت اون منو مثه یه بچه‌ی کوچیک قدم به قدم جلو برد و به اسلام آورد ... نُه ماهِ زیبا با هم داشتیم ... ✍ راوی: خانم غاده جابر (همسرشهید) 🆔👇 @sire_o_sh
2⃣0⃣ 💢 وقتی ۱۵ساله بود ... با دستکاری شناسنامه‌اش راهی جبهه شد سن زیادی نداشت اما ایمان قوی و توکلش به خدا او را راهی جبهه کرد . زمانیکه خبر دادند خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده ،خودش را از جبهه به بیمارستان رساند و یک کلیه‌اش را به خواهرش اهدا کرد و به جبهه برگشت. با تمام شدن جنگ ... همواره حسرت این را می‌خورد ڪه شهادت بین او و دوستانش فاصله انداخته است، سعادتی که می‌دانست قسمت هر کسی نمی‌شود. در برنامه‌های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل شد و از هیچ خدمتی در سنگر مسجد کوتاهی نمی‌کرد. سال ۸۱ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۲فرزند به نام‌های حسین ۹ساله و زینب ۲ساله شد. وی از جمله ڪسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد و با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور در سوریه ڪرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این ڪشور اعزام شد. او از فرماندهان لشڪر فاطمیون در منطقه بود. و سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ به شهادت رسید، درحالی ڪہ پیڪرش برای همیشه در منطقه ماند. 🆔👇 @sire_o_sh
🔸 " در محضر شهیـد " ... در زمان جنگ رزمندگان به یکدیگر اخوی می‌گفتند و یا دوستت دارم از سَر اخلاص بود و این‌طور نبود که همانند زمانِ حال به یکدیگر بگوییم ارادت داریم و پشت سر هم غیبت کنیم. ما آن مدینه‌ فاضله‌ای را که به دنبالش می‌ گردیم بایــد در دفاع مقدس جستجو کنیم. چرا که شهـدا الگویی را برای ما ایجاد کرده‌اند که می‌تواند در هر زمان پاسخگوی پرسش‌هـا و نیازهای ما باشد . 🆔👇 @sire_o_sh
🔸 " در محضر شهیـد " ... همه جماعتش را دوست داشتند زياد طولـش نمى‌ داد ... اگر مى‌ديد يا مى‌شنيد امام جماعتى نمازش طولانى است ، تذڪر مى‌داد بعـد از هر نمـــازش سه بار طلب مى‌ ڪرد ... عوضش نمـازهاى فُرادايش را آهسـته مى‌ خوانــد ، با سجده‌هاى طولانى و گريه‌هاى زياد ... 🆔👇 @sire_o_sh
❣ محمد در آخرین پیامک ، برایم نوشته بود : « هرجا باشم عاشقتـم ایران باشم یا خارج ، هرجا باشم عاشقتـم...» می‌گفت همسرِ سادات داشتن هم خوب است و هم سخت ...! فکر اینکه همسرت دختر حضرت‌ زهرا (س) است ، اجازه بدرفتاری را به آدم نمی‌ دهد و از طرفی قدم‌هایش برڪت زندگی است.» محمد خیلی خوش اخلاق بود ، واقعا اگر بگویم اخم او را ندیدم گزافه نیست ، حتی وقتی در معراج شهدا برای آخرین‌ بار او را دیدم همان لبخندِ زیبا و همیشگی را روی لب داشت ... خدا را شڪر می‌ڪنم که محمد من هم "شهید" شد چون او شهادت را دوست داشت خیلی شهادت را دوست داشت ... ✍ به نقل از همسر شهید 🆔👇 @sire_o_sh
ز جان ای دوست ؛ مهــرِ تـو جدا کردن توان؟ نَتوان ... 🆔👇 @sire_o_sh